تفکیک وزارتخانه راه و شهرسازی
پس از آنکه دولت لایحه ادغام دو وزارت راه و ترابری و مسکن و شهرسازی را در ۴ خرداد سال ۱۳۹۰ به مجلس شورای اسلامی برد، خانه ملت نیز در کمتر از یک ماه بعد (۳۱ خرداد ماه ۹۰) این لایحه را به تصویب رساند و با ایجاد وزارت راه و شهرسازی موافقت کرد؛ اقدامی که در آن زمان با انتقاد و بلکه مخالفت بسیاری از کارشناسان مواجه شد که دلایل متعددی نیز برای ابراز مخالفت داشتند.
پس از آنکه دولت لایحه ادغام دو وزارت راه و ترابری و مسکن و شهرسازی را در ۴ خرداد سال ۱۳۹۰ به مجلس شورای اسلامی برد، خانه ملت نیز در کمتر از یک ماه بعد (۳۱ خرداد ماه ۹۰) این لایحه را به تصویب رساند و با ایجاد وزارت راه و شهرسازی موافقت کرد؛ اقدامی که در آن زمان با انتقاد و بلکه مخالفت بسیاری از کارشناسان مواجه شد که دلایل متعددی نیز برای ابراز مخالفت داشتند.
حال در ششمین سالگرد تاسیس این وزارتخانه عریض و طویل با بیش از 20 معاونت ستادی و اجرایی، دولت مجددا تصمیم دارد لایحه انتزاع بخش حملونقل از مسکن و شهرسازی را به مجلس ببرد و دو وزارت جدید با این نام را تاسیس کند؛ اقدامی که باز هم مخالفان و منتقدانی دارد که این بار دلایلشان نه بیارتباطی این دو با یکدیگر، که اتفاقا توانایی این دو بخش در یافتن نقاط اشتراک خود برای گسترش «شهرنشینی مدرن» و «شهرسازی توسعهیافته» است و میگویند وزیر فعلی راه و شهرسازی توانسته با تاکید بر نقاط اشتراک این دو مانند شهرسازی ریلپایه (اشتراک بخش شهرسازی با حملونقل ریلی)، شهرسازی ساحلمحور (اشتراک بخش توسعه مسکن با حملونقل دریایی)، اصلاح ساختار ایجاد شهرهای جدید بر پایه حمل و نقل ترکیبی به خصوص ریلی و موارد بسیار دیگری از این دست، ارتباطات معاونتها و دستگاههای اجرایی تابعه در بخشهای مسکن و حملونقل را با یکدیگر بیشتر کند.
از این رو در صفحه امروز باشگاه اقتصاددانان این سوال را پیش روی صاحبنظران و کارشناسان قرار دادیم که چرا تجزیه دوباره وزارت راه و شهرسازی نمیتواند به کارآمدی بیشتر در دو حوزه «راه و ترابری» و « مسکن و شهرسازی» منجر شود؟