۱۲ دلیل برای تصمیم سخت/ چرا بنزین گران شد؟
در ساعت صفر ۲۴ آبان ماه با اجرای طرح بهبود مصرف بنزین ضمن اعمال سهمیه بندی، قیمت بنزین سهمیهای با رسیدن به هزارو ۵۰۰ تومان ۵۰ درصد و بنزین آزاد با نرخ ۳ هزار تومان ۲۰۰ درصد افزایش یافت.
با تغییر قیمت بنزین روی پمپهای بنزین سراسر کشور، بتدریج موافقان و منتقدان اصلاح قیمت این فرآورده نفتی استراتژیک مقابل هم صف آرایی کردند؛ بنابراین درحالی که تمام اقتصاددانان روی اینکه قیمت بنزین در ایران نسبت به کشورهای منطقه و جهان بسیار پایین است، اتفاق نظر دارند، اما برخی کارشناسان به طور عمده درباره زمان و نحوه اجرای این طرح انتقادات خود را مطرح کردند.
حال جدای از مسائل سیاسی، باید دید که از نظر اقتصادی و اجتماعی، چه دلایلی سران سه قوه را به اجرای این تصمیم مهم دراین برهه رسانده است. دراین زمینه به ۱۲ دلیل که تصمیم سازان را متقاعد به اجرای طرح اصلاح قیمت بنزین کرده میتوان اشاره کرد؛ دلایلی که عمده آنها اقتصادی است، اما رنگ و بوی اجتماعی نیز دارد.
۵۰ درصد کشور محروم از یارانه بنزین
سالانه بیش از هزارهزار میلیارد تومان یارانه آشکار و پنهان درکشور پرداخت میشود. از این میان ۹۸۷ هزار میلیارد تومان یارانههای پنهان است که ۱۸۰ هزار میلیارد تومان آن را یارانه پرداختی به بنزین تشکیل میدهد. اما مشکل اینجاست که این حجم بزرگ یارانه که از منابع عمومی کشور -که متعلق به مردم است- پرداخت میشود بهصورت عادلانه و متوازن به دست مردم نمیرسد. در ابتدا تنها صاحبان خودرو بهصورت مستقیم ازاین یارانه بهره میبرند که کمتر از نیمی از خانوارهای کشور را تشکیل میدهند و بدین ترتیب نیمی از جمعیت کشور که از قضا جزو اقشار آسیب پذیر جامعه هم هستند از آن بیبهرهاند. علاوه براین توزیع این یارانه میان صاحبان خودرو نیز عادلانه نیست. پردرآمدها با خودروهای بیشتر و عموماً پرمصرف سهم بیشتری از آن را استفاده میکنند بهطوری که آمارهای سازمان برنامه و بودجه نشان میدهد که ثروتمندترینهای جامعه ۲۳ برابر بیشتر از فقیرترینها از یارانه بنزین بهره میبرند. براین اساس نحوه توزیع یارانه بنزین همانند یارانه نقدی که بهصورت یکسان ۹۵ درصد ایرانیها را پوشش میدهد، نیاز به بازآرایی و اصلاح داشت.
پول قاچاقی که به جیب مردم نمیرود
انتشارتصاویر و ویدئوهایی از صف طولانی خودروهایی که سوخت ارزان کشور را به کشورهای همسایه قاچاق میکنند، دلیل محکم دیگری است که اصلاح قیمت بنزین را ضروری میکرد. تفاوت زیاد قیمت سوخت در ایران با کشورهای همسایه که تا ۱۵ برابربیش از ایران بود، همچنان قاچاق بنزین و گازوئیل را جذاب نگهداشته است. حتی رشد نرخ ارز از ۴ هزار و ۲۰۰ به بیش از ۱۱ هزار تومان هم تنها بخشی از حاشیه سود قاچاقچیان را از بین برده است. بهطوری که نرخ بنزین در این کشورها حداقل ۵ هزارو ۸۰۰ تومان و حداکثر ۱۶ هزار و ۶۰۰ تومان است. این اختلاف قیمتی زیاد قاچاق سوخت به آنسوی مرز را با هر روشی جذاب و اقتصادی کرده بود. براساس گفتههای علی مویدی، رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سال گذشته بهطور متوسط روزانه ۱۱ میلیون لیتر سوخت به خارج از کشور قاچاق شده که در سالجاری این میزان به ۸.۵ میلیون لیتر کاهش یافته است. بدین ترتیب بخشی از یارانهای که برای ارزان ماندن بنزین و رفاه مردم درنظر گرفته شده است، نصیب قاچاقچیان و مردم کشورهای همسایه میشد. هرچند با افزایش قیمت بنزین به ۳ هزار تومان همچنان فاصله زیادی با نرخ کشورهای همسایه وجود دارد، اما رشد ۲۰۰ درصدی قیمت بخشی از جذابیتها و صرفه اقتصادی را برای قاچاقچیان از بین میبرد.
ارزشگذاری غیرواقعی در بودجه
در سالهای اخیر پایین بودن قیمت فرآوردههای نفتی از جمله بنزین با نرخ واقعی آن پدیده «کم ارزشگذاری» را در اقتصاد ایران رقم زده است که نشانههای آن در بودجه کل کشور نمایان است. در واقع زمانی که نفت و فرآوردههای نفتی کمتر از ارزش واقعی خود محاسبه میشود، ارقام بودجه نیز غیرواقعی میشود. براساس گزارشهای رسمی ارائه شده، ارزش سالانه تولید نفت، میعانات گازی و گاز در اقتصاد ایران با قیمتهای بینالمللی حداقل ۱۲۰ میلیارد دلار (شامل ۹۵ میلیارد دلار نفت و بین ۲۵ تا ۱۰۰ میلیارد دلار گاز) است. در شرایط غیرتحریمی درآمد حاصل از صادرات نفت، میعانات گازی و گاز حدود ۵۸ میلیارد دلار است. ارزش دلاری فروش داخل نفت، میعانات گازی و گاز (با نرخ ارز نیمایی ۱۱ هزار تومان) حدود ۱۰ میلیارد دلار است. در هر سال بین ۵۲ تا ۱۳۲ میلیارد دلار نفت و گاز کشور کمارزشگذاری میشود.
شش سال سرکوب قیمتی
در سال ۱۳۹۳ که نرخ بنزین سهمیهای به ۷۰۰ تومان و آزاد به هزار تومان تغییر کرد و در سال ۱۳۹۴ نیز تک نرخی شد، قیمت بنزین هیچ تغییری نکرده بود. بدین ترتیب حدود شش سال قیمت ثابت مانده بود و همین ثبات شکاف نرخ داخل با منطقه را افزایش داده بود و برهمین اساس نرخ نیازمند اصلاح بود.
البته در طول سالهای اخیر دولت برنامه جدی برای اصلاح قیمت بنزین داشت، اما به دلایل مختلفی این طرح به تعویق افتاد. پیش از اغتشاشات دی ماه سال ۱۳۹۶ دولت قصد اصلاح قیمت داشت که بهدلیل جو ویژه جامعه به زمان دیگری موکول شد. در روزهای نخست سال ۱۳۹۷ نیز وقوع سیلاب که چندین استان کشور را تحت تأثیر قرار داد یک بار دیگر این طرح را به عقب انداخت و پس از آن وقوع زلزله باعث شد تا شرایط مناسبی برای اجرای آن وجود نداشته باشد.
تعیین غیرواقعی قیمتهای نسبی
«قیمتهای نسبی» یکی از اصول مهم اقتصادی است که بر اساس آن قیمت هر کالا نسبت به سایر کالاها سنجیده میشود؛ بنابراین باید یک رابطه منطقی میان قیمتها وجود داشته باشد. این درحالی است که در سالهای اخیر این تناسب میان بنزین و بسیاری از کالاهای دیگر برهم خورده بود به طوری که برای مثال قیمت یک بطری آب معدنی از قیمت یک لیتر بنزین هم بالاتر رفته بود. این پدیده باعث میشود میزان مصرف کالایی که قیمت نسبی آن برهم خورده است نیز از تعادل خارج شود.
صادرات بنزین در اوج تحریم
درشرایط تحریمی که صادرات نفت را هدف قرار داده است، مزیت صادراتی در صنعت نفت بهسمت فرآوردههای نفتی تغییر کرده است ضمن اینکه به گفته کارشناسان تمرکز روی فرآورده به جای نفت خام ارزش افزوده بیشتری نیز نصیب کشور میکند. اکنون که صادرات نفت بهعنوان یکی از منابع درآمدی کشور بشدت محدود شده است، صادرات فرآورده بویژه بنزین مزیت پیدا کرده است؛ موضوعی که در راهکارهای ارائه شده کارشناسان انرژی نیز دیده میشود؛ بنابراین منطقی شدن مصرف و هدایت مابهالتفاوت آن به دروازههای صادراتی کشورهای همسایه میتواند درآمد ارزی قابل توجهی برای کشور به همراه داشته باشد.
تهدید خودکفایی
نگاهی به موازنه تولید و مصرف بنزین در سالهای گذشته حکایت از منفی بودن این موازنه به نفع مصرف دارد. اما در سالهای اخیر با سرمایهگذاری برای افزایش ظرفیت تولید در شرایط تحریم ایران در تولید بنزین به خودکفایی رسید و خروج میلیونها دلار ارز برای واردات این محصول صرفهجویی شد. اما روند صعودی مصرف بنزین که یکی از مهمترین دلایل آن قیمت نامناسب آن است، کشور را در سالهای نه چندان دور به واردکننده دوباره تبدیل میکرد. در حالی که در سال ۱۳۹۵ میانگین مصرف روزانه بنزین ۷۱.۴ میلیون لیتر بوده این عدد در سال ۱۳۹۶ به ۷۷.۴، در سال ۱۳۹۷ به ۸۸.۴ و در شش ماهه نخست سالجاری به ۹۴.۴ میلیون لیتر رسیده است که با تداوم این روند بزودی مصرف از تولید سبقت میگرفت.
ثروتمندان راضی، فقیران ناراضی
علاوه بر بهبود توزیع یارانههای بنزین میان مردم، اصلاح قیمت بنزین که درآمد ۳۱ هزار میلیارد تومانی آن در هر سال نصیب ۱۸ میلیون خانوار ایرانی میشود، تأثیر زیادی در بهبود ضریب جینی و کاهش فاصله طبقاتی خواهد داشت یعنی همان دغدغهای که تمام مسئولان کشور دارند. بدین ترتیب در مجموع امکان توزیع عادلانهتر ثروت میان مردم ممکن میشود. این درحالی است که هماکنون جریان ثروت بهصورت ناعادلانهای بهسمت دهکهای پردرآمد کشور سوق پیدا میکند. اما دراین طرح که سه دهک پردرآمد کشور در بهرهمندی از درآمدهای آن سهیم نیستند بخشی از شکاف موجود پرمیشود.
هدفمندی یارانههای غیرهدفمند
درحالی که در آخرین روزهای آذرماه سال ۱۳۸۹ با اجرای قانون هدفمندی یارانهها قرار بود ضمن ساماندهی یارانهها، توزیع ثروت نیز عادلانهتر شود، اما عملکرد هشت ساله این قانون نشان میدهد که بخش عمدهای از اهداف آن محقق نشده است. ضمن اینکه ارزش یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی برای هر ایرانی نیز در حال حاضر بشدت کاهش یافته است. براین اساس با تغییر روشهای فاز نخست هدفمندی یارانهها نیاز به یک اصلاح جدی احساس میشد.
بودجه محدود برای بهبود
بازگشت تحریمها بر اقتصاد ایران، تأثیر زیادی بر معیشت خانوارهای ایرانی داشت، بخش عمدهای از خانوارها دراین شرایط با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. برهمین اساس دولت بهدنبال راهکاری برای تقویت بنیه اقتصادی خانوارها بود. این درحالی است که محدودیتهای بودجه اجازه اجرای طرحهای حمایتی را که به طور معمول نیازمند منابع مالی هنگفتی است نمیداد. برهمین اساس اصلاح قیمت بنزین و توزیع درآمد آن میان هفت دهک درآمدی پایین جامعه که ۱۸ میلیون خانوار را تشکیل میدهد، منابع مورد نیاز برای اجرای طرح حمایت از خانوارها را تأمین میکند. همانگونه که وزیر نفت اعلام کرده است سالانه بین ۳۰ تا ۳۱ هزار میلیارد تومان درآمد با اصلاح قیمت بنزین به دست میآید که صرف حمایت از خانوارها میشود.
بار سنگین یارانهها
با اصلاح قیمت بنزین، بخشی از بار سنگینی که بر دوش بودجه عمومی کشور قرار دارد، برداشته میشود. تأمین یارانه آشکار و پنهانی که در سالجاری ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان است در بودجه و فرابودجه بارسنگینی دارد که این بار روی سایر بخشها نیز فشار وارد کرده است. در واقع دولت برای تأمین و پرداخت این یارانهها که به جامعه هدف اصلی نیز اصابت نمیکند آنطور که باید نمیتواند طرحهای مهمی همچون افزایش اشتغال یا اجرای طرحهای عمرانی را عملیاتی کند، طرحهایی که منافع آن به تمام مردم ایران میرسد.
خونآشام اقتصاد
دلیل دیگری که اصلاح قیمت بنزین را توجیهپذیر میکند «آسمان صاف»ی است که مصرف بیش از حد سوخت در ایران آن را به مخاطره انداخته است و سالانه میلیاردها دلار به اقتصاد ایران و مردم ضرر میزند. به گونهای که اقتصاد ایران هر سال ۲.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را بهدلیل آلودگی هوا از دست میدهد. این در شرایطی است که ۴ شهر از ۱۰ شهر آلوده دنیا در ایران قرار دارند. براساس اعلام معصومه ابتکار رئیس اسبق سازمان حفاظت محیط زیست بر اساس مطالعات صورتگرفته در سال ۸۹ مردم حدود ۹ میلیارد دلار به خاطر مسائل محیطزیستی خسارت دیدند و میزان این خسارت هماکنون به حدود ۳۰ میلیارد دلار در سال رسیده است. هزینه اقتصادی آلودگی هوای تهران بین ۱۲ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان است؛ بنابراین با اصلاح قیمت بنزین و منطقی شدن مصرف میتوان از چنین خسارت بزرگی که با جان مردم ارتباط دارد جلوگیری کرد.