«سانچی»؛ نماد مردود شدن در خصوصیسازی
اکنون «اقتصاد سیاسی خصوصیسازی» چنان بر فعالیتهای اقتصادی سایه انداخته که فقط در یک قلم آن، شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی، وابسته به سازمان تأمین اجتماعی را صاحب هلدینگهایی میکند که نه تخصصی در آن دارد و نه برنامهای.
مسعود یوسفی*: سانحه «سانچی» فقط یک حادثه دردناک و غمانگیز برای خدمه نفتکش و خانوادههای آنها نبود، این سانحه شلیک «تیر خلاص» به آن چیزی بود که به نام «خصوصیسازی» در این سالها با اجرای نادرست به اقتصاد ایران تحمیل شده است. ساعات پرالتهاب غرقشدن کشتی که نزدیک به دو روز طول کشید، در حالی سپری شد که وزارت نفت و شخص وزیر پرجنبوجوش آن، در سکوت کامل خبری به سر میبرد و علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در برابر دوربینها ظاهر میشد و به سردرگمی مخاطبان دامن میزد. مردم میپرسیدند غرقشدن یک نفتکش چه ربطی به وزارت تعاون دارد؟ علی ربیعی در چین چهکار میکند؟ چرا وزارت نفت در اینباره سکوت کرده است؟
وقتی روابطعمومی وزارت نفت در خبری کوتاه عنوان کرد که «۶۶ درصد از سهام شرکت ملی نفتکش در فرایند خصوصیسازی بابت رد دیون دولت به سازمان تأمین اجتماعی (شستا و صندوق بازنشستگی) واگذار شده»، افکار عمومی به پاسخ سؤالات و ابهامات خود رسید و البته محافل کارشناسی در شوک فرو رفت. البته این موضوع واقعیت داشت و خصوصیسازی یادشده در سال ۱۳۸۸ و زمان وزارت مسعود میرکاظمی در وزارت نفت رخ داده بود. آن هم شرکتی که بزرگترین ناوگان نفتکش دنیا را دارد و ۴۲ نفتکش ۱۵ میلیون تنی از آن یک غول اقتصادی ساخته و حالا سازمان تأمین اجتماعی است که صاحب این شرکت است؛ یک شرکت «ملی» اما «خصوصیشده»، یک شرکت «ملی» اما «شبهدولتی». شرکتی «ملی» که تخصص مدیریت آن اما و اگرهای بسیار دارد.
شرکتی که در فرایند خصوصیسازی، بین دو نهاد دولتی «دستبهدست» شده، بی آنکه به عواقب آن فکر شود. اکنون اینجا هم میتوان بهروشنی غلبه نگاه «سیاسی» را بر اقتصاد ایران آشکارا دید. از سال ۸۳ که سیاستهای جدید اصل ۴۴ قانون اساسی ابلاغ شد، با اجرای نادرست چنان تعداد شرکتهای شبهدولتی بالا رفته که پیچیدگی کلاف سردرگم موجود اقتصاد ایران را بیشتر کند.
اکنون «اقتصاد سیاسی خصوصیسازی» چنان بر فعالیتهای اقتصادی سایه انداخته که فقط در یک قلم آن، شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی، وابسته به سازمان تأمین اجتماعی را صاحب هلدینگهایی میکند که نه تخصصی در آن دارد و نه برنامهای. در «شستا»، کارتل اقتصادی سازمان تأمین اجتماعی، نمونههای زیادی مانند «سانچی» وجود دارد که به دلیل نبود تخصص، هر لحظه ممکن است غرق شود. «سانچی» بیش از هر چیز کارنامه مردود نگاه دولتی به خصوصیسازی است. کارنامهای که ساخت یک «ساختمان کج» را نشان میدهد. اگر گذشته چراغ راه آینده باشد، باید پرسید که چه زمانی این ساختمان «کج رفته به بالا» فرو میریزد؟
*روزنامهنگار
منبع: هفتهنامه حملونقل