صنعت خودروسازی ایران، ما را به کجا میبرد
وقتی در ساعات پایانی تعطیلات هفته گذشته (پنجشنبه مورخه 23 آبانماه) گوینده رادیو از دونرخی شدن بنزین و افزایش قیمت آن خبر داد و این افزایش نه توسط نمایندگان مجلس که به وسیله شورای هماهنگی اقتصادی سران قوه متشکل از سران سه قوه و جمعی از نخبگان هر سه قوه صورت گرفته است نگارنده که در سفر داخلی بودم به سرعت برنامه سفرم را کوتاه کردم و فردای آن روز به تهران برگشتم.
وقتی در ساعات پایانی تعطیلات هفته گذشته (پنجشنبه مورخه 23 آبانماه) گوینده رادیو از دونرخی شدن بنزین و افزایش قیمت آن خبر داد و این افزایش نه توسط نمایندگان مجلس که به وسیله شورای هماهنگی اقتصادی سران قوه متشکل از سران سه قوه و جمعی از نخبگان هر سه قوه صورت گرفته است نگارنده که در سفر داخلی بودم به سرعت برنامه سفرم را کوتاه کردم و فردای آن روز به تهران برگشتم.
به گزارش تیننیوز به نقل از اعتماد نعمت احمدی در ادامه یادداشتش نوشت: میزبانم که فکر میکرد دو، سه روزی میمانم وقتی از علت سرعت برگشت سوال کرد در پاسخ گفتم بوی بد از اوضاع زمان به مشامم میرسد. با خنده گفت، یعنی چه؟ گفتم میترسم حوادثی پیش آید و اعتراضاتی صورت گیرد و در خانه نباشم.
وقتی دو، سه روز بعد دوست میزبانم تلفنی از من پرسید، راستی از کجا فهمیدی که ممکن است در پی این تصمیم اتفاقاتی بیفتد؟ پاسخم ساده بود، در این تصمیم افکار عمومی نادیده گرفته شده. بر کسی پوشیده نیست که قیمت حاملهای انرژی در ایران فیالواقع هیچ تناسبی با قیمت واقعی و جهانی ندارد و همین امر حداقل در استانهای مرزی خصوصا در مرزهای آبی و مرزهای شرقی کشور باعث قاچاق گسترده بنزین و گازوییل شده است و در داخل کشور هم صنوف مختلفی که با حاملهای انرژی از قبیل بنزین و گازوییل سروکار دارند با مصیبتی روبهرو هستند که حاضرند حاملهای انرژی را به قیمتهایی بالاتر از قیمت عرضه شده دریافت کنند اما دنبال هفت خوان رستم نباشند، برای نمونه بخش کشاورزی که باغات و مزارع آن با مسافتهای طولانی از پمپ بنزینها واقعند و وسائل مورد تردد در مزارع چه بنزینسوز و چه گازوییلسوز نمیتوانند در مسیر مزرعه و باغ تا پمپبنزین تردد کنند و باید سوخت مورد نیاز خود را یکجا خریداری کنند، قصه پرغصه تحویل سوخت به ماشینآلات کشاورزی از قبیل تراکتور، بیل مکانیکی و سوخت کارگاهها فاصله هولناکی بین مسوولان شرکت نفت و مصرفکننده انداخته است.
به دیگر سخن، برای تأمین سوخت ماشینآلات چه بنزینسوز و چه گازوییلسوز دستورالعملهایی صادر میشود که بعضا تعجب میکنید صادرکننده دستورالعمل در چه حال و هوایی سیر میکند؛ یک روز دستور صادر میشود که مثلا تراکتور باید کارت سوخت داشته باشد و برای دریافت کارت سوخت باید تراکتورها به مرکزی فرستاده شوند تا با نصب نمره امکان صدور کارت سوخت میسر شود؛ حالا فاصله مزارع و باغات با مرکزی که شرکت نفت برای نصب نمره معرفی میکند دهها کیلومتر است و تردد وسائل کشاورزی محتاج به هزینه بالای حمل و نقل است. بخش وسیعی از ماشینآلات کشاورزی که با تاسف به علل مختلف از رده خارج و سالها از ساخت آنها میگذرد فاقد مدارک مورد نیاز صدور نمره و بالطبع کارت سوخت هستند.
یک روز دستورالعملی صادر میشود که باید مسوولان مرکز استان برای بازدید ماشینآلات به محل بیایند و دهها گرفت و گیر دیگر. موتوسیکلتهایی که در مزارع تردد میکنند، وسایل بنزینسوزی که فاقد کارت سوخت هستند همه و همه گرفتاری بخش تولید کشاورزی و جنگ فرسایشی بین شرکت نفت و مصرفکنندگانند. از طرفی ماشینآلاتی که طی این سالها در داخل کشور تولید میشود فرسنگها با ماشینآلات مشابه خارجی از نظر سوخت فاصله دارند که مصرف سوخت بالایی دارند .در زمان پیروزی انقلاب ظاهرا یک میلیون و دویست هزار خودرو در کشور در حال تردد بود و امروزه از مرز 17 میلیون خودرو فراتر رفته است. این تعداد خودرو بالای یکصد میلیون لیتر بنزین مصرف میکنند. سرانه خودرو در ایران به ازای هر 1000 نفر تقریبا 215 خودرو است که در رتبه 70 جهانی قرار داریم در حالی که سرانه خودرو در امریکا حدود 800 خودرو به ازای هر هزار نفر است، در دنیای امروز خودرو جزئی از زندگی شهری و حتی روستایی است صرفنظر از اینکه خودرو وسیله نقلیهای است که با آن رفت و آمد میکنیم؛ بخش وسیعی از جامعه به خودرو به عنوان ابزار کار و وسیله ارتزاق نگاه میکنند.
سوخت مصرفی خودروها باعث آلایندگی هوا میشود. متوسط غلظت ذرات معلق در هوا بر اثر سوخت خودروها متأسفانه 3 برابر متوسط اتحادیه اروپا است. با تکیه بر آمارهای موجود در گزارشهای مختلف مصرف سوخت در ایران 5 لیتر در روز به ازای هر خودرو است. این رقم در فرانسه 1.9 لیتر، آلمان و ژاپن 2.5 لیتر و انگلستان 3 لیتر است، اگر به آمار هر هزار نفر توجه کنیم اروپاییان 4 برابر ایرانیان وسیله نقلیه موتوری دارند. سرانه مصرف سوخت اروپا یکسوم ایران است، اروپا و امریکا از بحرانهای انرژی که در مقاطع مختلف در جهان صورت گرفت استفاده کرده و از بحران سوخت تجربه اندوختند و با ارایه تکنولوژیهای جدید سعی در اقتصادیتر کردن خودروها با هدف کاهش سوخت و مهمتر از آن حفظ محیط زیست کردند، بخش حمل و نقل ایران بیش از 48 درصد از مصرف کل فرآوردههای نفتی را در کشور به خودروها اختصاص داده است .
در جهان نیز سهم سوخت وسایل حمل و نقل قابل توجه و به همین اعتبار بهرهوری و راندمان سوخت و اقتصادی بودن خودروها در جهان مد نظر شرکتهای سازنده است، آژانس محیط زیست امریکا میزان مصرف سوخت خودروها را معادل 5 لیتر در صد کیلومتر در نظر گرفته که همین عدد مورد توجه استانداردهای اروپایی هم هست.
امروزه استفاده از مواد کامپوزیتی و فیبر کربنی سبک وزن در قطعات و نیز بهرهگیری از طراحی آیرو دینامیکی بدنه خودروها به منظور کاهش نیرو ناشی از جریان باد که عامل مزاحمی در سرعت گرفتن بوده و باعث افزایش سوخت میشود مورد توجه خودروسازان است که سوخت را به مرز 5 لیتر در یکصد کیلومتر رسانده است، حال اینکه خودروسازی ایران با تأسف به علت عدم رقابت داخلی و ممنوعیت ورود خودروهای خارجی در بازار پر رقیب خودروسازی، فعال بیرقیب جادههای ایران بوده و هیچ انگیزهای برای تغییر سیستم تولید خودرو در ایران وجود ندارد، نگارنده در دهه پنجاه یک دستگاه وانت نیسان زامیاد آبی رنگ خریداری کردم که تا هماکنون مورد استفاده است، اخیرا یکدستگاه وانت نیسان زامیاد از همان مارک آبی رنگ خریداری کردم وقتی دو دستگاه اتومبیل را کنار هم قرار میدهیم کوچکترین تغییری نکردهاند دوستی با خنده میگفت، حتی جاسیگاری را هم جابهجا نکردند، ماشینی که ادعا میشود مصرف سوخت آن 12 لیتر است بیش از 17 لیتر و زمانی که بار کامل دارد بیش از 17 لیتر مصرف سوخت دارد نزدیک به 50 سال پرمصرفترین وانت کشور هیچگونه تغییری نداشته و مصرف سوخت آن هم مانند سابق است که بنزین لیتری 6 ریال بود نه امروز که قیمت بنزین به 30000 ریال رسیده است، صنعت خودروسازی ایران اگر با این فرمان پیش برود تا چند سال آینده کشور ایران به عنوان یکی از اعضای پرنفوذ اوپک و صادرکننده عمده نفت را به واردکننده بنزین آن هم با تعداد اتومبیلهایی که در کل کشور در حرکت هستند خواهد ساخت. جای تعجب و تأسف دارد حمایت از شرکتهای خودروسازی ایران با توجه به ضرردهی این شرکتها چه توجیه اقتصادی دارد.