◄ سه پرسش راهبردی در مورد آینده تجارت و ترانزیت ایران
برای بررسی موضوع محو شدن نقش ایران در ترانزیت کالا، بسیار مهم است که به نقش ویژه چین به عنوان بزرگترین صادرکننده جهان که از کشور دوم فهرست یعنی آمریکا بیش از 30 درصد بزرگتر بوده و در واردات هم در مقام دوم جهان ( بعد از آمریکا ) قرار دارد توجه شود.
یک کارشناس حملونقل و لجستیک معتقد است برای تعیین نقش و جایگاه کشورمان در مناسبات تجاری آینده رسیدن به پاسخ سه پرسش « راهبرد شراکت تجاری ما چیست؟ بازیگران اصلی منطقهای ما را همکار و دوست تلقی میکنند یا رقیب؟ اگر بازیگری علاقه داشته باشد با ایران همکاری کند، آیا هزینههای این همکاری به خاطر ملاحظات سیاسی برایش گران نخواهد بود؟» مهم و راهبردی است.
به گزارش تیننیوز، کامیار گلستانیان این مطلب را در پاسخ به پرسشی در خصوص احتمال محو شدن نقش ایران در ترانزیت کالا تا سال 2030 با توجه به پروژههای ریلی و جاده کشورهای منطقه، در یک گروه مجازی و در جمع فعالان حوزه بنادر و دریانوردی نوشت.
مشاور سازمان بنادر و دریانوردی افزود: برای بررسی موضوع محو شدن نقش ایران در ترانزیت کالا، بسیار مهم است که به نقش ویژه چین به عنوان بزرگترین صادرکننده جهان که از کشور دوم فهرست یعنی آمریکا بیش از 30 درصد بزرگتر بوده و در واردات هم در مقام دوم جهان (بعد از آمریکا) قرار دارد توجه شود.
وی خاطرنشان کرد: بر این اساس عجیب نیست که در سال 2017 از 10 بندر برتر کانتینری جهان هفت بندر، بنادر چین بودند که بیانگر نقش جدی این کشور در تجارت جهانی است.
گلستانیان با بیان اینکه منطقهای که ما در آن انتظار بازاری برای ترانزیت را داریم، در محدوده تعریف جاده ابریشم چین قرار دارد، اظهار داشت: این موضوع را هم باید در نظر داشت که چین یکی از شرکای تجاری اصلی کشورهای اطراف و شریک تجاری رتبه اول کشورمان است.
این کارشناس تاکید کرد: با این اوصاف شاید تعبیر بدی نباشد که تجارت و به تبع آن حملونقل در این منطقه را به دو گروه اصلی «چین-محور» و «غیرچین-محور» تقسیم کنیم.
به گزارش تیننیوز، گلستانیان افزود: وقتی از تراتزیت صحبت میکنیم تمرکز بیش از حدی بر فاکتورهای فیزیکی از نظر طول مسیر و سهولت سیر داریم، ولی در تجارت این عوامل فیزیکی و حتی قیمت تا چه حد فاکتورهای مهمی هستند؟
وی گفت: فرض کنیم قیمت سیر و حمل از خاک ایران را به صفر نزدیک کنیم آیا میتوان نتیجه گرفت که تمام کشورهای منطقه ترجیح خواهند داد بارشان از خاک ایران عبور کند؟
این کارشناس تاکید کرد: با توجه به وجود یک رهبر قدرتمند تجاری به اسم چین، قاعدتاً یکی از عوامل مهم در تصمیمگیری این ست که «نظر چین چیست؟»
گلستانیان افزود: ما در سالهای گذشته با گوشت و خونمان لمس کردیم که نظر منفی ناعادلانه آمریکا در مورد کشور ما، در کمال ناجوانمردی، چطور فرصتها را از دستمان گرفت و به ما خسارت زد.
به گزارش تیننیوز، وی یادآور شد: به نظرم بسیار مهم است که بدانیم نظر چین به عنوان یک شریک تجاری نسبت به ما چیست؟ شاید تحریمهای سخت و روشن و شفاف وجود نداشته باشد ولی کنار گذاشته شدن از صحنه تجارت منطقهای میتواند بسیار خسارت آفرین باشد.
این کارشناس تاکید کرد: اگر به هر دلیلی چین احساس کند ما شریک خوبی برایش نیستیم، طبیعی است که به مسیرهای جایگزین فکر خواهد کرد و این موضوع در مورد سایر بازیگران منطقهای از جمله ترکیه هم صدق میکند.
ما قدیم انگلوفیل و روسو فیل داشتیم الان هم جدیدا چینو فیل.
60 سال پیش همین میگفتیم چون انگلیس ابرقدرت هست پس باید منافع مان هم راستا کنیم نتیجه راه اهن شمال جنوب شد که پل پیروزی متفقین شدیم! درحالیکه ترکیه بدون توجه به دیگران فقط راهبرد خود را منافع خودش ترسیم کرد.
شما راه اهن چابهار تمام کنید .انواع خطوط ترانزیت را . همانجور که ایران اول در مذاکرات سوریه نمیپذیرفتند اما بعد ها فهمیدند واقعیت غیرقابل انکار هست علی رغم میلشان نیاز دارند. در اینجا هم کریدور های منطقه بدون همکاری ایران امنیت ندارند. اساسا ترانزیت بدون امنیت معنا ندارد.ایران هم جزیره ثبات منطقه است. ما باید خود را تحمیل بر انها کنیم.
چرچیل حرف خوبی میزند. از مخالفت کردن نهراسید بادبادک با بادمخالف به اوج میرود.
اینکه چین چی میخواد. ناشی از وابستگی بیش از حد ماست. اما یادمان باشد همین چینی ها در حافظه تاریخی خود رویای اتصال روم داشتند. اما بعد از شکست سنگین از سپاه ساسانیان و تلفات بالا به این نتیجه رسیدند که بدون کنار امدن با ایران نمیتوانند به یک تجارت برسند از انزمان بعد نگاه چینی ها به ایران ناشی از ترس بود که متاسفانه بعد انقلاب با سیاست های غلط و اتکا بیش از حد این قبح شکست.
ما اگر میخواهیم با پایان دوران نفت ،اقتصادمان رونق یابد ،به زور ژئوپلتیک هم شده باید خودمان با انواع اهرم ها تحمیل منطقه کنیم. سیاست متوازن به پیش بگیریم یعنی اقتصاد و همکاری خود متوازن تر بین اروپا روسیه چین کره ژاپن افریقا ،منطقه تقسیم کنیم. واقعیت اینست هر کشوری اگر بیش از حد قدرت داشته باشد یک نیروی امپریالیستی میشود. چین الان همان امریکا 1920 هست انزمان هم امریکا بعنوان یک کشور خیرخواه بنظر میامد. الویت ما باید اول منطقه باشد .مثل اتحادیه اروپا ،یک منطقه واحد تجاری درست کنیم اختلافات سیاسی خود را با کشورهای عربی بمرور زمان اماده کاهش باشیم.چون اقتصاد هست که میتواند مانند رشته قوی اتحاد بوجود اورد.مثل اتحادیه اروپا، لذا ما باید از وابستگی زیاد به چین بترسیم.
و این را در نظر بگیریم منافع کشورمان در کجاست. نه اینکه باطبع منافع کشورهای دیگر ما منافعمان عوض کنیم.
سلام واحترام خدمت دوست عزیز
سلام و احترام خدمت دوست عزیز
بسیار سپاسگزارم که نقطه نظرات خودتون رو در ارتباط با مطالبی که مطرح کرده بودم, به اشتراک گذاشتین.
به نکات مهمی اشاره کردین که به تاریخچه سلطه کشورهای قدرتمند و نوع برخورد ایران با اونها اشاره کرده و در ادامه به این موضوع راهبردی اشاره کردین که ما باید در منطقه نقش فعال داشته باشیم و ابتکار عمل رو در دست بگیریم. با این رویکرد و دیدگاه شما کاملاً موافقم. ولی در تکمیل نقطه نظرات شما نظرتون رو به چند موضوع مهم جلب میکنم:
- نقش راهبردی ترانزیتی ایران با کشورهای شمال و شرق و غرب ما است که بعضی از اونها مثل افغانستان, محصور شده (Landlocked) هستن و به دریای آزاد راه ندارن یا اینکه به دریای خزر متصل هستن که برای دستیابی به دریای آزاد نیاز به همکاری با کشورها واسط هستن. کشورهای عربی مستقیماً چنین نیازی رو ندارن و به دریای آزادد متصل هستن. بنابراین در منافع ترانزیت عملاً نمیتونن شریک تجاری ما باشن. مگر اینکه ما اجازه بدیم یا بخوایم اونها رو به دلایلی شریک کنیم (مثلاً شرکت DP World به علت داشتن شبکه گسترده بین المللی از بنادری که تحت مدیریت این شرکت هستن)
- چین شریک تجاری بسیار مهم کشورهای با پتانسیل ترانزیتی ما است.
- طرح جاده ابریشم تقریباً تمام این کشورها رو تحت پوشش قرار داده. بنابراین طبیعیه که حداقل, تجارتی که هر کدوم از این کشورها با چین دارن, از جاده ابریشم عبور کنه.
- نقش ایران به دلیلی که من از اون اطلاعی ندارم, در محوریت مسیر شرقی-غربی جاده ابریشم کمرنگ شده.
مجموعه این عوامل, سناریوی محتملی رو پیش چشم ما میاره که در اون ایران از بسیاری از مسیرهای ترانزیتی منطقه حذف میشه. در چنین سناریویی ایران قدرت چانه زنی جدی برای ایجاد مشارکت با کشورهای همسایه نخواهد داشت و این موضوع به علت منافع مشترک این کشورها با چین هست نه به خاطر سلطه جویی چین.
من در مطالبی که مطرح کردم در مورد شراکت تجاری و راهبرد شراکت تجاری (Partnership Strategy) صحبت کردم که قاعدتاً بر مبنای رویکرد برد-برد و منافع مشترک هست.
به نظر من, تا اینجای قضیه اثری از هژمونی و سلطه جویی چین به سبک انگلیس و روس و آمریکا دیده نمیشه ولی, یک یارگیری جدی وجود داره که ما باید نقش خودمون رو براساس منافع ملی و با رویکرد برد-برد در این موضوع تعریف کنیم.
طرح جاده ابریشم چین بیش از 60 کشور دنیا,حدود یک سوم از تولید ناخالص جهان, و حدود نصف جمعیت جهان رو در برمیگیره!
این موضوعی نیست که ما بخوایم با ادبیات دفاعی سلطه ستیزی با اون برخورد کنیم. باید برای اون راهبرد هوشمندانه داشته بشیم. منزوی موندن در جاده ابریشم به رهبری چین بسیار بسیار خطرناکه!
و البته چین در این طرح, از مشارکت کشورها اسنفاده میکنه ...
شاید براتون جالب باشه که ایران در بانک توسعه زیربنایی که چین برای راه ابریشم و البته پروژه های زیربنایی دیگه تأسیس کرده, سهم 1.6% با 1.6 میلیارد دلاری داره. این مشارکت با تصویب مجلس در شهریور 1395 اتفاق افتاده.
پس موضوع واقعاً جدیه!
و پرسش اینه که نقش راهبردی ما چی باید باشه ....