تقابل ذاتی فعالیت حمل و نقل با فعالیت تجاری
به دنبال انتشار یادداشتی از سیده فاطمه مقیمی نایب رئیس کمیسیون حمل ونقل و ارتباطات اتاق بازرگانی تهران با عنوان " وظایف اتاق بازرگانی مطلوب "
که در آن عنوان شده بود " قریب به 130 سال از تشکیل اتاق بازرگانی ایران می گذرد، لیکن تنها در دهه های اخیر یا شاید چند دوره اخیر، نگاه جامعه اقتصادی کشور به اتاق بازرگانی تغییر قابل ملاحظه ای داشته است.
این نگاه متفاوت حاصل روند رو به رشد خصوصی سازی و گذر از اقتصاد دولتی به اقتصاد پویای بخش خصوصی است. هرچند که در ابتدای راه این انتقال قرار گرفته باشیم، امروز اتاق بازرگانی ایران به عنوان پارلمان بخش خصوصی و مشاور سه قوه در امور راهبردی اقتصاد کشور شناخته شده و اعتماد جامعه را به خود جلب کرده است..." یکی از کاربران تین نیوز نیز دیدگاه خود را در این زمینه بیان کرده است که در ادامه آمده است.
" تقابل ذاتی فعالیت حمل و نقل با فعالیت تجاری
اشخاص حقیقی و یا حقوقی که دارای کارت بازرگانی هستند گردهم آمده تشکل غیر دولتی جهت ساماندهی فعالیت های خود ایجاد نموده اند. هر یک از این اشخاص را اعضای اتاق بازرگانی گویند. از عمده فعالیت آنان رایزنی با مقامات رسمی و دولتی جهت ابراز کاستی ها و موانع تجاری و انتقال موارد مذکور به مقامات رسمی است. در طول تاریخ صنعت حمل و نقل، بازرگانان و تجار به عنوان آمر و حمل و نقل کنندگان به عنوان مامور آنان فعالیت نموده اند. در واقع اعضای اتاق کارفرما و فعالین صنعت حمل و نقل کارگزار ایشان بوده است. حمل و نقل یک فعالیت تجاری نیست بلکه یک فعالیت خدماتی است.
اخیراً مشاهده می شود در شرایط نبود سخنگوی کاربلد صنعت حمل و نقل برخی از رسانه ها درصدد مطرح نمودن اعضای کمیسیون حمل و نقل اتاق به عنوان سخنگویان و فعالین حمل و نقل برآمده اند. حال اینکه آنان تجاری هستند که وسیله حمل و نقل نیز دارند و با رایزنی با همکاران عضو در اتاق اقدام به حمل و نقل محمولات آنان می نمایند. در واقع چون جهت فعالیت در کمسیون اتاق وقت می گذارند و نیک مستحضرید وقت طلا است.
با بررسی تقابل ذاتی بین آمر و مامور اعضای کمیسیون حمل و نقل در مواقع نبود تعامل به سمت تجار گرایش خواهند یافت. حضور فعالان صنعت حمل و نقل در اتاق بازرگانی فی النفسه بد نیست و حضور قانونی است اما به رغم وجود تشکل های موازی، مطرح نمودن اعضای کمیسیون اتاق بازرگانی به عنوان فعالین حمل و نقل پاک نمودن صورت مسئله و ورود شخصیت حقوقی دیگر به عنوان حامی صنعت حمل و نقل در انظار عمومی است. حال اینکه ایشان تجار و بازرگان عضو اتاق بازرگانی هستند.
در این بین تقابل به غایت آشکار این دو صنف؛ اعلام نارضایتی بازرگانان از نرخ خدمات ارائه شده توسط فعالین صنعت حمل و نقل برای ایشان است. گرچه بیان و تفسیر موضوع علل و علت گران بودن نرخ خدمات ارائه شده در این مجال نمی گنجد. اما قیمت اصلی ترین ابزار حمل و نقل بیش از چند صد میلیون تومان است. کامیون هایی که قادر به تردد در جاده های مواصلاتی اروپا هستند عموماً توسط این تجار و بازرگانان وارد و با سود کلان به فعالین صنعت حمل و نقل فروخته می شود. بعد از در ید اختیار قرار گرفتن این وسیله، هزینه نگهداری، هزینه خدمات دولتی و ... سر به فلک می کشد. بی شک تجار و بازرگانان از این موضوع مطلع هستند. علی ای حال به سبب ضعف در سازمان های غیر دولتی این صنف، تمامی گناهان بر گردن این صنف مظلوم انداخته می شود."
ضمن تایید نظرات ایشان یادآور می گردد که تجار و بازرگانان با بیان و گفتار و سخن سرایی نان در می آورند. یک تولید کننده کالایی را تولید می کند یک نانوا نان می پزد یک راننده می راند و… تولید کننده با اندیشیدن با درگیر شدن با فلزات با استشاق دود کارگاه نان در می آورد. نانوا با تحمل آتش تنور نان در می آورد راننده با خون دل نان در می آورد. لیکن تجار با بیان نغز و شیرین، مخاطب خود را جذب نموده خرید و فروشی انجام می دهند. اگر ایشان سخنوران ناشی و نابلد باشند مطمئناً ورشکست خواهند شد. لهذا تجار منصف همواره سخنگویان خبره بوده اند. بر عکس رانندگان که تنها مخاطبشان در جاده های دور و دراز یک رادیو و شاید یک پخش کننده صوتی و تصویری بوده است که روزها ساکت و آرام به حرف ها و ترانه های - شاید تکراری - آنان گوش فرا می دهند. زین سبب در سخن گفتن آنچنان خبره و زبده نیستند. دو هفته قبل در برنامه خطوط تجاری رادیو اقتصاد یکی از اعضای محترم مجمع تجار و بازرگانان(اتاق بازرگانی) به صورت تلفنی در برنامه اظهار نظر می کردند و آن چنان با بلاغت و فصاحت از ظلم صنعت حمل و نقل(رانندگان) گلایه می کردند که جگر شنونده عادی آتش می گرفت. مهمان برنامه نیز جناب آقای مهاجر بودند. گرچه تلاش نمودند که پاسخی محافظه کارانه به ایشان بدهند علی ای حال چون آن بزرگوار بیشتر در صنعت حمل و نقل هوایی و درون شهری متخصص هستند و نیز به پشتوانه تجربیات دور و درازشان سعی کردند ایشان آزرده نشوند. علی ای حال عدم پاسخ قاطع ایشان منجر به مشت محکم وارده به دستگاه رادیو و متلاشی شدن آن گردید. جوانی و ناپختگی است. القصه آن تاجر گویا در یک پارتی محموله صادراتی هندوانه به مقصد فرانکفورت داشتند و گله مند بودند که رانندگان دو میلیون تومان پول زیادی از ایشان می خواهند لذا بارشان در آستانه فساد است و اقتصاد مملکت می خوابد و تمامی کاسه و کوزه سر رانندگان قرار بود شکسته شود. نمی دانم چه برنامه ای داشتند. در هر حال ایشان خربزه را کیلویی به قیمت ۲۰۰ تومان سر زمین خریده بودند. به سنت یورو نتوانستم حساب کنم ۱۵ تن بار ایشان چقدر می شود. ارزش کالای خریداری شده سه میلیون تومان می شد. یعنی یک کامیون بار را خریداری کرده اند به قیمت ذکر شده و به شدت گله مند بودند کرایه درخواستی از تهران به فرانکفورت بیش از ارزش کالای ایشان است. و به سبب مطالبه مبلغ بیش از ارزش کالایش از طرف رانندگان ایرانی ایشان از صادرات پشیمان شده اند. لطفاً دوستان مطلع قیمت یک کیلو خربزه در بازار فرانکفورت را می دانند اطلاع دهند. حق و حقوق کشاورز بیچاره، سود کلان ایشان بماند. ظلم مضاعفی که در بیاناتشان خطاب به رانندگان روا داشته اند. بزرگان انجمن صنفی صنعت حمل و نقل چرا پاسخ نمی دهند. حداقل در بازه های زمانی که سرشان خلوت تر هست پاسخ دهند. هزینه های یک سفر راننده را حساب کنند و بگویند بسیاری از آنان با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند. از قیمت کشنده بگویند از هزینه های نگهداری بگویند. گاهاً سخنان بزرگواران اتاق را می خوانم، می شنوم می بینم سرم آتش می گیرد. با چسباندن چندین کلمه پر طمطراق جمله ای می سازند. اگر به متن بیاناتشان توجه شود آدمی با خود می اندیشید اینان از کرات دیگری آمده اند در این کشور زند گی نمی کنند. این انتخابات اتاق هم تمام می شد. اندکی آرامش بر شب ها تارم بر می گشتند. بانویی تصمیم گرفته اند هر هفته مصاحبه ای انجام دهند مش ممد از دوستان و همکاران خود در واقع از خود تشکر می کنند. تا بوده چنین بوده و چنان خواهد بود جای نگرانی نیست. دوری و دوستی. هر چقدر کمتر سخن گویند بیشتر عزیزند. … لعنت بر شیطان آقای مهاجر یک حرف خوب هم زدند ببخشند اندکی عامیانه بود. " از نحوه پوشش رانندگان می توان به وضع مالی آنها پی برد. " راست می گویند. آنها پول خرید اودکلن گران قیمت، کت و شلوار آن چنانی و کروات را ندارند. حسن کلام، فکاهه ای بود.