◄ ایمنی هوانوردی؛ نیازمند همکاری همه ذینفعان
اکنون سوال این است که با اینهمه ذینفع و تأثیرگذار مستقیم و غیرمستقیم بر هوانوردی چگونه است که هنگام بروز سانحه نوک پیکان اتهام متوجه بخشهای خاصی میشود و بقیه خود را مبرا میدانند؟
محمدصادق دیجوری* : در گذشته حملونقل هوایی از وسایل لوکس محسوب میشد و بیشتر تعلق به بخش مرفه جامعه داشت اما امروز خصوصا برای کشور ما که از وسعت زیادی برخوردار است این وسیله حملونقلی یک ضرورت محسوب میشود.
در سال گذشته میلادی ایمنی هوانوردی در جهان به خوبی رعایت شد و سوانح ناچیزی رخ داد و امنترین سال هوانوردی جهان نام گرفت. اگرچه سوانح هوایی بهندرت رخ میدهند ولی در صورت رخداد سانحه، همه توجهها به آن جلب شده و جامعه به نحوی تاب و تحمل خود را از دست داده و بهشدت نگران میشود به حدی که امور جاری مختل و یک سوال اصلی مطرح میشود" مقصر کیست؟ " و بهدنبال آن واکنشهای منطقی و بسیاری غیر منطقی صورت گرفته و حتی سانحه هوایی به فرصتی برای تسویه حسابهای سیاسی تبدیل میشود. در این بین آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد نقش فرهنگ ایمنی در هوانوردی است. فرهنگ ایمنی صحیح آن است که متضمن ایمنی و جلوگیری از بروز سانحه با ادای وظیفه همه ذینفعان باشد.
ذینفعان فرهنگ ایمنی عبارتند از عوامل اصلی یعنی قانونگذار و ناظر بر اجرای آن، شرکتهای هواپیمایی و دارندگان وسایل پرنده یا هیئت مدیره و متصدیان عملیات آنها، ارائه دهندگان خدمات هوانوردی مثل سامانههای ناوبری، فرودگاهها و کنترل ترافیک هوایی، سازندگان هواپیما و خدمات تعمیر و نگهداری.
اما سایر عوامل مؤثر بر فرهنگ ایمنی نیز عبارتند از افراد مثل مسافران واستفاده کنندگان ازخدمات هوایی، سازمان و نهادهای تصمیم گیرنده و تأثیرگذار بر هوانوردی مثل تأمین کنندگان بودجه و منابع انسانی، نهادهای قضایی و دادگاهها، تامین کنندگان وسایل مصرفی هواپیمایی مثل سوخت رسانی و کیترینگها، ارائه کنندگان خدمات ناوبری و ارتباطی و تعیین کنندگان ساختار و تشکیلات شرکتها و بخشهای هوانوردی و بخش مالی و تعیین کننده ضوابط پرداختی و معیشتی و همچنین ساکنان و حتی بخشهایی که در حال زندگی و فعالیت درمناطق همجوار فرودگاهها هستند.
اکنون سوال این است که با اینهمه ذینفع و تأثیرگذار مستقیم و غیرمستقیم بر هوانوردی چگونه است که هنگام بروز سانحه نوک پیکان اتهام متوجه بخشهای خاصی میشود و بقیه خود را مبرا میدانند؟ هنوز یادمان نرفته که در چندین پرواز که به دلایلی با تأخیر مسافران خود را به مقصد رسانده بودند مسافران محترم در مقصد از هواپیما پیاده نشدند تا جایی که غرامت دریافت کردند یا منجر به بیاحترامی و حتی زدوخورد با خلبان شد و یا خلبان مورد اتهام قرارگرفت و به وی دستبند زده شد، این حرکتها برای هوانوردی یعنی منهدم شدن فرهنگ ایمنی، خسارت و تأخیر بیشتر، حال با چنین فرهنگی شرکت هواپیمایی و متصدیان باید برای جلوگیری ازتکرار این رفتار مسافران و مسئولان! عجول باشند و این یعنی مخدوش شدن ایمنی پس من به عنوان مسافر و مسئول در این سوانح سهم دارم حتی اگر ناچیز باشد.
چراهای بیشتری هم مطرح هستند! چرا ناوگان کهنه و قدیمی است؟ چون من بهعنوان سرمایهگذار و تأمین کننده منابع مالی و مقررات مربوطه و توزیع کننده منابع درست و بجا عمل نکردهام.
چرا قوانین تأمین ایمنی هوانوردی در ساختار و تشکیلات و بودجه نارسایی دارند؟
چرا آموزش عالی رشتههای هوانوردی را کمتر از هوافضا بها میدهد؟
و بسیاری از موارد دیگر که باید در اسرع وقت مورد توجه و رسیدگی قرار گیرند، البته اگر عزم جدی برای پیشگیری از سوانح هوایی داریم که باید داشته باشیم.
هربخش باید بهطور منصفانه مسئولیتهای خود را در قبال هوانوردی بپذیرد و به آن عمل کند. بدیهیست راهبرد برون رفت از این وضعیت استفاده از تجربیات جهانی هوانوردی و تعامل همه بخشهای جامعه با رفتار منطقی و بهدور از حرکتهای احساسی برای شناخت نارساییهای فراوان و برطرف نمودن آنها است.**
* کارشناس هوانوردی
** این یادداشت در فضای مجازی و گروههای تلگرامی منتشر شده است.