◄ مدیریت راه آهن موقتا به نخبگان بخش خصوصی سپرده می شود؟
راه آهن با برخی معضلات همچون کاهش ظرفیت ناوگان و افت عملکرد مواجه است که حالت بحرانی به خود گرفته اند با این حال راهکارهایی برای این حل مشکلات نیز از سوی بخش خصوصی ارائه شده است.
راه آهن با برخی معضلات همچون کاهش ظرفیت ناوگان و افت عملکرد مواجه است که حالت بحرانی به خود گرفته اند با این حال راهکارهایی برای این حل مشکلات نیز از سوی بخش خصوصی ارائه شده است.
یکی از فعالان صنعت ریلی با اشاره به کاهش ظرفیت ناوگان لکوموتیو کشور و بحرانی شدن وضعیت این بخش به خبرنگار تین نیوز می گوید: آنچه که واضح است علت العلل شرایط و بحران فعلی رویکرد راه آهن بعنوان دستگاه سیاستگذاری و حاکمیتی است.
تا زمانی که این استراتژی تغییر نکند این قطار فراری با سرعت بیشتری به مسیر بی هدف خود ادامه خواهد داد. پر واضح است که اولین اقدام بازنگری استراتژی ها و پیش بینی اقدامات اصلاحی و اراده قوی در انجام اقدامات اصلاحی است. قطعا برای خروج از این بحران باید اقدامات مختلف و در مقاطع کوتاه مدت و دراز مدت انجام شود.
1. متعادل کردن هزینه ها و درآمدهای جاری
به گفته خشایار حسینی، درکوتاه مدت بحرانی ترین موضوع راه آهن عدم تعادل در درآمد های جاری و هزینه های جاری این شرکت است. هزینه ها در حال حاضر قابل کاهش نخواهد بود و یا با اتخاذ تدابیری هم که صورت پذیرد در دامنه با اهمیتی تغییر نخواهد نمود.
وی می افزاید: پس علاوه بر کنترل هزینه ها تمرکز باید بر درآمدهای جاری باشد که این امر بیشتر به بازرگانی و استراتژی کسب و کار راه آهن مرتبط است و با یک ارزیابی کارشناسانه درحوزه بارهای ریل پسند و اتخاذ تعرفه واقعی بر اساس بهای تمام شده و سود مناسب نسبت به ارایه خدمات اقدام نماید.
در عین حال میزان هزینه های معوق جاری راه آهن چندان زیاد نیست - شاید در حدود 3 همت - و این مبلغ به اندازه ای نیست که راه آهن نتواند با انتشار اوراق آن را جبران نماید که البته میتواند پیش از سررسید تعهدات، با مولد سازی دارایی های غیر ضروری نسبت به انجام تعهدات مالی خود اقدام کند.
2. خصوصی سازی بومی سازی شده
در خصوص رویکرد میان و یا بلند مدت راه آهن باید با سرعت و اراده هر چه بیشتردر راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی و انجام تکالیف آن و مطابق اسناد متعاقب بالادستی اقدام نماید، چرا که انجام این امربعنوان یک سند کارشناسی که توسط مرکز پژوهشهای مجلس ارزیابی و تولید شده، و بطور حتم زوایای مختلف آن با توجه به مطالعات داخلی، مشابهات خارجی و ملاحظات بومی سنجیده و قانونی گردیده است.
3. تعیین تکلیف نیروی انسانی مازاد
برای حرکت به سمت خصوصی سازی اولین مشکل تعیین تکلیف منابع انسانی است که به نظر بزرگترین مشکل این سازمان است بطوریکه بیش از 70 درصد نقدینگی جاری راه اهن را به خود اختصاص میدهد و تعیین تکلیف این بخش از راه آهن بسیار حایز اهمیت است. البته در تمامی راه آهن های دنیا که اقدام به خصوصی سازی نموده اند نیز این دغدغه بطور مشترک وجود داشته است. جالب است که راه آهن های دولتی دنیا بواسطه گستردگی خود سیستم تعلیق برخی مسایل سیاسی از قبیل کنترل بیکاری و... بوده اند و بیش از ظرفیت و نیاز واقعی جذب نیرو داشته اند تا حدی که در برخی کشورها که اقدام به خصوصی سازی نموده اند تا 75 درصد نیروها تعدیل شده اند.
راه حل مشکل اقدام به مولد سازی داراییهای این سازمان و البته همسو با تکالیف و اهداف خصوصی سازی است. به عبارتی یک تیر و دو نشان خواهد شد، بطور مثال واگذاری تمامی لکوموتیوها و دپوهای تعمیراتی در قانون پیش بینی و تکلیف شده، خوب از این فرصت استفاده شده و با واگذاری آنها و اخذ نقدینگی همین دو بخش که بسیار بیشتر از انچه که برای بازخریدی نیروهایی تعدیلی است می تواند پرداخت شود.
4. انتخاب اعضای هیات مدیره راه آهن از نخبگان بخش خصوصی
وی خاطرنشان کرد: در خصوص نحوه گذر از حالت دولتی به خصوصی ماموریت و وظایف هیات مدیره راه آهن بسیار خطیر و اراده این هیات بسیار تاثیر گذار است. پیشنهاد اینست با توجه به اینکه راه آهن شکل و شمای یک شرکت را هم دارد صرفا باید از الگوهای اجرا شده در خصوصی سازی های موفق تبعیت نماید تا بتواند این شرایط گذار را با سرعت و مداومت و با کمترین هزینه طی کند.
دراین خصوص پیشنهاد مشخص انتخاب اعضای هیات مدیره محترم راه آهن از بین نخبگان بخش خصوصی است که هر یک در امری از بخشی که قرار به واگذاری است تبحر و تخصص منحصر دارد، این هیات میتواند بعنوان یک بازوی قوی از حیث حرفه ای از جمله شناخت بازار، تهدیدات اقتصادی، زبان مالی از بابت هزینه فایده و البته امورات اجرایی در این حالت گذار به کمک راه آهن بیایند و پس از اتمام فرآیند خصوصی سازی مجددا هیات مدیره به حالت قبل و انتخاب اعضای مد نظر بازگردد.
انتهای پیام
باسلام
سخنان ایشان درست اما راهکارهای ارائه شده خیلی صحیح به نظر نمی آیند
مشکل اساسی راه آهن در حال حاضر توسعه نامتوازن شبکه ریلی در سالهای اخیر می باشد یعنی اینکه زیر ساخت های ریلی متاسفانه توسعه پیدا کرده اند وما خطوط جدید ساخته ایم اما این خطوط تقریبا هیچ کدام توجیه اقتصادی برای ساخت را نداشته اند و از قبال تحویل آن به راه آهن هیچ سودی عاید راه آهن نشده است وتنها به هزینه کرد راه آهن اضافه شده بدون کسب درآمد وقتی خطی را می سازیم که در مسیر باری نداریم چگونه انتظار داریم که راه آهن که کل درآمدش از بار است از آن خط درآمد زائی کند بعض خطوط ما حتی مسافر هم ندارند به واسطه سرعت قطار ها وغیر قابل قیاس بودن ساعت مسافرت با جاده واز سوی دیگر غیر قابل رقابت بودن با جاده به واسطه سوبسید بنزین
اگر قرار است که دولت و نمایندگان مجلس تصمیم بگیرند که کجا راه آهن داشته باشیم وکجا نداشته باشیم بدون در نظر گرفتن توجیهات فنی واقتصادی پس همان عزیزان هم زحمت بکشند هزینه نگهداری آنرا به راه آهن پرداخت کنند
همانطور که هزینه نگهداری جاده را پرداخت می کنند
تا زمانی که راه آهن خود برای توسعه خود تصمیم نگیرد وساز کار عقلی بر توسعه راه آهن حاکم نشود انتظار نداشته باشید که شرایط بهتر بشود هر کسی در راس راه آهن وهیئت مدیره راه آهن قرار گیرد مواجه است با یک سری خطوط که درآمد ندارند اما هزینه نگهداری دارند در حال حاضر اگر ما برخی خطوط خود را تعطیل کنیم واقعا به صرفه است
در حوزه ناوگان هم اگر راه آهن نتواند زیر ساخت درست داشته باشد و خطوط بدون بار باشند چگونه بخش خصوصی ترغیب خواهد شد تا ناوگان تهیه کند
تحیلل شرایط راه آهن به این سادگی که ایشان بیان می فرمایند نیست.
مشکلات راه آهن ریشه ای است واز خیلی سالهای دور شروع شده وحالا به نقطه فروپاشی خود رسیده است.
دولت موظف به افزایش اعتبارات عمرانی راه آهن است زیرا این چاله ای که راه آهن در آن افتاده است را خود دولت به وسیله شرکت ساخت کنده است
بررسی عملکرد خطوط جدید احداث شده در این سالها خود گواه ورشکستگی راه آهن می باشد خطوطی که هزینه نگهداری بالا دارند اما درآمد ندارند زیرا توجیه ساخت نداشتند مثل خط تهران به همدان و موارد مشابه
البته اصلاح ساختار راه آهن و بکار گیری نفرات آگاه به کار قطعا می تواند تا حدودی کمک کند اما تنها یک راهکار موقت است و بس
تغییر نگرش به ریل و کنترل وتوسعه آن می بایست در سطح کلان کشور یعنی دولت ومجلس عملیاتی شود
اگه نخبه ریلی پورسیداقایی و باندش ه قربونت همون بهتر که پس رفت کنیم
سلام. به چه کسی می گید نخبه؟
تعریف شما از شرکت خصوصی چیه؟
چند تا از شرکتهای فعال در حمل و نقل ریلی واقعا خصوصی هستند و وابسته به نهادها و بنیاد ها و نظامی ها و وزارت خونه های مختلف نیستند؟ مگه قوی ترین شرکتهای حمل و نقل ریلی مال صندق راه آهن نیستند؟ . از بین افراد این شرکت ها میخواین نخبه انتخاب بکنید و اسمش رو بگذارید نخبه بخش خصوصی؟
چقدر مضحک وتاسف بار.هدف از مولد سازی برای شما همان سیاست غلط ونابود کننده خصوصی سازی در راه آهن است که از ابتدا دهه ۸۰ شروع کرده اید. پیمانکارانی خودی له کردن نیروی انسانی استخدام فرزندان وابستگان خود به بهانه کسری همان نیروهایی که خلاف قانون به بخش خصوصی سپرده اید.کاهش کیفیت خطوط وافزایش سوانح بدلیل نبود نیروی متخصص وگسیل آنها به بخش ظالم خصوصی. چپاول اموال راه آهن.زدو بند بخش نظارتی با پیمانکاران خودی.افزایش سوانح.تعیین مدیران بی کفایت ومتخصص درحالیکه که افراد متخصص وتحصیلکرده دانشکده راه آهن را به بخش خصوصی واگذار نموده اید.تعطیلی دانشکده فنی راه آهن. افزایش هزینه های ناوگان بدلیل زدو بند پیمانکار وناظر.تعطیلی یا ورشکستگی صنایع مرتبط با راه آهن مثل تراورس واگن سازی و... شاهکارهای شما علی برکت الله اینقدر درخشان وزیاد است که قابلیت شمارش ندارد. در یک مورد بیش از ۸۰۰۰نفر نیرو به تراورس وبیش از ۲۰۰۰ نفر نیرو به بالاست بصورت غیر قانونی روانه کردید.چگونه میشود که هنوز هم علیرغم خروج سایر نیروها بشکل بازنشستگی و... اضافه نیرو دارید. الان هم روش جدید جهت بالا کشیدن سایر اموال به بهانه مولد سازی توسط تیم جدید مدیریتی. التماس کمی تفکر
با سلام
با احترام به نگارنده متن فوق راهکار ارائه شده یعنی نابودی راه آهن یعنی خیلی راحت یک کبریت بزنیم به آن چیزی که در راه آهن وجود دارد
خلاف نظر ایشان اعتقاد دارم مدیر بخش خصوصی تجربه بخش خصوصی را دارد وهیچگاه به دلیل محدودیت های بخش دولتی نمی تواند در بخش دولتی موفق باشد البته بلعکس آن امکان پذیر است زیرا مدیر بخش دولتی زمانی که به بخش خصوصی می رود چون محدودیت ها را نمی بیند می تواند موفق باشد
تجربه سالهای دور راه آهن هم ثابت کرده که مدیرانی که از بخش دولتی به بخش خصوصی رفتند وسپس دوباره به بخش دولتی برگشتند علی رغم اینکه قبل از رفتن به بخش خصوصی مدیر موفقی در دولت بودند پس از برگشت از بخش خصوصی به راه اهن عملکرد موفقی نداشتند وحتی شرایط بدی را برای راه آهن رقم زدند
پیشنهاد می کنم بخش خصوصی بجای تقابل مستقیم با دولت با در نظر گرفتن محدودیت ها تعامل را پیشه کند تا شرایط بهتر شود
قطعا شرایط حال کشور را نباید با 10 سال یا 5 سال گذشته مقایسه نمود
مواردی که به آن اشاره شده قطعا دغدغه مدیریت فعلی راه آهن هم می باشد اما حل مشکلات اینچنینی زمانبر است وباید حوصله کرد
مشکلات ایجاد شده در سالهای گذشته ریشه ای می باشد و قبلا هم تنها بصورت موضعی حل وفصل می شده برای حل ریشه ای اشتباهات انجام شده خصوصا در مبحث خصوصی سازی های انجام گرفته لازم است برنامه های بلند مدت به اجرا در آید تا بتوان شرایط را پایدار کرد
ولذا به نظر بایستی ضمن همراهی با شرایط مدیریتی حال فرصت لازم را هم به ایشان برای تغییرات داد.