ایده بلندپروازانه جاده ابریشم/تلاشی برای رهبری جهان یا دخالت چین در نظم نوین جهانی؟
در ماه اکتبر سال 2013 «شی جین پینگ» رئیسجمهوری خلق چین برای نخستین بار ایده راهبردی «یک کمربند - یک جاده» را مطرح کرد. ایده ای که قصد دارد جاده قدیمی ابریشم را بار دیگر احیا کند که برای اجرای آن بیش از 60 کشور دنیا درگیر آن خواهند شد.
به گزارش ایرنا و بنا بر اعلام مقامات کشور چین، هدف اجرای «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «جاده ابریشم دریایی قرن 21» موسوم به «یک کمربند - یک جاده» این است که چارچوب همکاری اقتصادی جدیدی شکل بگیرد و کشورهای این مسیر تحت این چارچوب به طور مشترک در آن مشارکت داشته باشند تا جاده ابریشم قدیمی در عصر جدید، انرژی و حیاتی نو بیابد.
دولت چین در این چارچوب قصد دارد نه تنها مسیری تجاری بسازد، بلکه همچنین میخواهد زیرساختهای خود را در ابعادی بزرگ گسترش بخشد.
به همین خاطر مقامات چین تصمیم گرفتهاند با گرد هم آوردن دوستان خود از پهنه آسیا گرفته تا اروپا و آفریقا دوباره نام جاده ابریشم را زنده کرده و طرح بلندپروازانه ای را با این نام آغاز کنند.
پکن از ابتدای اجرای این طرح صندوقی به ارزش 40 میلیارد دلار را برای آن در نظر گرفت و پس از آن دست به راه اندازی موسسات مالی بزرگ از جمله بانک توسعه زیر ساخت آسیا زد تا بتواند خیال کشورهایی را که قصد مشارکت در این طرح را دارند از هر حیث راحت کند.
اهداف احیای جاده ابریشم قدیم
چین می گوید، قصد دارد با احیای جاده ابریشم مسیر جدیدی را برای رونق اقتصادی دنیا بخصوص برای کشورهای قرار گرفته در مسیر این جاده راه اندازی کند؛ مسیری که باید آسیای مرکزی را به اروپا وصل کند و به همین منظور تاکید دارد که مشارکت کشورها در آن بلامانع بوده و هر یک می توانند به فراخور حال خود در آن حضور فعالانه داشته باشند.
در طرح جدید چین، قرار است تقویت ارتباطات میان کشورهای این حوزه از آسیا گرفته تا قاره های آفریقا و اروپا بیشتر شده شده و کشورها از طریق شبکهای از جادهها، خط آهن، بنادر و فرودگاه به یکدیگر متصل شوند.
زمانی که این ایده توسط رهبر چین مطرح شد، بسیاری اعلام کردند که او قصد دارد اسطورهای را زنده کند و «جاده ابریشم تازهای» بسازد؛ جاده ای در امتداد جاده ابریشم تاریخی که زمانی بزرگترین راه تجاری جهان بود.
در این پروژه که از طرحهای بسیار بزرگ چین محسوب می شود، همکاری های شفاف و اجرای طرح های مشترک زیربنایی، راهسازی، بندرسازی و ساخت خطوط آهن برای مرتبط کردن سه قاره به یکدیگر به عنوان اصلی ترین اهداف این برنامه معرفی شده است.
تلاشهای چین برای اجرای این طرح احتمالا تاثیر مهمی روی الگوهای معماری اقتصادی منطقهای از تجارت و سرمایهگذاری گرفته تا توسعه زیرساخت ها خواهد گذاشت و در عوض مفاهیم استراتژیک برای چین، ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ را تغییر خواهد داد.
بر اساس طرح چینیها و اعلام سیاست دولت جمهوری خلق چین در خصوص فعالسازی جاده ابریشم، این طرح در دو مسیر زمینی و دریایی 65 کشور را در آسیا و خاورمیانه و اروپا و شمال آفریقا در بر میگیرد.
از میان این 65 کشور، تعداد 20 کشور پایههای اصلی و دارای اولویت و ظرفیت در مسیر جاده ابریشم هستند و ایران در میان این 20 کشور برگزیده قرار دارد.
بسیاری از کارشناسان، ایده یک کمربند، یک جاده را نسخه چینی طرح مارشال (Marshal Plan) در منطقه و برخی نیز ایده را فراتر از طرح مارشال می دانند زیرا دنیا را در بر می گیرد و ارزش اقتصادی آن را به بیش از 21 تریلیون دلار آمریکا برآورد می شود.
تاکنون بیش از 100 سازمان و کشور به طرح نوین راه ابریشم زمینی و دریایی چین ملحق شده اند و از این میان بیش از 40 سازمان و کشور توافقنامه هایی را با چین امضا کرده اند.
مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت و همچنین سازمان همکاری های اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام (اپک) نیز در اسناد خود راه ابریشم را مورد توجه جدی قرار داده اند.
همچنین پیش بینی شده است تا سال 2020 میلادی میزان سرمایه گذاری در زمینه ساخت تاسیسات زیربنایی در آسیا به 8 تریلیارد دلار برسد.
چین از زمانی که این ایده توسط رهبر آن کشور مطرح شد تاکنون طرح های مختلفی را در دست اجرا دارد که از آن جمله می توان به ساخت کریدور اقتصادی چین و پاکستان و اجرای طرح بزرگ ساخت «پل پادما» در بنگلادش و ایجاد یک شبه ریلی میان چین و کشورهای اروپایی و آسیایی از جمله مهمترین برنامه های در حال اجرا در چارچوب جاده ابریشم نوین اشاره کرد.
بر اساس آمارها اعلام شده، کل تجارت چین با کشورهای حوزه راه ابریشم در سال 2016 میلادی بر اساس آمار رسمی چین به 913 میلیارد دلار رسیده است.
شرکت های چینی تاکنون 50 میلیارد دلار در کشورهای مرتبط با راه ابریشم سرمایه گذاری کرده و به ایجاد 56 منطقه تجاری در 20 کشور مساعدت کرده اند.
فعالیت آنان همچنین باعث ایجاد درآمد مالیاتی یک هزار و 100 میلیارد دلاری شده و 180 هزار شغل در کشورهای مذکور شده است.
تاسیس بانک جدید
پکن به منظور تامین مالی این پروژه عظیم یک صندوق با ارزش 40 میلیارد دلار از همان ابتدای مطرح شدن این طرح اختصاص داده و از سال 2015 میلادی نیز بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا (AIIB) را نیز ایجاد کرده است که برای اجرای طرح زیربنایی وام و سرمایه اختصاص می دهد و هم اکنون بیش از 70 عضو دارد که جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای هیات موسس آن محسوب می شود.
به همین دلیل در ژوئن سال 2015 بر خلاف خواست و اراده آمریکا، 57 کشور طرح تاسیس بانک یادشده را امضاء کردند که در میان آنها انگلیس، فرانسه و آلمان هم به چشم میخوردند. در واقع، هر گاه چینیها پروژه بزرگی را تدارک میبینند، هر کشوری مایل است می تواند در آن سهیم باشد.
«شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین پیش بینی کرده که در مدت یک دهه از راه اندازی این مسیر، ارزش تجاری آن برای کشورهای قرار گرفته در این مسیر که یکی از آنها ایران است به 2 هزار و 500 میلیارد دلار برسد.
در حال حاضر چین شش کریدور در مسیر جاده ابریشم نوین در حال اجرا دارد که شامل کریدور جدید قاره ای «آسیا - اروپا»، «کریدور روسیه - چین - مغولستان»، «کریدور آسیای غربی - آسیای مرکزی- چین»، «کریدور شبه قاره هند - چین»، «کریدور پاکستان - چین» و «کریدور بنگلادش - چین - هند - میانمار» است.
با اجرای این طرح ها در واقع شبکه ای بسیار بزرگ و گسترده میان کشورهای حوزه جاده ابریشم در بیشتر مناطق آسیا و اروپا شکل می گیرد.
نقش ایران در اجرای طرح جاده ابریشم نوین
موقعیت سنتی ایران که از دیرباز یکی از مسیرهای اصلی جاده ابریشم تاریخی بود، باعث شده تا چین حساب ویژه ای روی ایران در احیای این جاده باز کند.
بررسیها نشان دهنده این واقعیت است که در طرح احیای جاده ابریشم چین، ایران یکی از مهمترین و زیربنایی ترین بخش های این طرح خواهد بود که رئیس جمهوری چین تلاش بسیاری برای اجرایی شدن آن دارد.
در واقع حضور در این طرح فقط خواست ایران نیست، بلکه در برنامه ریزی هایی که چین برای احیای جاده ابریشم نوین انجام داده، لازم است که ایران نقشی بسیار فعالتری در آن داشته باشد.
به باور مسئولان و مقامات کشور چین، ایران منطقه ای تاریخی در این مسیر است و در طول تاریخ بیش از 2 هزار ساله نیز همین مسیر بوده که دو کشور را به یکدیگر مرتبط ساخته است.
آنان همچنین ایران را عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم می دانند، کمربندی که به شدت برای تحقق آن تلاش می شود و بسیاری از کارشناسان، بخشی از این تلاش ها را گسترش نفوذ فرامرزی چین از طریق آسیای مرکزی به خلیج فارس و اروپا می دانند.
شبکه خبری «آسیا تایمز» هنگ کنگ پیشتر در گزارشی نوشته بود: همین اشتیاق چین است که سبب شد تا ایران با همکاری این کشور به عضویت بانک سرمایه گذاری توسعه زیرساخت آسیا موسوم به (AIIB) درآید و به عنوان یکی از اعضای هیات موسس آن انتخاب شود.
برآوردها نشان می دهد که چنانچه طرح جاده ابریشم اجرایی شود ایران محل انتقال و گذر 12 میلیون تن کالا در سال خواهد بود.
«شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین پیش بینی کرده است که در مدت یک دهه از راه اندازی این مسیر، ارزش تجاری آن برای کشورهای قرار گرفته در این مسیر که یکی از آنها ایران است به 2 هزار و 500 میلیارد دلار برسد.
با توضیحات ارائه شده و با توجه اینکه دو کشور چین و ایران دارای قدرت اثرگذار، مهم و برتری نسبی در آسیا هستند؛ تقویت کمربند جاده ابریشم بین این دو کشور نه تنها برای دو ملت ثمربخش خواهد بود، بلکه پشتیبانی مفیدی برای برقراری پیوند بین کشورها و تحقق هدف توسعه مشترک در منطقه آسیا را نیز فراهم خواهد کرد و مردم منطقه خواهند توانست از ثمره این توسعه بهرهمند شوند.
نگرانیهای اجرای این طرح
یکی از خطرات مهمی که در خصوص اجرای ایده «یک کمربند - یک جاده» توسط برخی ها مطرح می شود این است که بسیاری از کشورهای آسیایی و همچنین آمریکا در مورد تاثیر جغرافیایی سیاسی یا ژئوپلوتیکی این اقدام چین بسیار نگرانند و برخی آن را «پروژهای برای تسخیر جهان» مینامند.
گرچه چین سعی دارد این اقدام را ابتکار عملی برد - برد جلوه دهد اما این امر برای برخی از کشورهای منطقه مانند ژاپن، هند و روسیه متضمن مفاهیم مهمی در زمینه سیاست خارجی است.
از نظر مسکو این اقدام به معنای تاثیر چین بر کشورهای آسیای میانه است و هند نیز که سریلانکا را حیات خلوت خود می پندارد از سرمایه گذاری های چین در این کشور خشنود نیست.
از طرف دیگر، جاده ابریشم دریایی سبب افزایش قدرت نیروی دریایی این کشور در خارج و همچنین و فعالیت های چین در زمینه ایجاد زیرساختارهای فناوری اطلاعات، باعث تقویت نفوذ آن در منطقه می شود که از نظر امنیتی این اقدامات برای کشورهای رقیب خوشایند نیست.
این در حالیست که برخی از کارشناسان حوزه سیاسی اقدام چین در ایجاد جاده ابریشم جدید با چنین وسعتی را نوعی مداخله در نظم نوین جهانی می دانند.
به باور آنها، «اجرای این طرح از جانب چین باعث شده برخی کشورها به طور فزایندهای نگران آن باشند که این طرح سبب شود بیش از اندازه به چین وابسته شوند و به همین خاطر قزاقستان سرمایهگذاری چین و مهاجرت از این کشور را از بیم نفوذ چینیها محدود کرده و کوشیده است برای ایجاد تعادل، روابط گرمتر با مسکو را دنبال کند.»
با توجه به موارد ذکر شده، اما این ایده از نظر تئوریکی حامیانی برای نظر نوین جهانی هم دارد و در شرایط کنونی از جانب بسیاری از کشورها با دید مثبت تلقی شده و از آن استقبال هم کرده اند.
با توجه به اینکه مفهوم «یک کمربند - یک جاده» مستلزم حفظ منافع سایر کشورها نیز هست، بسیاری از کشورها آن را با دید احترام متقابل، ارتباط دوستانه و وضعیت برد - برد در نظر می گیرند و حاضرند با چین همکاری کنند چرا که اعتقاد دارند اگر این طرح به نتیجه برسد، مسیرهای مختلف دنیا نسبت به گذشته آسانتر و سهل تر در دسترس خواهند شد.