مریم طالشی نوشت: «داشتم میرفتم سمت واگن خانمها که سوار شوم. روی خط قرمز بودم، ایستگاه سرسبز. سه چهار سالی بود که از همین مسیر رفت و آمد میکردم. صدای بوق باز شدن درها را شنیدم. بهخیال اینکه قطار ایستاده است خودم را به نخستین در رساندم، بسته بود.
به گزارش روزنامه ایران، مریم طالشی نوشت: «داشتم میرفتم سمت واگن خانمها که سوار شوم. روی خط قرمز بودم، ایستگاه سرسبز. سه چهار سالی بود که از همین مسیر رفت و آمد میکردم. صدای بوق باز شدن درها را شنیدم. بهخیال اینکه قطار ایستاده است خودم را به نخستین در رساندم، بسته بود.
سعی کردم با عجله از در دیگری سوار شوم. پایم را از در دوم، داخل قطار گذاشتم اما یکهو زیر پایم خالی شد. فهمیدم داخل چاله مترو افتادهام. صدای حرکت قطار را شنیدم. خودم را دیگر مرده فرض میکردم. منتظر بودم هر لحظه قطار به من برخورد کند و همه چیز تمام شود. بیاختیار فریاد کشیدم؛ تلاش آخر. خودم هم باورم نمیشد نجات پیدا کنم. دستم را گرفتند و از چاله بیرون کشیدند. فهمیدم در فاصله بین دو قطار سقوط کردهام. مأمور مترو صدای فریادم را شنیده بود و سریع برق اضطراری را قطع کرده بود. سرم 20 سانت شکافت و کمرم آسیب دید اما زنده ماندم.»
فاطمه مکی نابینا: پایم را از در دوم، داخل قطار گذاشتم اما یکهو زیر پایم خالی شد. فهمیدم داخل چاله مترو افتادهام. صدای حرکت قطار را شنیدم. خودم را دیگر مرده فرض میکردم. منتظر بودم هر لحظه قطار به من برخورد کند و همه چیز تمام شود. بیاختیار فریاد کشیدم؛ تلاش آخر. خودم هم باورم نمیشد نجات پیدا کنم. دستم را گرفتند و از چاله بیرون کشیدند. فهمیدم در فاصله بین دو قطار سقوط کردهام.
شروین وفا همسر هما بدر که در چاله مترو سقوط کرد و جان باخت: شهرداری هیچ کمکی به ما نکرد. آنقدر مشکلات داشتیم که اصلا میمانم کدامش را بگویم. تنها کاری که کردند این بود که یک بار به دیدن من و بچهها آمدند و دو تا عروسک برای بچهها آوردند به اضافه 500 هزار تومان بن شهرداری که آن را هم پسشان دادم. فقط عروسکها را چون بچهها دوست داشتند، نگه داشتم.
اگر ایستگاه های مترو حفاظ - سیستم پی اس دی- داشتند شاید خانم معلم نابینا حالا زنده و شاهد بزرگ شدن دخترانش بود. بر اساس گفته کارشناسان، این سیستم ریسک حادثه و مرگ در ایستگاههای مترو را به صفر میرساند، همچنین باعث افزایش سرعت حرکت قطار، کاهش تاخیر در حرکت مجدد، جلوگیری از ورود افراد به تونل مترو، کاهش هزینههای سرمایش و گرمایش مترو و مدیریت ورود و خروج در زمان ازدحام و اضطرار میشود.
اینها گفتههای فاطمه مکی است؛ نابینا. اتفاق مربوط به سال 88 است. هنوز با مترو رفت و آمد میکند و معتقد است فضای مترو برای عبور و مرور نابینایان مناسب نیست. او در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «در بعضی ایستگاهها، خطهای ممتد زرد برای عبور نابینایان تعبیه شده که آنها را هنگام خروج از واگن قطار به بیرون راهنمایی میکند. این خطها البته آنقدر برجستگیاش زیاد است که خودم همیشه پاشنه کفشم هنگام عبور به آن گیر میکند و اگر مراقب نباشم حتماً زمین میخورم. خطهای قرمز هم که اصلاً قابل تشخیص نیست. یک برجستگی اندکی دارد که شاید حس شود. بعد از حادثههای مختلفی که در مترو اتفاق افتاد، شنیدم که قرار است حفاظ شیشهای برای ایمنی مترو بگذارند اما هیچ وقت چنین کاری انجام نشد. تنها راهی که الان به ذهن آدم میرسد این است که یک مأمور در مواجهه با فرد نابینا، کنار او قرار بگیرد و راهنماییاش کند که شاهد بروز این گونه اتفاقات نباشیم.»
مکی میگوید: «همان موقع مسألهای که من را ناراحت کرد این بود که مسئولان مترو گفتند چرا این خانم اصلاً سوار مترو شده و آژانس نگرفته؟! مگر یک فرد نابینا با شرایطی که دارد، چه درآمدی دارد که هر روز برای رفت و آمد و رسیدن به محل کارش پول آژانس بدهد؟»
«هما بدر» اما به اندازه فاطمه مکی خوش شانس نبود. خبرنگار و آموزگار 33 ساله که قربانی فضای ناامن مترو برای معلولان شد. سال 89 بود که هما، قربانی حادثه، درحالی که عصای سفید در دست داشت، در ایستگاه خزانه به سمت قطار حرکت کرد و در یک لحظه به داخل چاله افتاد. تصاویر دوربینهای مدار بسته نشان داد که جمعیت زیادی در ایستگاه نبوده و فرضیه سقوط بر اثر ازدحام جمعیت رد شد و نبود علائم هشداردهنده فیزیکی در مترو، عامل اصلی سقوط مرگبار اعلام شد. بازپرس جنایی تهران، مسئولان مترو را در ماجرای مرگ دلخراش خانم معلم نابینا صد درصد مقصر شناخت.
«شروین وفا»، همسر هما بدر در گفتوگو با «ایران» از روزهای سخت بعد از مرگ همسرش میگوید: «دختر بزرگم آن زمان 3 سال و نیمه بود و دختر کوچکم 8 ماهه. بعد از فوت مادرشان خیلی سخت گذشت. دختر بزرگم را مهد کودک میبردم و دختر کوچکم را پیش سرایدار مدرسه خودمان میگذاشتم. کسی نبود از بچهها نگهداری کند. البته خالهشان تا یک سال از بچهها نگهداری کرد.»وفا که معلول جسمی - حرکتی است و مثل همسر مرحوماش دبیر است، میگوید: «تا زمانی که همسرم زنده بود، با همدیگر از طریق مترو رفت و آمد میکردیم.
بعد از فوت او اما دیگر سوار مترو نمیشوم. نگرانم که مشکلی برای من هم پیش بیاید. مترو اصلاً برای عبور و مرور معلولان مناسب نیست. من و همسرم آن وقتها یک صفحه ویژه معلولان در روزنامه همشهری درمیآوردیم و درباره مناسبسازی محیط شهری برای معلولان تحقیقات زیادی انجام داده بودیم و بخوبی مشخص بود که هیچ اقدامی برای مناسبسازی فضاهای شهری صورت نگرفته و در نهایت همسرم قربانی همین فضای نامناسب و غیر ایمن شد.»مسئولان مترو در مرگ خانم معلم صد درصد مقصر شناخته شدند.
با این حال تنها اقدامی که از سوی شهرداری برای دلجویی از خانواده او انجام شد، از زبان همسرش این گونه عنوان میشود: «شهرداری هیچ کمکی به ما نکرد. آنقدر مشکلات داشتیم که اصلاً میمانم کدامش را بگویم. تنها کاری که کردند این بود که یک بار به دیدن من و بچهها آمدند و دو تا عروسک برای بچهها آوردند به اضافه 500 هزار تومان بن شهرداری که آن را هم پسشان دادم. فقط عروسکها را چون بچهها دوست داشتند، نگه داشتم.»
اگر ایستگاههای مترو حفاظ داشتند شاید خانم معلم نابینا حالا زنده و شاهد بزرگ شدن دخترانش بود. همچنین این حفاظ را مانعی میدانند برای آنهایی که قصد خودکشی در مترو دارند و گرچه ممکن است عنوان شود آمارشان آنقدرها هم زیاد نیست، اما شوک ناشی از این اقدام و ضربه روحی که به شاهدان ماجرا وارد میشود، گاهی غیرقابل جبران است.
مسأله نصب درهای شیشهای در مترو برای نخستین بار در سال 93 مطرح شد. وقوع چندین مورد خودکشی باعث شد تا طرح نصب شیشه برای جداسازی محل استقرار مسافران از ریلها توسط برخی کارشناسان مطرح شود.
سال 94 بود که طرح نصب درهای بازشوی ایمنی یا سیستم محافظ سکو در ایستگاههای مترو با نام «پی اس دی» در جلسه علنی شورای شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت اما این طرح به دلایل مختلف ازجمله هزینه بالای ساخت آن و همچنین جهت بررسیهای بیشتر به کمیسیونهای مربوط بازگردانده شد. آن زمان گفته شد که اجرایی شدن این طرح در ایستگاههای مترو، چیزی حدود هزار میلیارد ریال برای پایتخت هزینه دارد چراکه باید در تمام طول مترو نصب شود. نحوه کار آن هم به این شکل بود که پس از ورود قطار به ایستگاه مترو و توقف کامل، درهای حفاظ که دقیقاً در مقابل درهای قطار قرار میگرفتند به طور اتوماتیک باز میشد.
بر اساس گفته کارشناسان، این سیستم ریسک حادثه و مرگ در ایستگاههای مترو را به صفر میرساند، همچنین باعث افزایش سرعت حرکت قطار، کاهش تأخیر در حرکت مجدد، جلوگیری از ورود افراد به تونل مترو، کاهش هزینههای سرمایش و گرمایش مترو و مدیریت ورود و خروج در زمان ازدحام و اضطرار میشود.
اما و اگرهای فراوان در مورد این طرح سبب شد با وجودی که شهرداری تهران، اجرای طرح درهای شیشهای یا همان سیستم پی اس دی را وعده داده بود، اجرای این طرح هیچگاه رنگ واقعیت نگیرد.
در نهایت آذر ماه سال گذشته بود که محمد احمدی بافنده، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران و حومه از اجرای طرح پایلوت نصب المان ترافیکی در حریم ریلی ایستگاههای مترو خبر داد که به منظور نظم بخشیدن به حریم ریلی و با هدف فرهنگسازی روی سکوها به صورت آزمایشی در ایستگاه طالقانی اجرایی شد.
المانهای ترافیکی البته برای جلب توجه مردم به خط زرد تعبیه شد و هیچ شباهتی به دیوارهای محافظ بازشو نداشت و مجدداً عنوان شد که در صورت موافقت، سیستم پی اس دی در مترو تهران اجرایی میشود؛ سیستمی که بیش از 20 سال است در شهرهایی مثل هنگ کنگ، سنگاپور، مسکو، سن پترزبورگ، پاریس و بسیاری از شهرهای امریکا و انگلیس مورد استفاده قرار گرفته و امکان بروز حادثه و همچنین خودکشی در مترو را به صفر رسانده است.