◄ راهکارهائی برای برونرفت از بنبست ترافیک تهران در آستانه انتخابات
این روزها با متنوع شدن شعار داوطلبان انتخابات در دو بخش ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر تهران، اکثر کسانی که متقاضی ورود به شورا هستند بر حوزه حملونقل تمرکز کردهاند و برنامه خود را براساس آن به مردم معرفی میکنند.
در این میان هستند کسانی که علاوه بر دارا بودن تخصص از تجربه کافی نیز در زمینه مدیریت شهری برخوردار هستند خوب است که مردم علاوه بر واقع بینی در انتخاب، به دانش و تجربه کاندیداها و پاکدستی و بینش سیاسی آنها نیز توجه کرده و فرد اصلح را به شورا یا نهاد ریاست جمهوری روانه کنند.
در یک پرسش و پاسخ در فضای مجازی از برخی از کاندیداها سوالاتی تخصصی مطرح شده است که نظر خود را در مورد کارآمدترین و اساسی ترین راه حل برای حل معضل ترافیک تهران بیان کنند.
پاسخ تعدادی از کاندیداها به شرح ذیل آمده است:
یکی از کسانی که داوطلب حضور در شورای اسلامی پنجم شهر است حسن رباطی است که براساس برنامهای که ارائه کرده سعی خواهد داشت تا مقوله ترافیک و حملونقل را با همراهی دیگر اعضا سامان بخشد.
وی گفته: بحث ترافیک یک مقوله زنجیرهای و متصل به هم و مانند سیستم شبکهای است، در این خصوص باید سیاستهای حملونقل ما باید روشن باشد، در همین زمانی که با شما صحبت میکنم دستکم ناوگان حملونقل عمومی نیاز به 12 الی سیزده هزار دستگاه اتوبوس دارد در صورتیکه الان بهصورت خوشبینانه 7000 دستگاه موجود است، از این 7000 دستگاه هم 40 درصدش ناکارآمد بوده و موجب آلودگی هوا هم هستند، یعنی با یک سوم ظرفیت خدماترسانی میشود، اگر احیانا ظرفیت مالی و اعتباری خوب شود و شهرداری و دولت دست به دست هم دهند سیستم حملونقل زیرزمینی یا همان مترو که در جابهجایی مسافر مناسب و ایمن و کم هزینهترین سیستم است، باید تقویت شود و من فکر میکنم نزدیک ترین راه و مسیر توسعه ناوگان مترو خواهد بود.
یکی دیگر از مسائلی که باید مورد توجه شورای پنجم قرار بگیرد، ساماندهی و افزایش حملونقل اتوبوسی است که باید بازسازی و نوسازی و جایگزین شود تا این دو امکان بتواند به شهروندان خدماتی ارائه دهد که مردم از استفاده از اتومبیلهای تک سرنشین منصرف شوند و به موقع بتوانند خدمات بگیرند، ولی باید این امکانات فراهم آید تا بر اساس خرد جمعی که حکم میکند از امکانات عمومی به جای وسایل شخصی استفاده شود، جامه عمل پوشاند.
بهمن صالحی یکی دیگر از کسانی است که نظر خود را در این زمینه ارائه داده و میگوید: اتخاذ روشهای تعریف شده جامع برای صدور مجوزها ، پروانه ساختمان، موافقتها، ارایه خدمات بهگونهای که کمترین نیاز به مراجعه برای انجام امور در شهرداریها و کاهش مسافرتهای شهری باشد و سپس تعمیم آن به سایر نهادها تا حد مقدورات از طریق الگو سازی ، و تلاش زیاد برای انتقال مدیریت اجرایی راهنمایی رانندگی تهران به شهرداری.
نظر طالبی و برنامه نیز وی به اینگونه عنوان شده که: حتما شنیدهاید جمعیت روز تهران با جمعیت شب متفاوت است، تهران به خاطر تردد مسافران کاری، جمعیت زیادی را که درواقع ساکن در شهر نیستند، در خود جای میدهد، این جمعیت همانطور که از نامش پیداست مسافر هستند و در اساس حضورشان برای سفرهای درونشهری و کاری است لذا، بهعنوان یک استثنا باید مورد ملاحظه قرار گیرد .
با این نگاه میتوان برای حل معظل ترافیک چند مورد را پیشنهاد کرد:
1-کاهش دادن سفرهای درونشهری و مدیریت آن که در سایه داشتن آمار صحیح از علتهای این تردد میسر است.
2- وسایل عمومی حملونقل در دنیا دارای تجربههای موفق و ناموفق بوده است، کافی است به تجارب ایشان کارشناسانه اهمیت دهیم و به نام بومیسازی تجربه دیگران را دوباره تجربه نکنیم، نهادهایی باید اطلاعات دقیقی از میزان و درصد استفاده از این وسائل متنوع به همراه علت انتخاب آن از سوی مردم ارائه دهند تا با چشم باز و آینده نگری نوع توسعه حملونقل عمومی اولویتبندی شود، بهخصوص که ما محدودیتهایی هم در زمینه محیطزیست داریم و نمیتوانیم هر نوع تکنولوژیی را بهکار بگیریم، در این زمینه مشارکت دادن بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی هم نکته مهمی است.
3- آموزش و فرهنگسازی در زمینه ترافیک است، این مورد هم شامل استفاده صحیح از تکنولوژی است و هم هم ایجاد تصویری مشترک از زندگی شهری در ذهن تک تک افراد ، با توجه به اینکه تکیه بر اخلاقیات فردی یا مذهبی در این زمینه کافی نبوده است، در ابتدا در نظر گرفتن ساز و کاری که منافع افراد را در رعایت اصول ترافیکی تضمین کند باید در اولویت قرار بگیرد و در مرحله بعد، قانون و رعایت ضوابط هم در این مقوله تعریف میشود همچنانکه مقوله نظارت در سرپیچی از قوانین نیز باید در این چهارچوب بحث شود.
رهام یزدان پناه نیز در خصوص ترافیک و توجه به آن پس از راهیابی وی به شورای اسلامی پنجم، میگوید: برای برخورد با پدیده ترافیک بایستی از متخصصین زبده داخلی و خارجی و ایدهپرداز در این حوزه کمک گرفت، با این وجود آنچه که در کوتاه مدت بایستی به آن توجه کرد:
الف) فرهنگسازی برای خودداری از تکسرنشینی خودروهای شخصی، ب) افزایش مناسب و در خور توجه ناوگان حملونقل عمومی شهری (و صد البته ناوگان مدرن و نو)، ت) توسعه بیش از پیش مترو، خ) قیمتگذاری الکترونیکی خوردوهایی که در شهر حرکت میکنند، ج) استفاده از فناوری i.o.t ، چ) ایجاد سیستم یکپارچه حملونقل بین خوردوهای حمل مسافر، تکنولوژی موبایل و ایستگاههای اتوبوس و تاکسی و فروشندگان بلیط.
اما در این میان شهربانو امانی کوتاهترین پاسخ را داده و گفته: اعتبارات صرف ایجاد زیرساختهای لازم مبنی بر حملونقل عمومی بهخصوص مترو شود.
علی باقری یکی دگر از کسانی است که در ارتباط با برنامههای خود گفته: در این زمینه به نظر میرسد در کنار اقدامات نادرستی مانند اجرای پروژه صدر که ضمن تحمیل هزینهای گزاف، بازدهی محدودی را بهدنبال داشته و به نظر میرسد بیشتر کارکردی تبلیغاتی را دنبال میکرده، رویکرد کلی توسعه حملونقل عمومی اعم از توسعه زیر ساختهای مترو، اتوبوسرانی و تاکسیرانی، رویکرد صحیحی بوده است که توجه و مطالعه درخصوص راهاندازی تراموا در برخی دیگر از مناطق تهران میتواند به تقویت این رویکرد کمک کند، بدیهی است که پیگیری و توسعه رویکرد مذکور در ابعاد اجرایی و فنی، جزء ضرورت های انکار ناپذیر است.
اما بیشتر و پیشتر از موارد فوق، مبنا قراردادن سیاست محوری «شهرسازی ریل پایه» به جای «توسعه شهری و منطقهای خودرومحور»، میبایست اصلی محوری و راهبردی به حساب آید، در این ارتباط توجه به این موضوع که قسمت عمدهای از بار ترافیکی تهران مربوط به جمعیت شناور آن است که نوعا با خودرو، بهویژه خودروهای شخصی، به شهر وارد میشوند، برای بهبود وضعیت ترافیک شهر تهران، سهولت دسترسی کلانشهر تهران به شهرهای حومهای با استفاده از حملونقل ریلی سریعالسیر را اجتناب ناپذیر مینماید، اتصال شرق و غرب حومه تهران به مرکز آن توسط این شبکه حملونقل ریلی و الحاق آن به چند ایستگاه مترو شهر تهران بهطوریکه در این محلهای تلاقی مردم بتوانند از مترو استفاده کنند، موجب حذف خودروهای مربوط به جمعیت شناور تهران از بار ترافیکی شهر خواهد شد.
وی در ادامه میافزاید: همچنین توام با اجرای برنامه هایی به منظور توسعه فرهنگ استفاده از حملونقل عمومی و جلب مشارکت شهروندان در این زمینه بایستی هزینههای تحمیلی به ارکان کلیدی شهر مانند محیطزیست، حملونقل را با واقع بینی محاسبه و از کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی ذی نفع، اخذ و در جهت توسعه زیرساختها به کار گرفت، عوارض مختلف مرتبط با حوزه ترافیک، بازدارندگی لازم را ندارد، البته سهم دولت از این هزینهها برابر قوانین بالادستی و عدم پرداخت منظم آن نیز از مواردی است که نباید از نظر دور داشت.
زهرا صدر اعظم نوری نیز به گفته کوتاهی در این زمینه اکتفا کرده و نظر خود را اینگونه بیان میدارد که: به نظر من باید از تجربه دنیا استفاده کنیم و برنامهریزی و تخصیص بودجه کافی برای توسعه شبکه حملونقل عمومی یعنی ما باید اولویت دهیم که خطوط مترو بهصورت گسترده توسعه پیدا کند و وسائل حملونقل عمومی بهصورت وفور در اختیار همه شهروندان در هر نقطه شهر قرار بگیرد که به راحتی تردد میسر باشد.
اما در میان کسانی که دارای تخصص و تجربه مدیریت شهری هستند، محسن هاشمی رفسنجانی نامی آشناتر است که در ارتباط با راهکار حل مشکل ترافیک و ناوگان حملونقل تهران میگوید: توسعه حملونقل عمومی وکاهش تقاضای سفر با وسایلنقلیه شخصی میتواند معضل ترافیک تهران را کاهش دهد، در دهههای اخیر در اکثر کلانشهرهای توسعه یافته در جهان، اعتبارات مدیریت شهری به جای توسعه بزرگراهها و کریدورهای خودرو به توسعه سیستم حملونقل عمومی انبوه و سپس حملونقل خرد سبز وسازگار با محیطزیست اختصاص یافته است.
محمود قربانی نیز در این رابطه گفته: مسائل ترافیکی چند بعدی است و غیر از ابعاد مهندسی، دارای ابعاد فرهنگی، امنیتی، محیطزیستی، بهداشتی است و نمیتوان با یک فرمول خطی ریاضی به یک راه حل جامع و مانع رسید و مسائل ترافیکی را حل کرد. لذا، موارد با اهمیت عبارتند از: توسعه خطوط مترو و ناوگان حملونقل، بالا بردن هزینه سفرهای درونشهری، گسترش خدمات دولت الکترونیک و دورکاری، گسترش فرهنگ دوچرخه سواری و پیادهروی، تغییر زمان شروع به کار ادارات یا بانکها و دیگر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، ایجاد محدودیت برای تردد خودروها با پلاک شهرستان، ساخت آزاد راه و بزرگراه و تصحیح معابر، ایجاد ساختمانهای خدماتی به تناسب جمعیت مناطق برای کاهش سفرهای طولانی شهری.
مرتضی الویری در خصوص راهکار خود به منظور حل بحران ترافیک تهران، یادآور شده است: یک مجموعه از اقدامات باید با هم به کار گرفته شود که مهمترین آن ها تقلیل سفرهای شهری، توسعه شبکه حملونقل عمومی وهوشمند کردن ترافیک است.