◄ هواپیمای آمریکایی که وسط شهر تهران نشسته است!
در اوایل دهه 50 این هواپیمای بزرگ را با تریلر از پادگان قلعهمرغی به محدوده فعلی پارک بعثت آورده و همانجا مستقر میکنند و بعدها بزرگترین پارک تهران تا پیش از افتتاح بوستان ولایت، دور داکوتا شکل میگیرد.
محمد موهیمنی عکاس خبرگزاری مهر عکسی منتشر کرده است از پارک بعثت تهران که در میانه آن هواپیمای قدیمی آمریکایی قرار گرفته که سالهاست پرواز نمی کند. این داکوتای قدیمی احتمالا از دهه ۴۰ شمسی در این پارک گذاشته شده و حالا سالهاست که بخشی از این پارک قدیمی شده است
درباره هواپیمای پارک بعثت اطلاعات زیادی در دسترس نیست. کسی نمیداند دقیقا از چه زمانی سر و کله این پرنده آهنی در پارک بزرگ جنوب شهر پیدا شده و اصلا چرا این هواپیمای ارتشی سر از این محدوده درآورده است! اما چیزی که مشخص است این است که نام این هواپیما داکوتاست و در اتازونی یا همان آمریکا ساخته شده است. قدیمیترها میگویند احتمالا این هواپیما در دهه 20یا 30شمسی قدم به ایران گذاشته و از آن برای تربیت خلبانان و افسران زبده نیروی هوایی استفاده میشده. چند باری هم بار جابهجا کرده تا اینکه درنهایت در اواخر دهه 40 برای آخرین بار زمینگیر شده و در محدودهای بیآب و علف به زمین نشسته است. جایی که چند سال بعدش تبدیل به پارکی سرسبز و پر دار و درخت شد که امروز آن را با نام پارک بعثت میشناسیم.
هواپیمای نظامی
داگلاس دیسی-3 هواپیمایی دوموتوره است که در دهه 30و 40میلادی بیشتر برای حملونقل ساخته شد که معروفترین نمونههای نظامی آن با نامهای سی-47و داکوتا شناخته میشود. داکوتاها بین سالهای 1942تا 1946میلادی ساخته شدند و بیش از 10هزار فروند از آنها تولید شده است.
این هواپیما نخستین هواپیمایی بود که داخلش یک غذاخانه طراحی شده بود و کارش انتقال نیرو و حمل بار به محلهای مورد نظر بود. اما بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از این هواپیماهای نظامی تبدیل به هواپیماهای غیرنظامی شده و در شرکتهای هواپیمایی بهکار گرفته شدند.
داکوتای پارک بعثت از نوع C-49E، محصول سالهای 1942یا 1943و متعلق به نیروی هوایی آمریکاست که احتمالا در سال 1328 شمسی معادل 1949میلادی خریداری شده است.
کسانی که دستی بر آتش هواپیماهای نظامی دارند، معتقدند رنگ آبی زیر بالها و پنجرههای داکوتای پارک بعثت نشاندهنده این است که این داکوتا در اوایل دهه 50شمسی جزو 3فروند داکوتای ارتش بوده که به پایگاه مهرآباد اختصاص داشته و گاهی کار نقل و انتقال بار را انجام میداده است. در اوایل دهه 50 این هواپیمای بزرگ را با تریلر از پادگان قلعهمرغی به محدوده فعلی پارک بعثت آورده و همانجا مستقر میکنند و بعدها بزرگترین پارک تهران تا پیش از افتتاح بوستان ولایت، دور داکوتا شکل میگیرد.
هواپیمای واقعی
درباره هواپیمای پارک بعثت حرف و حدیث زیاد است. عدهای معتقدند این هواپیما واقعی نیست و فقط ماکتی از یک هواپیمای نظامی است. اما بعضی دیگر اعتقاد دارند این هواپیما همان داکوتای معروف و فعال دوران پهلوی است که اواخر عمرش به محدوده خزانه آورده شد. شواهد و قراین نشان میدهد حق با این دسته دوم است؛ چرا که هنوز هم میتوان بقایای ابزار و ادوات فنیاش را به چشم دید. زردی زنگزدگی و عکس رنگ و رو رفته پرچم ایران روی بدنهاش نشان میدهد این هواپیمای نظامی سالهای سال در آسمان میپریده و حالا در روزگار بازنشستگیاش در میانه پارک بعثت جا خوش کرده و تبدیل به نماد این پارک بزرگ در محله خزانه شده است.
حصاری برای محافظت
در سالهای ابتدایی ساخت بوستان بعثت، هیچ حصاری دور هواپیما وجود نداشت. همین باعث میشد تا بچهها از سر و کول هواپیما بالا بروند و با مدد گرفتن از فضای بدون محافظ کابین، خودشان را حتی به جایگاه خلبان برسانند! اما حالا چند سالی است که دور این هواپیما حصاری کشیده شده تا دیگر کسی سوار این هواپیمای خسته 77ساله نشود. این حفاظت باعث شده تا داکوتای بوستان بعثت نسبت به همخانوادههایش در ایران، سالمتر باقی بماند.
کاش توان بازگویی این حقیقت را هم داشتیم که بگوییم بزرگترین پارک کشور و حتی منطقه خاورمیانه در زمان خود،، در محرومترین نقطه شهر تهران، یعنی منطقه دروازه غار و باغ آذریه و البته به دستور چه کسی ساخته و احداث شد..!!؟؟
در اوایل دهه ۴۰ حوالی منطقهای که این هواپیما قرارگرفته، جزو محرومترین مناطق تهران آن زمان بشمار میآمدند...
قبلاً میتوانستید از درب عقب هواپیما یا شیشه های کاکپیت وارد هواپیما شوید .
اکثر لوازم این هواپیما سر جاش بود. حتی ترایتل و یوک که سالم به نظر می آمد. برای ما بچه های باغ آذری یکی از جولان گاهای بازی مان بود. یادش بخیر
توشم نشان بدین
کاش این هواپیما رو به طور کامل بازسازی میکردن تا دوباره توان پرواز داشته باشه
این پارک توسط فرح افتتاح شد معروف به پارک خزانه
بنده متولد ۱۳۴۰ در خزانه حریم راه آهن پشت کارخانه چیت سازی که خرابش کردند هستم. پارک فوق و ترمینال و مترو آنجا بیابان و کوره پز خانه بود. بچه که بودم این هواپیما را دیدم بدلایلی در آنجا زمینگیر شد. افتتاح پارک زودتر از ترمینال بود و افتتاح مترو هم بعد از انقلاب. با بزرگتر شدنم از آن محل رفتیم. راستش محل زندگی نبود. قمار و مشروب و مواد و ... یهو می دیدی معتاده که از ترس مامورا می پره تو خونه ما که در بره. چند باری برای تجدید خاطرات کودکی اونجا رفتم ولی هنوز همونه. فقر و بی کاری و بچه های ولگرد و ...