سرنوشت مدیران خودرویی در گرو تغییرپذیری
در جهانی که رقابت غولهای فناوری بازارهای آزاد آن همچون سیلی خروشان به راه افتاده است، مجالی برای درنگ شرکتها نیست. این رقابت تنگاتنگ و این موج انفجار اطلاعات و پیشرفت تکنولوژی به صنعت خودروی جهان هم رسیده است و خودروسازانی که نتوانند همپای جهان خود را با تغییرات وفق دهند دیر یا زود از صحنه بازارهای جهانی حذف خواهند شد. به همین دلیل شرکتهای خودروسازی جهان فرصت زیادی ندارند که آن را در اختیار یک مدیر قرار دهند تا بتواند خود را با تغییرات منطبق سازد. در گذشته کم نبودند مدیرانی که نتوانستند همگام با تغییرات روز عملکرد خود را به روزرسانی کنند و باعث ضررهایی سنگین یا حتی تعطیلی کل شرکت شدند. این درسها برای دیگر شرکتهای خودروساز جهان موجب شده است که این روزها خبر برکناری یک مدیر خودرویی چندان عجیب و دور از ذهن بهنظر نرسد.
بهعنوان مثال دوشنبه گذشته شاهد خبر برکناری مدیر شرکت خودروسازی فورد بودیم. مارک فیلدز در شرایطی از سمت مدیریت شرکت فورد برکنار شد که تنها سه سال بود در این سمت فعالیت میکرد. او نتوانست سرمایهگذاران و حتی هیاتمدیره شرکت را قانع کند که سرعت شرکت در تولید و توسعه خودروهای آینده از جمله خودروهای خودران برقی مجهز به باتری کافی است. واقعیت این است که کهنهکاران صنعت خودرو همچون شرکتهای فورد، جنرال موتورز و فولکس واگن دیگر تنها تعیینکنندگان روندهای این صنعت نیستند. حالا آنها با شرکتهای فناوری همچون گوگل، اپل، اوبر و تسلا شریک هستند. شرکت تولیدکننده خودروهای برقی تسلا، هم اکنون ارزشی بیش از هر یک از خودروسازان دیترویتی دارد. برکناری مدیر فورد، دومین خودروساز بزرگ آمریکا به لحاظ میزان تولید پس از جنرال موتورز، منعکسکننده چالشهایی است که پیش روی آن دسته از خودروسازانی است که نتوانستهاند خود را با روند سریع تحولات منطبق سازند. ویلیام فورد جونیور، رئیس هیاتمدیره و نوه موسس شرکت خودروسازی فورد میگوید: «جهان ما به شدت تغییر کرده است. کافی است به سرعت تغییرات و رقبایی که وارد بازار شدهاند نگاه کنید و لازم است که ما بتوانیم خود را با این تغییرات منطبق کنیم یا در آن سایرین را شکست دهیم.»
فیلدز با 28 سال سابقه در شرکت خودروسازی فورد، قربانی تغییر سریع انتظارات از خودروسازان شده است. برای دهههای متمادی شرکتهای بزرگ خودروسازی تنها بر پایه میزان تولید مورد قضاوت قرار میگرفتند و به تعداد دستگاههای تولیدشدهشان و تعداد دستگاههایی که با سود میفروختند، افتخار میکردند. امروز اما در دنیای خودروسازی، این به تنهایی یک افتخار محسوب نمیشود. حالا با انتصاب یک مدیر ارشد بهنام جیم هکت، خارج از دایره نیروهای کهنه کار صنعت خودرو، شرکت فورد نشان داده است که قصد دارد یک پیشگام در عرصه حمل و نقل شخصی باشد.
هکت 62 ساله پیش از این مدیر شرکت «استیل کیس» بود. این شرکت که در زمینه مبلمان اداری فعالیت میکند، تحت مدیریت هکت توانست همگام با نیازهای «سیلیکونولی»، با تکنولوژی جهان پیش برود و نیازهای برنامه نویسان کامپیوتر و سایر کارکنان حوزه تکنولوژی را برآورده سازد. او که روز دوشنبه بهعنوان جانشین فیلدز معرفی شد، از تلاشهای شرکت فورد در عرصه تکنولوژی خودروهای خودران تقدیر کرد. او گفت: «من این ایده را که شرکت فورد نمیتواند به سرعت پیش برود، به چالش خواهم کشید. ما مسیری را طرحریزی کردهایم که فرصتهای زیادی در اختیار ما قرار میدهد.» جانشینی هکت به جای فیلدز تنها یکی از نشانههای تغییرات بزرگی است که صنعت خودروی جهان با آن مواجه است. الزام مدیران خودرویی به پاسخگویی نیز یکی دیگر از تحولات صنعت خودرو است. پس از پروندههای رسوایی شرکتهایی همچون فولکس واگن که از تقلب این شرکت در اعلام میزان واقعی گازهای آلاینده محصولاتش حکایت داشت و موجب افت شدید فروش و ارزش سهام این شرکت شد، حالا خودروسازان جهان بیش از پیش بر پاسخگویی مدیران خود تکیه دارند.
بهتازگی شرکت خودروسازی آلمانی فولکسواگن اعلام کرده است که برخی از مدیران این شرکت در برابر ورود به عصر جدید پاسخگویی به مشتریان مقاومت میکنند و اگر این روند ادامه یابد، سالها طول خواهد کشید تا یک فرهنگ شرکتی جدید بر خودروسازی حاکم شود. تلاش بزرگترین شرکت خودروسازی جهان از این روست که با شفافیت و پاسخگویی بیشتر در قبال مشتریان و سهامداران، بتواند اعتماد از دست رفته آنها را بازیابد. در این راستا اما فولکس واگن با مقاومت برخی مدیرانی مواجه است که هنوز به روشهای مدیریت پیشین متوسل هستند و مشتریمداری را بهعنوان یکی از موانع کار خود میدانند. ماتیاس مولر که در سپتامبر سال 2015 مدیرعامل شرکت فولکسواگن بوده است، درباره این مدیران میگوید: «بیشک افرادی هستند که همچون گذشته به روش مدیریت متمرکز متوسل هستند. میتوانید تصور کنید تغییر تفکر این افراد تا چه حد دشوار است؟» بهنظر میرسد برای شرکت فولکسواگن تغییر تفکر مدیرانی که به روشهای قدیمی تکیه دارند بسیار دشوارتر و پرهزینهتر از برکناری آنها باشد، راهی که دیگر شرکتهای خودروساز جهان نیز دیر یا زود به آن خواهند پیوست.