و اما "ولی" / در حاشیه راهیابی دستفروش خرمآبادی به شورای شهر
ولی الله رستمی نژاد مشهور به «ولی» تا قبل از انتخابات شورای اسلامی شهر، در محدوده امام زاده زید بن علی محله بازار شهر خرم آباد (مرکز استان لرستان) با ظاهری ژنده پوش (پاسخ رستمی نژاد: تن آدمی شریف است به جان آدمیت) و بدون کلام (پاسخ رستمی نژاد: سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست)، از راه فروش مرغ و خروس زنده امرار معاش میکرد. به گفته خودش 60 سال دارد چند مدرک تحصیلی از جمله ادبیات فارسی و مترجمی زبان انگلیسی دارد و به دو زبان انگلیس و فرانسه تسلط دارد.
ولی الله رستمی نژاد مشهور به «ولی» تا قبل از انتخابات شورای اسلامی شهر، در محدوده امام زاده زید بن علی محله بازار شهر خرم آباد (مرکز استان لرستان) با ظاهری ژنده پوش (پاسخ رستمی نژاد: تن آدمی شریف است به جان آدمیت) و بدون کلام (پاسخ رستمی نژاد: سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست)، از راه فروش مرغ و خروس زنده امرار معاش میکرد. به گفته خودش 60 سال دارد چند مدرک تحصیلی از جمله ادبیات فارسی و مترجمی زبان انگلیسی دارد و به دو زبان انگلیس و فرانسه تسلط دارد.
با آنکه در دوران دبیرستان به طور داوطلبانه در مدارس شهرهای اطراف خرم آباد و مناطق روستایی تدریس میکرد اما نتوانست با داشتن مدرک تحصیلات عالیه در بخشهای آموزشی جذب شود و به رغم داشتن هنرهای زیاد، برای امرار معاش وارد بازار شد ولی در این بازار سکوت پیشه کرد تا با گروههای منحرف قاطی نشود. به طوری که وقتی برای ثبت نام به فرمانداری میرود مسئولین میگویند «آدم خوبی است اما حیف که لال است و حرف نمیزند».
او با تشویق دوستان و برخی فعالان سیاسی نامزد انتخابات شورای اسلامی شهر خرم آباد شد. در اردیبهشت ماه 1396 وقتی دیگر نامزدهای شورا، با بهره گیری از تمام امکانات مادی، منزلتی، روابط سیاسی - اجتماعی و به طور خاص طایفه گراییها تبلیغ انتخاباتی میکردند، رستمی نژاد تنها با یک بنر شروع کرد. او دونده بود، بنری 70*100 سانتیمتری در دست داشت و از ساعت 4 صبح تا 12 شب به طور فشرده راه میرفت و به قول خودش با یک تیر دو نشان میزد؛ هم ورزش میکرد و هم با راه رفتن در سطح شهر خدمت مردم میرسید و خودش را با خنده معرفی میکرد و میگفت: «من کاندید شدم، اگر به من رای بدهید دوستتان دارم و اگر رای ندهید تریلیونها بار دوستتان دارم».
در همان روزهای تبلیغات یکی از همشهریان، در تلگرام گروهی تحت عنوان «گروه حامیان ولی الله رستمی نژاد» راه اندازی کرد و یک گروه به چهار گروه و هر کدام با بیش از 8 هزار نفر رسید. «کمپین هر شهروند یک ستاد» فعالترین کمپین در فضای مجازی بود که فقط با جملات کوتاه ولی الله رستمی نژاد را نماد همه خواسته های مردم ناامید بیان میکرد.
حالا دیگر «ولی» موضوع و ابژه هر کلام و محفل انتخاباتی بود، «ولی» هم ردیف اسطوره های تاریخی و قهرمانان ملی و جهانی چون مصدق، گاندی، ماندلا، چگوارا، داریوش سوم، میرزا کوچک خان و قهرمانان ورزشی و سینمایی خوانده میشد، افکار عمومی او را مرد آهنین اسوه صبر، نماد صداقت، نماینده قشر ضعیف، مرغ فروشی که دکل نفت نمیفروشد، بیکس بدون پارتی و باسوادی که امید دارد و ... میشناخت به طوری که انگیزه بسیاری از شرکت کنندگان در انتخابات شد تا بیایند و با «تک رأی» خود او را روانه شورای شهر کنند.
در روز 29 اردیبهشت با تک رأیهای بسیاری، رستمی نژاد با کسب 40 هزار و 80 رای و اختلاف 27 هزار و 815 رای نسبت به نفر دوم، از سوی مردم به عنوان نفر اول شورای اسلامی شهر خرم آباد انتخاب شد. رستمی نژاد صداقت و درستی را بهترین روش و سیاست میداند، برای تبلیغات هزینه نکرد و به قول خودش با توکل به خدا توانست از هیچ، همه چیز بسازد.
انتخاب رستمی نژاد از سوی بسیاری از تحلیل گران به عنوان پدیده انتخاباتی عنوان شد. انتخاب او، نماد فرهنگ کوچه و بازار یا به قول خرم آبادیها، فرهنگ بچه های شهر (همان محله بازار) طرفدار اراذل و اوباش نبود زیرا رستمی نژاد فردی منزوی و مطرود بود نه اراذل. انتخاب او نماد احساسات و عواطف ترحم انگیز نبود زیرا رستمی نژاد به لحاظ مالی از بنیه مالی خوبی برخوردار بود و دیگر اعضای خانوادهاش دارای تحصیلات عالیه و مشاغل دولتی خوبی هستند. انتخاب او، نماد نافرمانی مدنی در فضای توسعه یافته مدنی و احیای حقوق شهروندی بود. نافرمانی مدنی نوعی مبارزه مدنی است که کنشگران اجتماعی با پرهیز از خشونت ناشی از مواجهه با قدرت حاکم، توجه مردم و مسئولین را به نارضایتی از وضع موجود جلب میکنند.
هنگامی که در 29 اردیبهشت شهروندان خرم آبادی هیچ یک از اعضای شورای قبلی را انتخاب نمیکنند و اکثر آنها تک رأیشان را به نام ولی الله رستمی نژاد مینویسند به این معناست که رستمی نژاد صدای مردم به دولت، نشانه اعتراض و انتقاد از وضع موجود است، رأی به رستمی نژاد یعنی نه به رانت خواری و فساد، نه به پارتی بازی و طایفه گرایی و دروغ اعضای قبلی شورا، یعنی دیدن نادیده شدهها، شنیدن ناشنیده شدهها و بی کلامها، یعنی خواهان تغییر اساسی در نگرش به شهروندان کشور و تقسیم آنها به درجه یک و دو نظیر «ولی»، یعنی خواهان برابری همه شهروندان و همه اینها در دولت تدبیر و امید دکتر روحانی اتفاق افتاد.
در این دولت رستمی نژاد توانست فارغ از وابستگی به گروههای ذینفوذ و گروههای فشار و یا وابستگی طایفه ای خاص شهرهای کوچک و تنها با نام و نام خانوادگی و مدرک تحصیلی ثبت نام کند و بدون اینکه مورد تمسخر و آزار قرار گیرد، در سطح شهر بگردد و بدون کلام و با لبخند تبلیغ کند. در این دولت بود که طرفداران نافرمانی مدنی و حقوق شهروندی در فضای مجازی حامی رستمی نژاد شدند به طوری که هر شهروند یک کانال تبلیغی برای این کاندید بدون ستاد شد.
فضای مجازی مورد حمایت دولت، امکان تشکیل بیش از 8 هزار ستاد در گوشیهای همراه را برای او پدید آورد و کمک کرد تا رستمی نژاد پس از سالها سکوت لب به سخن بگشاید و حق شهروندی خود را باز یابد و به عنوان یک فعال اجتماعی فرهنگی پا به عرصه فعالیت بگذارد.
فارغ از نقدها و پیش بینیهای مأیوس کننده برخی کنشگران اجتماعی در مورد آینده کاری این پدیده انتخاباتی، آنچه اهمیت والایی دارد پیدایش پدیده رستمی نژاد به مثابه تجلی حقوق شهروندی مایه امید بسیاری از دیگر شهروندانی است که همچون شهروند درجه دوم دیده میشوند؛ گروههایی نظیر زنان (که خوشبختانه در این دوره از انتخابات شوراها موفقیت چشمگیری داشتند) اقلیتهای قومی و مذهبی و همه گروههای رانده شده و بی قدرت جامعه که تاحدودی توانستهاند قدرت گفتگو و مذاکره در حوزه عمومی را بیابند.
به طور قطع رشد حوزه عمومی مهمترین گام در مسیر توسعه سیاسی - اجتماعی و پیشرفت همه جانبه جامعه خواهد بود. از اینرو لازم است به خاطر گسترش این حوزه، تدوین و جامه عمل پوشاندن حقوق و منشور شهروندی از دولت تدبیر و امید که بذرهای امید را در دل امیدواران کاشته است، سپاسگزاری کرد.
دکترای جامعهشناسی- عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور