فقط یک سؤال درباره شهردار تهران
یک نفر از میان اعضای شورای شهر تهران در چهار سال گذشته بیش از همه برای شفافیت، مبارزه با فساد، نقد برنامههای سازهای شهرداری و سیاست شهری نادرست نوشت، سخن گفت و مبارزه کرد.
یک نفر از میان اعضای شورای شهر تهران در چهار سال گذشته بیش از همه برای شفافیت، مبارزه با فساد، نقد برنامههای سازهای شهرداری و سیاست شهری نادرست نوشت، سخن گفت و مبارزه کرد.
او از اردوگاه اصولگرایی پا به شورای شهر نهاد، و در این مدت درباره بیانضباطی در شهرداری، تأثیرات سوء پیمانکاران بر مدیریت شهری، نقاط ابهام کارنامه مالی شهرداری، استخدامهای بیضابطه در مترو، لابیها درباره رد تحقیق و تفحص از شهرداری در مجلس، واگذاری املاک به افراد خاص، رعایت نشدن مقررات و قوانین بودجه شهرداری و بسیاری موضوعات دیگر سخن گفته، نوشته و از مواضع خود کوتاه نیامده است.
او سابقهای در دولت نهم و دهم دارد، اما شواهد نشان میدهد در آن دوره نیز به خاطر اصرار بر اصلاحات ضروری در وزارت بهداشت و سازمان تأمین اجتماعی، از کار برکنار شده است. شواهد امر نشان میدهد که او اصولی دارد و بر آنها اصرار دارد، اصولی که مقصد نهاییشان اصلاحات است. من هیچگاه با او سخن نگفتهام و فقط یک بار در یک کنفرانس درباره حادثه پلاسکو، مشترکاً در پنل حاضر بودیم و یک کلمه هم با هم صحبت نکردهایم.
او رحمتالله حافظی است. هیچ کدام از اعضای شورای شهر تهران به اندازه او بر اصول اصلاحطلبانه مدیریت شهری اصرار نورزیدهاند. پرسش این است که چرا فردی نظیر رحمتالله حافظی نباید در بین کاندیداهای شهرداری تهران مطرح باشد؟ آیا فقط به این دلیل که به لحاظ سابقه سیاسی در جمع اصلاحطلبان تعریف نشده است؟ آیا میتوانیم بپرسیم مزیت نامزدهای فعلی احراز پست شهردار تهران چه مزیتی بر رحمتالله حافظی دارند؟