خلبانی هنر است؛ زنانه مردانه ندارد
تین نیوز | نخستین بانوی مهندس پرواز ایران و یکی از ۶ خلبان زن ایرانی، ۱۲ سالی میشود که وارد دنیای هوانوردی شده است. این بانوی ۳۴ساله، هم در حوزه مهندسی پرواز تحصیلکرده است، هم در خلبانی. حدود ۳هزار ساعت پرواز با هواپیمای توپولف بهعنوان مهندس پرواز دارد و اگر چند روز پرواز نکند، دلش برای پرواز تنگ میشود.
اشتیاق گفتوگو با فهیمه احمدیدستجردی، ما را در غروب یک روز پاییزی به دفتر کارش کشاند. دفتری که او و خواهرش ـ که او نیز مهندس آویونیک هواپیماست ـ با هم در آن فعالیت میکنند. خواهران صنعت هوانوردی، این روزها درگیر تاسیس نخستین جامعه زنان صنعت هوانوردی ایران هستند و میخواهند با جهانی کردن این جامعه، توان زنان مسلمان ایرانی را به دنیا معرفی کنند. گفتوگو با این دو خواهر را میخوانید.
برای خلبان شدن باید مهندسی پرواز میخواندید؟
نه. میتوانستم بهطور مستقیم وارد رشته خلبانی شوم اما خواسته خودم بود که ابتدا، درباره مسائل فنی هواپیما بیشتر بدانم و بعد پرواز را تجربه کنم. در واقع پیش از اینکه وارد دانشگاه شوم، دانشجوی مرکز آموزش فنون در رشته خلبانی بودم اما با تاسیس دانشکده علمی کاربردی صنعت هوانوردی، به توصیه استادانم، برای آموزش علمی، وارد رشته مهندسی پرواز در دانشکده شدم. در واقع این کار به خاطر آن بود که زودتر به خواستهام برسم.
سال ۸۶ با فراغت از تحصیل در رشته مهندسی پرواز، در شرکت هواپیمایی «ایرانایرتور» بهعنوان مهندس پرواز مشغول بهکار شدم. در آن زمان بهعنوان یک زن، مراحل دشواری را برای ورود به این ایرلاین گذراندم و در نهایت بهعنوان تنها زن مهندس پرواز ایران مشغول بهکار شدم. از سال ۹۰ هم بهعنوان خلبان فعالیت میکنم.
مهندسی پرواز و خلبانی نسبت مستقیم دارند؟
بله. مهندسی پرواز آشنایی با عملکرد سیستمهای پروازی است. در واقع قلب هواپیما در دست مهندس پرواز است. همه خلبانها آشنایی کلی با مهندسی پرواز دارند.
چقدر مهندسی پرواز در خلبانی به شما کمک میکند؟
خیلی زیاد، زیرا قلب هواپیما را میشناسم و خلبانی نیستم که فقط سیستم ناوبری و پایه هواپیما را بدانم. البته همه خلبانها تلاش میکنند، درباره هواپیما اطلاعات داشته باشند اما مهندس پرواز درک بهتری از وضعیت فنی پرواز دارد.
با در نظر گرفتن اینکه مهندس پرواز توپولف بودید، بازنشستگی این هواپیما به شما ضربه نزد؟
وقتی سازمان هواپیمایی کشوری در سال ۸۹ اعلام کرد که هواپیمای توپولف باید از ناوگان خارج شود، وارد دوره آموزشی کمکخلبانی روی هواپیمای «امدی» شدم. البته قبل از آن برای خلبانی اقدام کرده و برخی دورهها را گذرانده بودم.
یعنی اگر توپولف از ناوگان خارج نمیشد، خلبان نمیشدید؟
بهطور حتم خلبان میشدم؛ چون برنامهام این بود که در ایرلاین محل کارم، درخواست برای خلبانی بدهم که در صورت نیاز شرکت به کمکخلبان، به روز میشدم.
خلبانی مردانه است یا زنانه؟
خلبانی یک هنر انسانی است؛ جنسیت ندارد. اگر بگوییم مردانه است، پس من اینجا چه کار میکنم؟! اگر بگوییم زنانه است؛ پس تکلیف این همه مرد در این حوزه چه میشود؟ دیدگاههای ماست که یک شغل را زنانه و یک شغل را مردانه میداند. باید فرهنگسازی و این کار فرهنگی را از خودمان آغاز کنیم که به هیچ شغلی براساس جنسیت نگاه نکنیم و هر کسی بتواند رشته موردعلاقه خود را ادامه دهد.
در ایران چند خلبان زن داریم؟
در حال حاضر ۶ نفر هستیم. البته این آمار در حال افزایش است.
وضعیت زنان خلبان در دنیا چگونه است؟
خلبان بودن در میان زنان دنیا، بهویژه در هندوستان و پاکستان بسیار رایج است و زنان خلبان در کشورهای دیگر بسیار زودتر از ما پذیرفته شدند. خلبانی را نباید جنسیتی نگاه کرد. این کار، شغل و هنری حساس است که باید دانش آن مرتب بهروز شود. خلبان باید همواره در حال مطالعه و دارای توان مدیریت بحران بالا باشد. کمک خلبان، کمتجربه و تحت آموزش است و مسئولیت کمتری نسبت به کاپیتان و خلبان یک پرواز دارد اما خلبان پرواز تجربه بالایی دارد و مسئولیت هر پرواز بر عهده خلبان پرواز است.
شما خلبان دوم هستید. درباره سلسله مراتب در شغل خلبانی توضیح دهید.
دانشجوی خلبانی ابتدا دوره «پیپیال» یعنی هواپیمای شخصی را میگذراند. بعد از آن دوره هواپیمای مسافری و در ادامه، مجوز پرواز با اینسترومنتهای هواپیما را میگیرد. بعد از آن هم باید دوره تایپ هواپیما را بگذراند و بعد از قبول شدن در آن، میتواند دوره سیمولاتور پرواز را بگذراند.
بعد از آن روی خطوط هوایی تعلیم میبیند و وقتی معلمها او را تایید کردند و میزان پرواز خاصی را انجام داد، میتواند بهعنوان کمک خلبان پرواز انجام دهد. بعد از گذشت میزان خاصی پرواز بهعنوان کمکخلبان، میتواند در کلاسهای «ایتیپیال» شرکت کند و مجوز کاپیتانشدن بگیرد. بر حسب قوانین و مقررات هر شرکت و بر اساس نیاز آن و تشخیص مدیران آن شرکت، این کمک خلبان میتواند وارد دورههای کاپیتانی پرواز شود و دورهها را بگذراند. البته نباید آزمونهای پزشکی هر دوره را فراموش کرد.
در هر دوره دانشجو چه عنوانی دارد؟
همه را کاپیتان صدا میکنند؛ مانند دانشجوهای رشته پزشکی که از ابتدا به هم میگویند دکتر! البته اکنون رعایت رنکینگ الزامی شده و باید فقط به کاپیتان پرواز یا خلبان یکم، کاپیتان گفته شود. ما خلبان دوم هستیم. در واقع اگر بهطور رسمی به من کاپیتان گفته شود، اشتباه است اما اینکه همه همدیگر را کاپیتان صدا میزنند، رعایت احترام است.
فکر میکنید چه زمانی خلبان یکم یا کاپیتان شوید؟
در حال حاضر ساعتهای پروازم به میزان لازم رسیده و برنامهام این است که سال آینده به این درجه برسم.
تاکنون برایتان اتفاق افتاده که مسافران به اینکه شما بهعنوان یک زن خلبان هواپیما هستید، واکنش منفی نشان دهند؟
همیشه عکسالعملها مثبت بوده و عکسالعملهای منفی جنبه تفریح و شوخی داشته است. مهماندارها به من میگویند وقتی مسافران میشنوند که یک زن بهعنوان خلبان با آنها صحبت میکند، میپرسند واقعا خلبان یک زن است؟ بیشتر مواقع هنگام پیاده شدن مسافران با من عکس یادگاری میگیرند.
تاکنون در شرایط اضطراری بودهاید؟ خودتان هم ترسیدهاید؟
بله. در شرایط بحرانی بودهام و انکار نمیکنم که ترسیدهام. در چنین مواقعی در وهله نخست، چهره پدر و مادرم جلو چشمانم آمده و این فکر در ذهنم خطور کرده که باید همه تلاشم را بکنم تا یک بار دیگر آنها را ببینم.
بدترین شرایطی که تاکنون در پرواز داشتهاید، چه بوده است؟
باز نشدن چرخها شب عید دو سال پیش در فرودگاه شیراز بود که با استفاده از آموزشهایی که دیدهایم، چرخها از طریق هندل مکانیکی باز شد اما شرایط بسیار دشواری بود. یکبار هم موتور از دست دادهام. البته خلبانها هر ۶ماه یکبار برای شرایط غیرعادی و اضطراری آموزش میبینند و برای همین همیشه آماده هر اتفاقی هستیم و با بروز هر اتفاق، همه تلاشمان را در درجه نخست میکنیم که بتوانیم از پس آن برآییم و سالم بر زمین بنشینیم. برای همین شرایط است که به نظرم شغلی پراسترستر از خلبانی وجود ندارد. در هر پرواز ما بیش از ۱۰۰ مسافر حضور دارد که پشت سر هرکدام،
یک خانواده قرار دارد و همین، کار ما را سختتر میکند.
در ایران آموزش دیدید یا خارج از کشور؟
در ایران و خوشحالم که اینجا آموزش دیدم. آموزشهای ما همه استانداردهای جهانی را دارد.
بهعنوان یک زن، چه دشواریهایی در آموزش و استخدام داشتید؟
در زمان آموزش دشواری وجود ندارد زیرا علاقهمندی ما برای آموزش بالاست و متوجه سختیها نمیشویم. در آموزش جنسیت مرد و زن مشخص نیست و سختیها زمان فارغالتحصیلی آغاز میشود که مجوز بهدست، منتظر جذب در یک شرکت هستید. متاسفانه در حال حاضر نیروهای زن به سختی در ایرلاینها پذیرفته میشوند؛ حتی در شرایطی که تعدادی زن در این زمینه مشعول به کارند. البته در حال حاضر به خاطر محدود بودن هواپیماها و نیروی کار، شرایط دشوارتر شده است.
الگوی شما برای خلبان شدن چه کسی بود؟
الگو نداشتم. خواستم تکرو باشم و دوست داشتم خلبان شوم. البته جزو کسانی بودم که هرگز فکر نمیکردم خلبان شوم اما جلو رفتم و تمام تلاشم را کردم که هدفم محقق شود و شد. وقتی میخواستم مهندس پرواز شوم، همه، حتی همکلاسیهایم میگفتند داری وقتت را تلف میکنی و بهتر است تغییر رشته بدهی اما با دریافت مدرک مهندسی پرواز، نشان دادم هیچ کاری نشد ندارد؛ حتی خلبانی.
نخستین پروازتان یادتان هست؟
در زمان مهندسی پرواز، نخستین پرواز من تهران ـ مشهد، در آذر ۸۶ بود. در حال حاضر هم بیشترین پرواز را در مسیر تهران ـ مشهد دارم.
خلبانی زنان را پیر میکند؟
خلبانی همه را پیر میکند. باید دل جوان باشد. ما شعارمان این است که همه پیر میشویم اما دلمان جوان است. خلبانی به خاطر استرس، میتواند انسان را پیر کند و برای همین، جزو مشاغل سخت است اما خلبان همه سختیها را به خاطر لذت پرواز تحمل میکند. البته خستگی خلبان با دیدن مسافرانی که با رضایت در حال پیاده شدن هستند، تمام میشود.
دلتان برای پرواز تنگ میشود؟
خیلی زیاد. گاه پیش آمده که خواستهام دیگر پرواز نکنم اما یک روز که گذشته دلم برای پرواز تنگ شده است.
از سال ۸۶ که پرواز را شروع کردید، بیشترین مدتی که پرواز نکردهاید چه قدر بوده است؟
یک ماه.
شما موسس جامعه زنان صنعت هوانوردی ایران هستید. درباره این جامعه توضیح دهید.
در حال حاضر زنان زیادی داریم که در زمینه مهمانداری، مراقبت پرواز، مهندسی پرواز و حتی در بخش اداری سیستم هوانوردی فعالیت میکنند. یکی از اهداف ما از تاسیس جامعه بانوان صنعت هوانوردی، شناساندن این بانوان به جامعه، به روزرسانی اطلاعات زنان شاغل در این حوزه و از همه مهمتر معرفی افراد علاقهمند به صنعت هوانوردی است. از طریق این جامعه بهعنوان یک جمعیت مردمنهاد، امکان اطلاعرسانی به زنان علاقهمند و معرفی آنها به سازمانهای مختلف وجود دارد تا بتوانیم زنانی تاثیرگذار در تصمیمگیریهای صنعت داشته باشیم.
آینده هوانوردی زنان را چطور میبینید؟
خیلی خوب. زنان بسیار علاقهمند هستند و با دیدن خلبانان یا مهمانداران زن، انگیزه بیشتری پیدا کردهاند. یکی از اهداف جامعه زنان صنعت هوانوردی ایران، پیشرفت زنان در این حوزه است. البته یکی از اهداف ما در سطح کلان یعنی فرامنطقهای است و میخواهیم به دنیا نشان دهیم که زن موفق ایرانی در زمینه هوانوردی میتواند در یک کشور مسلمان که از دید دیگران خیلی محدودیت دارد، بتواند با اطلاعات و قوی ظاهر شود تا در ادامه، جامعه زنان مسلمان صنعت هوانوردی را تشکیل دهیم.
یکی دیگر از اهداف این جامعه در درازمدت، برگزاری سمینار در کشورهای دیگر و در ادامه، برقراری ارتباط با سازمان ملل است. در این زمینه گام نخست شناسایی افراد توانمند این حوزه است که رسیدن به این مسئله، نیاز به حمایت وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادهای دستاندرکار را دارد.
کدام هواپیما برای شما «خوشدستتر» است؟
هر هواپیمایی که نشان(برند) جدید باشد، خوشدست است، البته هواپیمای موردعلاقه من «بوئینگ ۷۴۷» و «توپولف» است. بوئینگ هواپیمایی است که برای من ابهت دارد و حتی نگاه کردن به آن هم جذاب است. در حال حاضر شرکت ما فقط «بوئینگ امدی» دارد. توپولف را نیز از این نظر دوست دارم که نخستین هواپیمایی بود که با آن آغاز به کار کردم و به نظرم هواپیمای قدرتمندی است.
قبول دارید که توپولف مشکل دارد؟
خیر. چه کسی میتواند بگوید یک هواپیما با ۳موتور قوی، مشکل دارد؟ البته توپولف هواپیمای جدید و به روز نبود. توپولف در زمانی زیاد حادثه داشت که تعداد زیادی از آن در ناوگان بود و برای همین حوادث آن به چشم میآمد. البته گفته میشد که سوانح به خاطر به روزنبودن فناوری آن است. در نهایت همه چیز زنجیرهوار دست بهدست هم داد تا توپولف از ناوگان کنار گذاشته شود اما از نظر من هواپیمای فوقالعاده قوی بود و به خاطر تجربه پرواز، آن را دوست دارم.
شیرینترین و تلخترین خاطره شما از پرواز چیست؟
شیرینترین خاطره مربوط به پروازی بود که خانوادهام در آن حضور داشتند و من بهعنوان خلبان، هدایت پرواز را به عهده داشتم که بعد از معرفی خودم بهعنوان خلبان، وقتی مردم فهمیدند خانوادهام در پرواز حضور دارند، آنها را تشویق کردند که این موضوع بسیار جالب بود. تلخترین خاطره نیز مربوط به زمانی است که در پرواز متوجه شدم یکی از بهترین استادهایم را از دست دادهام و مطلع شدم که کاپیتان حسین فرخی، از خلبانهای زبردست نیرو هوایی ارتش فوت کرده است. البته در طول پرواز اخبار بد را اطلاع نمیدهند و من این مسئله را از تسلیت همکاران از روی فرکانسها متوجه
شدم. یک خاطره خندهدار هم از پرواز دارم و مربوط به زمانی است که یکی از مسافران عسلویه، از طریق کاپیتان پرواز از من خواستگاری کرد.
دلم میخواست خلبان جنگنده باشم
فریبا احمدیدس آویونیک تجردی، خواهر کوچک خلبان دستجردی است، وی مهندس فناوری آویونیک هواپیما و کارشناس ارشد مدیریت صنعتی است. فریبا در طول گفتوگو با خلبان دستجردی یادآوری میکند که مسیر تحصیل و کارش را با الگوبرداری از خواهر بزرگترشانتخاب کرده است. گفتوگوی صمت با فریبا احمدی دستجردی که در خلال گفتوگو با خواهرش انجام شد را میخوانید.
مهندس آویونیک هواپیما چه کاری انجام میدهد؟
آویونیک یعنی الکترونیک هواپیما. همه سیستمهای الکترونیکی هواپیما مانند رادار، ارتباطات، سیستمهای ناوبری و... مربوط به سیستمهای آویونیک هواپیما هستند.
رشته شما مردانه است؟
در جامعه ما وقتی اسم مهندسی میآید، تصور یک کار مردانه دارند اما اینگونه نیست که راه برای زنان بسته باشد. در حوزه آویونیک هواپیما هم از سالها پیش زنان وارد شدهاند.
چرا آویونیک را انتخاب کردید؟
جرقه انتخاب آن وجود خواهرم بود زیرا به جز او هیچ کسی دیگری در خانواده ما در حوزه هوانوردی وارد نشده بود. علایق خواهرم که بزرگتر از من بود، بر من تاثیر گذاشت و در همه چیز از او پیروی میکردم. او در واقع راهنمای من بوده است. البته علاقه اصلی من، خلبان جنگندهشدن بوده است اما در ایران این امکان وجود ندارد و همیشه حسرت میخورم که چرا این امکان برای زن مسلمان پاکستانی وجود دارد که دوشادوش مردان، در دفاع از وطن خود فعالیت کند اما در ایران این امکان وجود ندارد. از سوی دیگر امکان ادامه این رشته در کشور دیگر هم وجود ندارد زیرا انسان دوست دارد از کشور خود دفاع کند؛ نه
کشورهای دیگر.
سختی کار این رشته درباره زنان و مردان متفاوت است؟
بله. حتی برخی اوقات بین زنان و مردان در کار تبعیض قائل میشوند. بهعنوان نمونه، در حال حاضر مهندسان آویونیک و تکنسینهای آویونیک مرد، اجازه پرواز بهعنوان مکانیک پرواز دارند اما زنان مهندس آویونیک این امکان را ندارند. این در حالی است که در کار ما، هیچ بخشی وجود ندارد که مردان بتوانند انجام دهند و زنان، نه. مهندسان زن هم میتوانند در رشته خودشان کار کنند اما در کشور ما در گام نخست باید فرهنگسازی شود و مردان توان زنان را در کنار خود ببینند، نه در مقابل خود.
در حال حاضر مهمترین مشکلات کاری شما چیست؟
حقوق کم و ساعت کاری بالا.
با سپاس و درود بخاطر این مصاحبه، با دفتر تین نیوز تماس گرفتم و شماره خانم احمدی دستجردی و یا آدرس دفترشان را جویا شدم ولی هنوز موفق به دریافت شماره ویا آدرس دفترشان نشده ام. لطفا با ایمیلی که این نظر را از آن فرستادم تماس بگیرید.
لطفا جو ندید و جوانان مردم و خانواده ها را به مصیبت نکشانید. هزینه های دوره های خلبانی بسیار سنگین است. درحال حاضر سالیانه به طور متوسط ۲۰۰ - ۲۵۰ نفر از آموزشگاه های مختلف گواهی نامه اخذ میکنند در حالی که هر سال شاید حدود ۵% اینها شانس راه یابی به ایرلاین ها را پیدا بکنند. یک توصیه میکنم به بانوانی که در آستانه ورود به این رشته هستند البته تفکر و نتیجه گیری با خودت شما: از نگاه ایرلاینی که قصد بکار گیری ۱۰ کمک خلبان دارد و ۳۰۰ - ۵۰۰ متقاضی در آزمون شرکت کرده اند به نظر شما چه افرادی موفق می شوند؟؟ آیا از بین این همه متقاضی، زنان با محدودیتهای همچون فرزندداری(در آینده) عادت ماهیانه - فیزیک جسمانی ضعیفتر در نتیجه عارض شدن خسته بیشتر برآنها نسبت به مردان. همچنین از طرفی رخداد موارد اضطراری در پروازها نظیر نقوص فنی(رایج تر در ایران) و یا پدیده هایی همچون کراس ویند(رایج در همه جای دنیا) که نیاز به مهارت و توان کافی خلبان و کمک اون دارد شرکت ها را تحریک میکنند که از افراد تواناتر استفاده کنند این مورد برای آقایون هم یک فیلتر سخت است چه رسد به زنان که به خاطر ویژگی های خلقت انسان نسبت به مردان از مقاومت و سختی کمتری برخوردار هستند. بنابراین جذب یک کمک خلبان صفر کیلومتر زن آنهم در شرابطی که عده زیادی از آقایون حتی با نمره های بسیار عالی چندین سال است که فرصت استخدام پیدا نکرده اند کمی محال است. فراموش نکنید تا کنون از بین ۱۲۰۰-۱۳۰۰ نفر مرد خلبان و کمک خلبان در ایران فقط ۴ زن کمک خلبان داریم. اما طبق اماری که من دارم هرساله حدود ۲۰% فارغ التحصیلان آموزشگاههای خصوصی دختران هستند. آیا آینده آنها با آینده عده ای که هنوز رویای خلبانی در سر دارند متفاوت خواهد بود؟؟ تذکر ۳نکته هم لازم میدونم: اولا: آموزشگاه های خلبانی هیچ ربطی به ایرلاین ها ندارند و در قبال دریافت هزینه کلاس ها و پروازها آموزش های مصوب را ارائه میدهند. پروازها با هواپیماهای ملخی است میتوانید اسم های تکنام و پایپر۲۸ را در google image سرچ نمایید تا تصاویر هواپیماها را ببینید. دوما امروزه بحثی رایج شده به عنوان لغو تحریم و ورود ۵۰۰ فروند هواپیما جدید و کمبود نیروی کار و خلبان. اما الان ۱۵۰ هواپیما فرسوده داریم که اگر در طول ۵ سال همینها نوسازی شوند شاهکار قرن هستش. نیروی بیکار و مازاد فراون داریم همچنین در طول ۵ سال با همین تکنیک شاید چند هزار هنرجو خلبانی جدید توسط سودجویان به بازار کار پمپاژ شود. در ضمن در صورت خرید هواپیما لیزینگی کرو پروازی اگر خارجی نباشد کاکپیت(خلبانان) کرو احتمالا خارجی است. پس فریب این مورد تبلیغاتی خوش آب و رنگ را نخورید اگر هم فکر میکنید من مغرضانه نظر دادم بیشتر تحقیق کنید…
با سلام و احترام. خانم احمد دستجردی شما بخوبی میدانید که اولین مهندس پرواز خانم و اولین خلبان خانم در کشور بعد از انقلاب جنابعالی نیستید. بلکه شما ۵ سال بعد از بنده روی هواپیمای توپولف ۱۵۴ مهندس پرواز شدید و زمانی که جنابعالی وارد شرکت ایران ایر تور شدید که بنده سالها آنجا مهندس پرواز بوده و سپس کمک خلبان شدم. متاسفانه علیرغم اینکه بنده در این صنعت بسیار برای بازگشایی مسیر مهندسی پرواز و خلبانی خانمها زحمت کشیدم ولی افراد بسیاری سعی به انکار آن دارند بنده سالها بجز انجام وظیفه پروازی در این مملکت در صنعت خدمت کردم. خانم محترم فعال بودن به حرف زدن نیست به عمل است. شما تاکنون چه خدمتی بجز مصاحبه به این مملکت نموده اید بجز گلگی از کمبود حقوق ماهیانه تان. چون کاملا بنده را میشناسید نمیتوانید بگویید اشتباه کردید. بنده نمیدانم هدف جنابعالی از این مصاحبه های اخیر چیست. نشسته ام تا ببینم آخر این کار به کجا میانجامد. خبرنگاران محترم تین نیوز پیشنهاد مینمایم که شماره گواهینامه های ایشان را مثل بقیه افراد مدعی سوال بفرمایید بعد به دفتر گواهینامه ها مراجعه نموده و سپس متوجه خواهید شد که ایشان نیز صداقت نداشته اند. با تشکر
سلام لطفا دلخوریهای خودتون رو از اشتباهاتتون روی سر دیگران خالی نکنید. کار خانم احمدی و افرادی از این دست قابل ستایش است و این نوع نگاه تنگ نظرانه شما چیزی از ارزشهای این افراد کم نمیکند. در آن وقت که شیخ ما(ابوسعیدابوالخیر) به نیشابور رفت، استاد امام ابوالقاسم قشیری شیخ ما را ندید و او را منکر بود. هر چه برزبان شیخ ابوالقاسم می رفت عینا به شیخ ما باز می گفتند…وشیخ هیچ نمی گفت. روزی بر زبان استاد امام رفت که بیش از این نیست که بوسعید حق تعالی را دوست می دارد وحق تعالی ما را دوست می دارد، فرق این است که ما در این راه پیلیم و بوسعید پشه! این خبر را نزدیک شیخ ما آوردند. شیخ آن کس را گفت، برو پیش استاد امام وبگو که:((آن پشه هم تویی، ما هیچ نیستیم، وما خود در این میان نیستیم)). آن درویش بیامد وآن سخن را به استاد امام گفت، استاد ازآن ساعت عهد کرد که دیگر بد شیخ ما نگوید…