◄ نگرش راهبردی بر کریدور اقتصادی چین – پاکستان (گوادر) و جایگاه ایران
تیننیوز| وبلاگ سید مرتضی ناصریان- افزایش همکاری و همافزایی بین کشورها وکاهش رقابتهای مخرب، یک نگرش اساسی (پارادایم) موثر در شکلگیری روابط اقتصادی کشورها برای رشد و توسعه کشورهای همکار است.
کشورهای مختلف با شتابی بیش از گذشته سعی میکنند با همکاریهای منطقهای و توجه به منافع مشترک به ویژه با همسایگان، کشور خود را رشد دهند.
در برخی ادوار گذشته سیاستهای راهبردی کشور پاکستان مبتنی بر انتفاع از تضاد با کشورهای همجوار و رقابت بوده است و نتیجه آن است که این کشور علیرغم داشتن مزیتهای نسبی همچون موقعیت ژئوپلتیک، جمعیت بالا، همسانی فرهنگی، پتانسیلهای کشاورزی و صنعتی، دسترسی گسترده به آبهای بینالمللی و همسایگی با پرجمعیتترین کشورهای دنیا که بخش بزرگی از اقتصاد دنیا را در دست دارند، متاسفانه از نظر اقتصادی و اجتماعی رشد متناسب نیافته است. این موضوع در شاخص بیسوادی اکثر جمعیت این کشور، وجود سازمانهای تروریستی و در شاخصهای اقتصادی عیان است.
همکاری پاکستان با همسایگانش میتواند موجب رشد قابل توجه آن کشور باشد و نمونه آن روشی است که چین را رشد داده است. روش چین تعاملات اقتصادی بوده است نه رقابتهای بیهوده سیاسی و نظامی.
براین مبنا کشور پاکستان در سالهای اخیر به درخواستهای همکاری اقتصادی از سوی چین پاسخ مثبت داده است و ایجاد یک کریدور اقتصادی بین دو کشور مطرح شده و در دست اجراست.
چیستی این کریدور اقتصادی
امروزه پاکستان و چین درصدد ایجاد یک کریدور اقتصادی و نه صرفا ترابری از ارومچی و کاشغر چین تا بندر گوادر در جنوبغربی پاکستان هستند. برخی شواهد و قراین اعلام شده در رسانهها در خصوص ابعاد این کریدور اقتصادی به شرح ذیل است :
- گفته میشود چین حدود 44 میلیارد دلار روی این کریدور اقتصادی و توسعه زیرساختهای پاکستان سرمایهگذاری خواهد کرد.
- گوادر به جهت نزدیکی به حوزه خلیج فارس میتواند به عنوان منطقهای برای پایانه نفتی چین تلقی شود و انبارها و تاسیسات نفتی و صنایع پالایشی و پتروشیمی برای انتقال محصولات به چین، تامین نیاز کشور پرجمعیت پاکستان و یا صدور به دیگر کشورها در این منطقه تاسیس و تجهیز گردد.
- ترابری جادهای در این کریدور از 11 آبان 1395 با حرکت کاروانی شامل یکصد کامیون شروع شد.
- توسعه اتوبان جادهای و ساخت راهآهن در این کریدور مطرح میباشد.
- اخیرا پاکستان در همین کریدور اقتصادی پیشنهاد ایجاد خط لوله نفتی به چین را داده است که نفت از منابع خلیج فارس تهیه و به چین ترانزیت شود.
- چین در نظر دارد صنایع وابسته به چین را که نیازمند نیروی انسانی ارزان باشند نظیر خودروسازی در این کریدور ایجاد نماید.
- در همین راستا پاکستان منطقه آزاد صنعتی در گوادر ایجاد میکند.
چرایی کریدور اقتصادی
همکاری چین و پاکستان در این کریدور بنا به اقتضائات و نیازهای دو کشور فوق شکل گرفته است بهویژه آنکه هر دو رقیب هند محسوب میشوند و مناطق وسیع غرب چین محصور در خشکی است و پاکستان نیز نیاز اقتصادی بالایی دارد و مناطق غربی این کشور دچار محرومیت مضاعف و مشکلات آمایشی و نامنی است.
فعالیت بندر گوادر جایگاه بالایی در منافع چین و دسترسی آن به حوزه خلیج فارس دارد و به همین خاطر چین آمادگی دارد تا حدود 44 میلیارد دلار برای ایجاد زیرساختهای این کشور سرمایهگذاری کند. لذا این همکاری بر پایه نیاز متقابل دو کشور چین وپاکستان بوده و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
این همکاری بین پاکستان و چین ممکن است منافع و زیانهایی برای کشور ما داشته باشد ولی میتوان گفت کریدور چین - گوادر عموماً در راستای منافع ایران میباشد که حداقل منفعت آن برقراری ارتباط زمینی کوتاه با بزرگترین اقتصاد دنیا و بدون نظارت آمریکا میباشد. منافع ژئوپلیتیکی را هم میتوان برای این کریدور به نفع ایران تعریف کرد مثلا نفوذ اقتصادی امریکا بر پاکستان با توسعه این کریدور کاهش پیدا میکند.
نقش ایران در ارتباط با این کریدور
کشور ما باید به فکر افزایش انتفاع از این کریدور اقتصادی باشد. روابط مطلوب اقتصادی ایران با چین و پاکستان و حجم بالای روابط اقتصادی با چین و پتانسیلهای بسیاری که برای افزایش روابط با پاکستان وجود دارد، موید همکاری ایران با این کریدور اقتصادی است.
روشهای مختلفی برای انتفاع ایران از این کریدور قابل پیشنهاد میباشد که تعقیب آنها میتواند این کریدور اقتصادی را همسو با منافع ایران نماید (تهدید احتمالی را به فرصت تبدیل نماییم) :
- افزایش همکاری بین بنادر گوادر و چابهار و همکاری بین منطقه آزاد چابهار با منطقه گوادر: این بند در ادامه تشریح میشود.
- ما باید امتداد کریدور اقتصادی فوق تا بندرعباس را پیشنهاد بدهیم تا از منافع کریدور فوق منتفع شویم و روابط اقتصادی در جنوب شرق کشور افزایش یابد که از نظر آمایش سرزمین بسیار مهم است و به عنوان توسعه سواحل مکران در دست برنامهریزی است.
- ایران با داشتن جایگاه نخست ذخایر نفت و گاز جهان و داشتن لوله گاز صادراتی تا همین منطقه (خط لوله صلح) میتواند پیشنهاد دهنده توسعه منطقه چابهار و جنوب شرق کشور برای توسعه برخی فعالیتهای نفتی و پالایشی و پتروشیمی در کریدور اقتصادی مزبور باشد.
- تقویت ارتباطات جادهای و ریلی با پاکستان: ارتباط ریلی ایران با چین اکنون از مسیر قزاقستان و ترکمنستان برقرار است. ایجاد کریدور ریلی بین چین و پاکستان که وعده آن داده شده است، به لحاظ مناطق صعبالعبور هیمالیا بعید به نظر میرسد با اینحال اگر بین چین و پاکستان ارتباط ریلی فراهم شود، ارتباط ریلی ایران به پاکستان که از طریق مرز میرجاوه برقرار است، نقش مهمی پیدا میکند و طرف پاکستان برای احیای این مسیر فرسوده اقدام خواهد نمود. این ارتباطات ریلی نقش مسیر در دست مطالعه چین تاجیکستان افغانستان ایران را کم رنگ نخواهد کرد زیرا حوزه نفوذ و مناطق تحت پوشش این کریدورها متفاوت مییباشد.
رقابت یا همکاری بنادر چابهار و گوادر
از سالها پیش و قبل از شروع بحث کریدور اقتصادی چین – پاکستان، بحث رقابت بین دو بندر گوادر و چابهار مطرح بوده است. این دو بندر خیلی به هم نزدیک هستند (حدود 120 کیلومتر از هم فاصله دارند) نزدیک بودن دو بندر به معنای همپوشانی حوزه نفوذ جغرافیایی آنها تلقی شده و لذا برخی افراد، توسعه بندر گوادر در نزدیکی بندر چابهار را به ضرر بندر چابهار توصیف میکنند.
ولی اگر نقش متفاوتی برای این دو بندر قائل باشیم آنگاه توسعه هر یک از آنها به ضرر دیگری نخواهد بود. اگر بندر گوادر به عنوان یک بندر برای توسعه اقتصادی مناطق غربی پاکستان که بسیار محروم است تلقی شود و همچنین به عنوان منطقهای برای پایانه نفتی چین و تبادل بار به سمت غرب چین، عمل نماید، منافاتی با نقش بندر چابهار در توسعه مناطق شرقی ایران و حتی ترانزیت به افغانستان و آسیای میانه از بندر چابهار نخواهد داشت.
رونق بندر گوادر و توسعه مناطق غربی کشور پاکستان بر کاهش مشکلات امنیتی این مناطق هم موثر است و به تبع آن برای ایران نیز مفید است. همچنین گوادر میتواند بندر خوبی برای رفع نیازهای جنوب افغانستان و جنوبغربی چین باشد و بنابراین جایگاه رشد دارد.
به همین جهت مسئولین دو بندر چابهار و گوادر سالهاست در نظر دارند تا روشهای همکاری سازنده را تعقیب نمایند و به همین منظور سند خواهر خواندگی دو بندر قبلا بین دو کشور ایران و پاکستان امضا شده است.
به نظرم طرف پاکستانی نباید نگران رقابت بین بندر چابهار و بندر گوادر باشد بلکه این دو بندر باید با هم همکاری کنند. هر یک از دو بندر مزیتهای نسبی خاص خود را دارند و البته سرمایهگذاری هر کشور در بندر خود در تقویت مزیت نسبی موثر است ولی اگر رقابت به شکل مخرب شکل گیرد باعث اتلاف منابع هر دو کشور خواهد بود.
در واقع کشور پاکستان موقعیت و دسترسی ترانزیتی محدودتری نسبت به ایران دارد و شرایط مالی مناسبی برای توسعه محورهای ترانزیتی را ندارد و مشکلات امنیتی داخلی و در مرز با برخی همسایگان پاکستان از عوامل موثر بر این رقابت است و ایران میتواند با تسریع در احداث کریدورهای جادهای و ریلی از بندرچابهار به سمت آسیای میانه و فعال نمون ترابری بینالمللی در این مسیر، پتانسیل جغرافیایی خود را تبدیل به یک مزیت اقتصادی نماید.
همچنین اتصال ریلی بین این دو بندر باعث تقویت همکاری اقتصادی بین دو کشور میشود. پیشنهاد اتصال ریلی بندر چابهار به بندر گوادر برای تقویت همکاریهای منطقهای را سال 1384 که مطالعات توجیهی محور اتصال چابهار به شبکه ریلی بهوسیله مشاور راهیاب بهینه مطالعه میشد، مطرح کردم.
در نگاهی به آینده منطقه گوادر و منطقه چابهار علاوه بر فعالیتهای بندری، فعالیتهای اقتصادی و تولیدی قابل توجهی در مناطق آزاد خواهند داشت و اتصال جادهای و ریلی بین این دو منطقه موجب همافزایی فعالیتهای اقتصادی این مناطق میگردد.
همچنین اتصال جادهای و ریلی برای هم افزایی بنادر چابهار و گوادر نیز مفید است. توضیح آنکه در این صورت بندر گوادر میتواند بارهایی به مبدا یا مقصد ایران را پذیرش کند و همچنین بندر چابهار بارها به مبدا و مقصد پاکستان را بپذیرد و به این ترتیب جلب لاینرهای کشترانی بینالمللی به هر دو بندر تسهیل خواهد شد و همچنین باعث تقویت جایگاه ترانزیتی بندر چابهار به سمت روسیه و اروپا و موقعیت ترانزیتی گوادر به سمت چین نیز میشود زیرا حوزه نفوذ هر کریدور ترانزیتی به بندر مجاور و کشور مجاور هم امتداد پیدا میکند. بنابراین با فعالیت مشترک دو بندر گوادر و چابهار اقتصاد منطقه بلوچستان ایران و پاکستان متحول میشوند. این موضوع نشانگر اهمیت مدیریت راهبردی دو کشور در چگونگی توسعه بنادر مزبور و همکاری فیمابین است.
البته کشور هند نیز سالهاست برای همکاری در توسعه بندر و راهآهن چابهار ابراز تمایل نموده و در سالهای اخیر سرمایهگذاری در این بندر را آغاز نموده است.
این همکاری موجب جذب بارهای شبه قاره هند به بندر چابهار و فعال شدن کریدور چابهار به سمت افغانستان و آسیای میانه از یک سو و از سویی به سمت روسیه و اروپاست که حوزه نفوذ مناسبی برای اقتصاد هند و تسهیل مبادلات تجاری فراهم میکند.
ژاپن نیز در حال بررسی شراکت با هند در توسعه بندر استراتژیک چابهار در ایران است که شاید اقدامی متقابل در واکنش به حضور چین در بندر گوادر پاکستان باشد. البته شخصا با حضور پراکندهای که در مذاکرات با هیئتهای هندی از 12 سال قبل تاکنون داشتهام، امیدواری چندانی به سرمایهگذاری قابل توجه هند در توسعه مناطق شرقی ایران و کریدور ترانزیتی چابهار – مشهد ندارم.
به نظرم دولت هند تمایل دارد که از منافع کریدور شرق ایران منتفع گردد ولی حاضر به سرمایهگذاری و پذیرش ریسک آن نیست و شاید مهمترین مانع برای افزایش سرمایهگذاری هند در بندر و راهآهن چابهار، تاثیرپذیری از سیاستهای امریکایی باشد.
البته بندر گوادر میتواند تاحدودی یک رقیب بالقوه برای بنادر و ترانزیت در شرق ایران تلقی شود اگر روابط بین دو کشور شرقی ایران بهبود یابد و کریدور شرق ایران توسعه نیافته باشد، آنگاه بخشی از قابلیت ترانزیت خود به آسیای میانه را از دست میدهیم. ولی چنانچه بتوانیم به موقع زیرساختهای لازم در محور شرق کشور را ایجاد کنیم در آن صورت کریدور اقتصادی فوق و بهبود روابط کشورهای افغانستان و پاکستان تهدید کننده نخواهد بود .
پاکستان به توجه به مزیتهای خود میتواند متحول گردد و اگر راهآهن تفتان (میرجاوه) - کویته را بازسازی کند میتواند از پاکستان به سمت ایران و از طریق ایران به مناطق آسیای میانه، قفقاز و ترکیه و کریدورهای بینالمللی متعددی دسترسی داشته باشد. متقابلا ایران نیز در این صورت صادرات و واردات بیشتری با پاکستان خواهد داشت.
یا اگر پاکستان خط لوله گازی به سمت هندوستان (خط لوله صلح) را عملی سازد، منافع قابل توجهی نصیب هر سه کشور ایران، هند و پاکستان میشود و به نوعی کریدور اقتصادی دیگری به صورت عبوری از پاکستان شکل میگیرد.
اکنون هم پاکستان ضمن تقویت روابط خود با چین، میتواند بهبود روابط خود را با هندوستان دنبال کند چنین روابط چند جانبهای با دو کشور همسایه قدرتمند اقتصادی پاکستان که یک سوم از جمعیت جهان را شامل میشوند، میتواند جایگاه اقتصادی و سیاسی پاکستان را از کشوری محروم و تحت نفوذ امریکا به کشوری قوی و منتفع از روابط اقتصادی ارتقا دهد.
در کشور ما نیز با وجود پتانسیل بسیار زیاد برای همکاریهای منطقهای مورد اشاره، متاسفانه تاکنون نتوانستهایم از این ظرفیت مهم استفاده کنیم.
مناطق جنوبشرقی ایران به ویژه منطقه چابهار و سواحل مکران نیازمند مدیریت یکپارچه و یک ستاد ویژه در سطوح بالای مدیریتی کشور دارد تا جایگاه واقعی خود را بهدست آورند و تحولی واقعی در آمایش سرزمین و توسعه دریاپایه فراهم گردد.
پیشنهاد تشکیل اجلاسهای سه جانبه ایران - هند - پاکستان و ایران -پاکستان – چین برای ایجاد کریدورهای حملونقلی و تقویت فعالیتهای ترابری و اقتصادی برای کشورهای ذینفع بسیار مهم و کارگشا خواهد بود. از دیدگاه دیپلماسی هم این حرکت باعث تقویت جایگاه ایران و پاکستان و کاهش تنشهای منطقهای و ارزشمند است.