◄ خاطراتی کوتاه از لذت سفر با قطار
سفر با قطار یکی از دلنشینترین تجربههای بشری است. آن را به همه شما پیشنهاد میکنم. البته بهتر است بلیت قطار خود را از قبل رزرو کنید. مخصوصا که این روزها با داغ شدن بازار خرید اینترنتی بلیت قطار، ممکن است حتی در روزهای عادی هم بلیت گیرتان نیاید. چه برسد به تعطیلات تابستانی یا عید نوروز.
سفر با قطار در شمار زیباترین تجربههایی هست که میتوانید در طول زندگی خود تجربه کنید؛ زیرا قطار بهعکس هواپیما از مقابل مناظر زیادی میگذرد و میتوانید در کنار پنجره کوپه خود بنشینید و با خیال راحت نوشیدنی گرم یا سرد خود را میل کنید و از تصاویری که از رو به روی از این رهگذر میتوان از دیدن مناظر لذت برد.
نمیدانم شما تا بهحال با قطار از تهران به مازندران سفر کردهاید یا خیر. اگر این تجربه را دارید پس احساس مستتر در این متن را حس کردهاید و خوب میدانید که چه میخواهم بگویم. اما اگر این تجربه را نداشتهاید، پیشنهاد میکنم همین حالا یک بلیت قطار اینترنتی به مقصد ساری بخرید و چمدانتان را ببندید.
در ادامه با مقاله تجربهای کوتاه از سفر با قطار با ما همراه باشید.
آغاز پیش فروش بلیت قطارهای مسافری اسفند ماه
سفر با قطار از تهران به مازندران بسیار جذاب است. اصلا مهم نیست که شما قصد دارید به مازندران بروید یا نه. اینجا واقعا میتوان از آن جمله کلیشهای استفاده کرد که مسیر مهم است نه مقصد. من تجربه شخصی خود را در این مقاله برای شما مینویسم تا بدانید از چه صحبت میکنم.
خرید اینترنتی بلیت قطار تهران-ساری
من متولد تهران هستم و مانند بقیه، سالها در این شهر پر دود و ترافیک زندگی میکنم و زنده ماندهام. چند سالی است که مادرم به مازندران رفته و آنجا زندگی میکند و هرازگاهی برای تعطیلات و یا به بهانههای مختلف با اتوبوس به مازندران میرفتم. اینبار اما بلیت اتوبوس گیرم نیامد و مجبور شدم که قطار را برای این سفر انتخاب کنم. بلیت قطار مشهد شیراز را اینترنتی خریداری کردم و ساعت ۱۲ شب بود که سوار قطار شدم.
کوپه اتوبوسی اصلا جذاب نیست
آن زمان برای خرید یک بلیت قطار در کوپههای شخصی پول کافی نداشتم پس کوپه اتوبوسی تنها انتخاب من بود و میتوانستم از بلیت قطار مشهد نیز استفاده کنم. وقتی وارد شدم تعداد زیادی آدم روی صندلیهایشان نشسته و یا خواب بودند. قطار که راه افتاد از جایم بلند شدم و در سالنها قدمی زدم. اینجا بود که فهمیدم تا الان چه چیزهایی را از دست داده بودم.
از پنجره قطار میشد مناظر فوقالعادهای را دید. وقتی قطار از دل کوهها عبور میکرد و صدای وحشتناک سوت قطار در سکوت شب در دل کوههای مازندران پر میشد، هیچچیزی بیشتر از یک چای بدطعم در کنار پنجره قطار به من نمیچسبید.
طلوع آفتاب، نرسیده به سوادکوه
سروصدای طول مسیر انقدر زیاد بود که حتی برای لحظهای نتوانستم چشم بر همچشم بگذارم. کمکم ساعت پنج شده بود و ما نزدیک سوادکوه رسیده بودیم. مه غلیظ در هوا وجود داشت که گاهی انگار حتی از منفذهای قطار وارد میشد و توسط پیرمردی که کنار من خوابیده بود بلعیده میشد.
فکر میکنم هشتمین لیوان چای را که خوردم حس کردم هوا کمی روشنتر شده است. از پنجره بیرون را نگاه میکردم که در افق از پشت سبزهزارهای عمیق سوادکوه، خورشید آرامآرام بیرون میخزید. چیز کمی در وصف این صحنهها میشود گفت. باید باشید و ببینید.
نیمروی قبل از رسیدن خیلی جذاب است
بعد از سیراب شدن از طلوع زیبای خورشید با صدای قاروقور شکم خسته و عزیزم به آشپزخانه رفتم و نیمروی مفصلی سفارش دادم و با یک چای صبحگاهی به صبحانه مختصر اما اعیانی خود پایان دادم. حالا دیگر ما به زیرآب رسیده بودیم و وقت خداحافظی از قطاری بود که تا ساری و یا حتی گرگان قرار بود برود.
سفر با قطار یکی از دلنشینترین تجربههای بشری است. آن را به همه شما پیشنهاد میکنم. البته بهتر است بلیت قطار خود را از قبل رزرو کنید. مخصوصا که این روزها با داغ شدن بازار خرید اینترنتی بلیت قطار، ممکن است حتی در روزهای عادی هم بلیت گیرتان نیاید. چه برسد به تعطیلات تابستانی یا عید نوروز.
جالب بود
احتمالا منظور ایشان از مه، بخاری است که توسط استیم برای گرم کردن قطار ایجاد می شود.
بد