◄ صنعت هوایی دچار فقر «آموزش» صحیح است
یک کارشناس هوایی فقر آموزش صحیح در صنعت هوانوردی را یکی از چالشهای اساسی این صنعت برمیشمارد و میگوید: شرکتهایی که در حوزه آموزش کارکنان و جذب اصولی پیشرو بودهاند در دوران پساکرونا میتوانند پیشتاز این بازار باشند.
یک کارشناس هوایی، فقر آموزش صحیح در صنعت هوانوردی را یکی از چالشهای اساسی این صنعت برمیشمارد و میگوید: شرکتهایی که در حوزه آموزش کارکنان و جذب اصولی پیشرو بودهاند در دوران پساکرونا میتوانند پیشتاز این بازار باشند.
خلبان علیرضا دانشپور در گفتوگو با خبرنگار سرویس هوایی تین نیوز در خصوص اینکه چشمانداز شرکتهای هواپیمایی در دوران پساکرونا چگونه خواهد بود، عنوان کرد: در دوره پساکرونا و جبران خسارتهای مالی صنعت هوانوردی، آموزش صحیح و علمی نقش خود را ایفا خواهد کرد از همین رو شرکتهایی که در حوزه آموزش کارکنان و جذب اصولی پیشرو بودهاند میتوانند پیشتاز این بازار باشند.
او در ادامه عنوان کرد: صنعت هوانوردی کشور با وجود آنکه سالها از تحریم رنج میبرد با تمام مشکلات و چالش ها توانسته سر پا بماند، اما آموزش میتواند پاشنه آشیل این صنعت در روزهای پیشرو باشد.
این کارشناس هوایی معتقد است؛ نیروی انسانی که امروزه آن را سرمایه انسانی مینامند با آموزش محقق میشوند، آموزش است که میتواند سنگ خام را به گوهر تبدیل کند و امروزه در مسیری قرار داریم که سرمایههای انسانیمان در صنعت هوانوردی در حال بازنشستگی و خروج از صنعت هستند و نیروی جوان کشور علیرغم پتانسیل بالای خود، با فقر آموزش صحیح مواجه است.
وی در ادامه سخنان خود به نامگذاری سال جدید به عنوان سال «جهش تولید» اشاره میکند و میافزود: سال جهش تولید، میتواند بهانهای باشد که نگاهی ویژه به امر آموزش هوانوردی داشته باشیم چرا که آموزش هوانوردی، پایه تولید و رونق کشور است.
این ضعف البته مختص به صنعت هوایی نیست! در حالیکه بنده تصور می کردم تا کنون، اگر همه شقوق حمل و نقل این مشکل را داشته باشند، صنعت هوایی نداشته باشد اما متاسفانه این مشکل اساسی واگیر دار شده است!_ شما تصور بفرمایید در سیستم ریلی برای یک کارشناس ارشد مهندسی فنآوری اطلاعات! با بیست سال سابقه در سیگنالینگ! کلاس حسابداری بگذارند! یا برای پرسنلی که در بخش آمار( که حساس ترین بخش اطلاعات یک سازمان است) اصلا به فکرشان خطور هم نکند که کلاس های مقدمات داده کاوی و کار با دادگان را بگذارند!! و بخش آمار از پرسنلی که حتا با یک زبان آماری بطور تخصصی کار کنند! خالی باشد!
مساله تصمیم گیرندگان ِ این کلاس ها هستند و کسانی که تعیین می کنند چه کسانی با چه پیشنیاز و پایه ای باید چه کلاس هایی را بگذرانند! و از سویی اداراتی که بیش از بیست سال است اعزام به کلاس های ضمن خذمت را ملوک الطوایفی کرده اند! و نور چشمی هایی را برای گذراندن دوره های تخصصی می فرستند که نه خودشان و نه راه آهن ازین هزینه ساعت/نفر خرج کرده برای او، طرفی نمی بندند و نفعی ندارند!_ مسئول آموزش چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
چه بینش عمیق و توسعه نگرانه ای باید نسبت به آموزش و تحقیق داشته باشد؟ نمی توان هر کارشناسی را بصرف داشتن مدرک کارشناسی( از کجا و چگونه بماند) مسئول آموزش سازمان کرد!
که اگر چنین کنیم، نتیجه ای غیر از اتلاف وقت، انرژی و هزینه سازمان و افراد آن ، دستگیرمان نمی شود
ما پرسنلی با بیش از 1000 ساعت کلاس گذرانده ضمن خدمت داریم! در حالیکه در برخی از کلاس ها اصلا نیستند و صرفا گواهی پایان دوره اش را می گیرند!
در بخش عملی، اما ، مساله ازین حساس تر است_ ما باید دانش لوکوموتیورانان را در بخش سیر و حرکت ریلی دائما به روز کنیم، پیشنهاد کلاس های مورد نیاز به لوکوموتیو رانان، به علائمی ها، به جریه و..نیاز به تخصص در این رشته ها ، سابقه کاری مفید و " آموزشی" بودن دارد_ آموزشی کسی ست که آموزش با جسم و جان او عجین است! نه آنکه صرفا ردیف آموزش دارد!
ما در دپارتمانها ، چقدر از خبرگان سازمانی در بخش های مختلف، مشورت می گیریم برای ایجاد و برگزاری کلاس هایمان؟
چند بار از معاون واگن یا معاونت سیر، در ماه می خواهیم تا نیازهای آموزشی اش را برایمان بازگو کند و پیشنهاد بدهد!
چند بار از کارشناسان خبره می خواهیم تا راهنمایی مان کنند ؟
آموزش، صرفا یک دپارتمان مثل دیگر بخش ها نیست که بدون مشورت و نظرخواهی بتواند وظایف محوله اش را انجام بدهد
متاسفانه اگر مشورتی هم صورت می گیرد باز هم با همان کسانی ست که نام کارشناسی را با تلفن و سفارش و رابطه، یدک می کشند
مسئول آموزش و تحقیقاتی که خود، با فضای تحقیق و آموزش بیگانه باشد! نمی تواند راهبری یک دپارتمان آموزشی را بعهده بگیرد
آموزش امروزه مثل بسیاری از فعالیتهای دیگر، با فنآوری اطلاعات عجین شده و قابل جدا شدن هم نیست
آموزش سازمانها، جای تبعیدی ها، از کارافتاده هیا بخش های دیگر یا کسانی که از کار فیزیکی معاف شده اند یا سفارش شده ها، که نیست!
هرکس این قرار را گذاشته است، به زیربنای آموزشی سازمانی، خیانت کرده است
چرا پرسنل ما و علاقمندان ، باید دوره های مورد نیازشان را بروند خارج از ساختار با هزینه سنگین ببینند!؟
بنده سراغ دارم که کسی چه از راه دانشگاه، چه دوره های کوتاه مدت و گران، با حقوق و مزایایی که عملا صفر است، چگونه به در و دیوار می زده تا یاد بگیرد و آنگاه از دانسته هایش برای ساختار ریلی مفید واقع شود!
ما باید که پرسنل مان را با توجه به ردیف سازمانی، نقش شان در سازمان، علاقه و مهمتر از همه استعداد و عشق به یادگیری، تقویت کنیم
آموزش، رانت سازمانی برای نورچشمی ها نیست
که اگر بود
و چاهی که خشک است با این روشهای ناشایسته که نمود دیگری از رباطه بازی ست، به آب می رسید، اکنون برای یک پرئپوزالريال برای نجات سازمان در بحران، لنگ نبودیم و نمی شدیم