◄ وقتی آواربرداری از مشکلات ساخته شده گذشته فرصت ایجاد تحول را از مدیران جدید میگیرد
اگرچه برخی اظهارنظرها حکایت از آن دارد که برای ایجاد تحول در ساختار دستگاهها، ادارات، سازمانها و حتی شرکتهای خصوصی، مدت زمان چهار یا پنج ساله مدیریتها کافی نیست و مدیران باید مدت طولانیتری بر مسند ریاست دستگاهها و ... باشند تا بتوانند تحولی در زیر مجموعه خود ایجاد کنند اما کارشناسانی هم هستند که این مدت را کافی میدانند.
اگرچه برخی اظهارنظرها حکایت از آن دارد که برای ایجاد تحول در ساختار دستگاهها، ادارات، سازمانها و حتی شرکتهای خصوصی، مدت زمان چهار یا پنج ساله مدیریتها کافی نیست و مدیران باید مدت طولانیتری بر مسند ریاست دستگاهها و ... باشند تا بتوانند تحولی در زیر مجموعه خود ایجاد کنند اما کارشناسانی هم هستند که این مدت را کافی میدانند.
در این بین تعدادی از کارشناسان حوزه شهری در مورد اینکه آیا چهار یا پنج سال براى ایجاد تحول در شهردارى کافى است، معتقدند؛ چهار یا پنج سال برای ایجاد تحول در شهرداری یک کلان شهر مانند تهران، در هرکجای جهان میتواند کافی باشد اما در ایران به دلیل وجود بروکراسی و شرایط خاص حاکم و همچنین وجود ساز و کارهای پیچیده از جمله سهم خواهیها، عدم شفافیت مالی در گذشته و همچنین آواربرداری از مشکلات ساخته شده گذشته، ایجاد تحولی شگرف در مدت چهار یا پنج سال به شدت سخت خواهد بود.
همچنین به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان؛ فاز اول تحول یعنی unfreezing با توجه به مقاومت لابیهای بزرگ هرگز به صورت کامل اتفاق نخواهد افتاد. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد لازمه چنین تحولی حضور شهرداری شجاع، جسور و مدبر در شهری مثل تهران است.
بر اساس نظر برخی دیگر از کارشناسان؛ تغییر یک "زیرسیستم" در کنار سایر اجزای یک سیستم به ما می آموزد که توقع برای تحول شاید تعریف خوبی نباشد و نهایتا ما را ناامید میکند. به گفته آنان، در اکوسیستم بهبود و تحول یک شهر؛ اقتصاد، عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی فراوانی نقش دارند.
به اعتقاد آنان اگر شهرداران دقت کنند که روی چند عامل محدود کلیدی برای بهبود تمرکز و با تمام توان برای "به اتمام رساندن" کار تلاش کنند، یقینا تحول ارزشمندی را رقم میزنند.
آنان همچنین معتقدند؛ تمرکز روی عوامل کلیدی و عدم تمرکز عمدی روی سایر مسائل اثری بی بدیل به جای خواهد گذاشت. شهردار میتواند تصمیم بگیرد از هرگونه پراکندگیهای کاری روزمره دوری کند و به بلایی که سایر تصمیمگیران درگیر آن هستند دچار نشود.
بر اساس گفته این کارشناسان؛ شهردار تهران در مدت چهار یا پنج سال میتواند اجازه ندهد کارهای فوری غیرضروری و گاها تخریبگر روی میزکارش قرار بگیرند. در نهایت تشکیل گروه های علمی Nudge Unit برای شهردار پیشنهاد میشود.
به باور برخی دیگر از کارشناسان نیز، مدیریت منطقی در کوتاه مدت کسالت آور، حوصله سربر و دیر بازده است. ولی در بلند مدت سعادت شهر و شهروندان تضمین میشود. به اعتقاد آنان؛ مدیریت ضربتی، در کوتاه مدت هیجانانگیز، تحسین برانگیز و دارای نتایج فوری است ولی در بلند مدت نابودی همه ابعاد شهر را در پی دارد و همه خبرگان مدیریت کشور شاهد تبعات زیانبار مدیریت ضربتی بودهاند. هرچند مدیریت ضربتی در موارد بسیار کم زیر سایه مدیریت منطقی جایز است.
برخی دیگر از کارشناسان نیز مدت زمان چهار یا پنج سال را برای ایجاد تحول در شهر تهران کافی میدانند اما در عین حال معتقدند اگر طول مدیرت طولانی و مدیر قوی باشد، کارهای بیشتری میتواند انجام بدهد. به اعتقاد آنان چهار سال برای ایجاد تحول در شهر تهران قطعا کافى و حتی زیاد هم هست و خیلی کارها را میشود در این مدت، انجام داد.
به گفته آنان یک مدیر میتواند کار خود را به چند گروه تقسیم کند؛ یکی کارهایی که در کوتاه مدت انجام میشود که البته این کارها نیز باید کارشناسی شده باشد. گروه دوم کارهایی است که برای آنکه در آینده دنبال شود، بسترسازی میشود و بعدها میتواند توسط همین فرد یا مدیران آتی پیاده شود. اقدام بعدی کادرسازی است، یعنی مدیر باید کادری بسازد که اگر خودش رفت این کادر بقیه کارها را دنبال کند.
به اعتقاد آنان نکته مهم دیگر این است که مدیران اقدامات ضایع، کم اثر، وقتگیر و بیهوده را از خود دور کنند چرا که هر چقدر یک مدیر موضوعات حاشیهای را از خود دور کند میتواند بیشتر به کارهای اصلی و اثرگذار بپردازد.
به باور این کارشناسان استفاده از پتانسیلهای جامعه و کشور نیز باید مورد توجه مدیران قرار گیرد چرا که مردم و متخصصان زیادی هستند که علاقهمند به ارایه نظر در کارها هستند که از این پتانسل و به عنوان یک اهرم برای سرعت دادن در کارهای مدیران باید استفاده کرد.