شهردار آینده پایتخت و 11 نکته

1. نخست آنکه منتخبین شورا باید با تمام توان و قاطعانه، استقلال رأی خود را حفظ کنند. گرچه مشورت پذیری در هر اَمری نیکوست، اما دخالت در تصمیم گیری که مسئولیتش به عهدهی دیگری است، از جنبه های مختلف خسارت آفرین است که عدم انتخابِ شهردارِ مطلوب و صدمه به رأی و اعتماد مردم، مهم ترینِ آن است.
2. نکتهی دوم، پرهیز از درگیر شدنِ بیش از حد شورا در موضوع انتخاب شهردار است. همانطور که اشاره شد، موضوع انتخاب شهردار تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدیریت قریب به 70 هزار کارمند در اَشکال مختلفِ قراردادی و انجام بی وقفهی حوزه های مأموریتی متنوع و متکثر در شهری 9 میلیون نفری، کار بسیار دشوار و پیچیده ای است که بر اهمیتِ این انتخاب می افزاید. با این حال اگرچه انتخاب شهردار بسیار مهم است، اما مهم ترین وظیفهی شورا نیست. نباید فراموش شود که اساساً وظیفهی هر نوع کارِ شورایی در قالب یک پیوستار تعریف می شود نه یک انتخاب، و انتخاب شهردار صرفاً سرآغازِ این پیوستار است.
3. نکتهی سوم، نداشتنِ نگاه سیاسی به مسئولیتِ شهرداری تهران است. شهردار تهران نباید شهرداری را سکّوی پرتابی برای رسیدن به جایگاه های بالاتر چون ریاست جمهوری تلقّی کند. این بزرگترین تهدید برای شهر، شهروندان و مدیریت شهریِ آیندهی پایتخت است. اگرچه نمونه های مشابه خارجی وجود داشته که برخی رؤسای جمهور یا نخست وزیران، از شهرداریِ شهرهای مهم به آن جایگاه رسیده اند، اما آن رِوال لزوماً در هر ساختاری جوابگو نیست.
مناسبات موجود میانِ سطوح حاکمیتی در کشور ما با قوانین کُنونی در حوزهی مدیریت شهری، استقلال زیادی برای این سطح از مدیریت قائل نیست. شهردار، منتخبِ مستقیمِ مردم نیست. از این رو نباید به دنبال تحقق آرزوهای خود از طریق شهرداری باشد.
چنانچه این دیدگاه حاکم شده و شهردار با اُمیدِ دستیابی به ریاست جمهوری روی کار بیاید، اولّین آسیب به شهر وارد خواهد شد، چرا که اقدامات شهرداری همانگونه که در سال های اخیر شاهد بودیم، عمدتاً سازه ای، کالبدی، بزرگ مقیاس و در جهت نمایش و جلوه گری در مقابلِ عامهی مردم به هر قیمتی، پیش خواهد رفت که این مسئله شهر را با ناپایداری مواجه می کند و اصلاحِ آن بسیار زمان بر و هزینه بر است.
4. چهارمین نکته در موضوع انتخاب شهردار تهران، برخورداریِ وی از سابقهی اجرایی مطلوب به ویژه در حوزهی شهری است. شهردار آیندهی پایتخت باید مدیر اجرایی با تجربه و کارکشته ای باشد. تعادل منابع و مصارف و مدیریت بهینهی هزینه ها جزء چالش های مهم شهرداری تهران است و حلّ این چالش نیاز به تجربه و توان بالای کار اجرایی دارد.
از سوی دیگر فعالیت های شهرداری عمدتاً از نوع توقف ناپذیر و 24 ساعته هستند و در چنین فضای کاریِ سیّالی، تحقق برنامه ها، طرح ها و اهداف از پیش تعیین شده در قالب اجرای درست و کاملِ قوانین ذی ربط، مجموعهی مدیریت اجراییِ توانمندی را می طلبد که رأس آن شهردار خواهد بود.
5. نکتهی پنجم، توانِ درک تفاوت میان سیستم شهری و سیستمِ یک مجلس، یک سازمان یا وزارتخانه است. سیستم شهری، بسیار چند ذینفعی، چند کارکردی و چند هدفه است. کار کردن در این سیستم پیچیده و متنوع از هر حیث، نیاز به داشتن درک صحیح و متناسب از آن دارد. در غیر این صورت اثر بخشیِ فعالیت های شهردار و شهرداری تهران پایین خواهد آمد.
6. نکتهی ششم، توانِ درک تفاوت های تهران از سایر شهرها و کلانشهرهای کشور است. شهردار آیندهی پایتخت باید تهران را خوب بشناسد. مشکلات و مسائل خاصِ مدیریت شهری در تهران را لمس کرده، دریافته و با آن ها درگیر شده باشد تا بتواند برای حلُشان، چاره ارائه کند.
عدم برخورداری از این عامل که یا از عدم داشتن تجربهی کار مدیریتی در حوزهی شهری و یا از عدم وجود تحصیلات دانشگاهی مرتبط با مدیریت شهری بر می آید، باعث خواهد شد تا ماه های اوّلِ مدیریت شهردار جدید پایتخت عمدتاً صرف اِحصا و شناخت مسائل اصلی شهر توسط وی شده و زمان برای پیشبرد برنامه ها از بین برود که این مسئله به معنای کاهش کاراییِ مدیریت شهری خواهد بود.
7. نکتهی هفتم، توجه به برنامه محوری است. شهردار تهران باید برای مدیریت شهر برنامه داشته باشد. در اینجا نکتهی ظریفی وجود دارد. منظور از برنامه، این نیست که شهردار مثلاً میخواهد برای حمل و نقل یا ایمنی شهر چه کار کند. این است که مفاد قانونی و اهداف مورد نظر در اسناد بالادستیِ شهر تهران را که شورا از پیش تصویب کرده، او چگونه و به چه شِکل و فُرمی می خواهد اجرا کند.
این موضوع از جمله مسائلی است که نه تنها در انتخاب شهردار بلکه در انتخاب هر مدیر اجرایی در هر سطحی مطرح است. عمدتاً افراد برنامه هایی را به عنوان برنامه اجرایی خود ارائه می دهند که اساساً در حیطهی وظایف و اختیارات مدیران اجرایی نیست. بنابراین داشتنِ برنامه برای چگونگی اجرایِ اهداف و برنامه های از پیش مصوّب، فاکتور بسیار مهمی در انتخاب شهردار آیندهی تهران است.
8. نکتهی هشتم، به تلاشگری و کاری بودنِ شهردار تهران باز می گردد. همانطور که اشاره شد، فعالیت های شهرداری ها در حوزه های مأموریتی مختلف عمدتاً به شکل 24 ساعته و توقف ناپذیر انجام می شود. از این رو، مدیریت کردنِ حوزه های مأموریتی متکثر و متنوعِ مدیریت شهری و همچنین سِیر پُر شتابِ تغییر و تحولات اجتماعی و کالبدی در پایتخت، انرژی و کار زیاد و بی وقفه ای را می طلبد.
9. خلاقیت، دیگر ویژگی است که شهردار آیندهی تهران باید دارا باشد. شهردار تهران خصوصاً در حوزهی مالی و اقتصادی باید دارای ایده های بِکر، خلاقانه و البته عملیاتی باشد. بررسی بودجه شهرداری تهران در سال های اخیر نشان می دهد بین 40 تا 50 درصد از درآمدهای پایتخت ناپایدار است. بدین معنا که عمدتاً از طریق تغییر کاربری اراضی و فروش عوارض مازاد بر تراکم یا به عبارت دیگر از راه فروختنِ زمین و هوای شهر به شهروندان تأمین می شود. فارغ از موضوع تصویب قانون درآمدهای پایدار شهرداری ها، باز کردنِ این گرهِ سخت در مدیریت شهری تهران نیاز به ارائه و اجرای مطلوبِ راه کار های جدید و خلّاقانه دارد.
10. نکتهی دهم، مشورت پذیری، روحیه و توان کار تیمی است. شهردار تهران باید مشورت پذیر باشد و به کار تیمی اهمیت دهد. همانطور که اشاره شد مسائل تهران متنوُع و پیچیده هستند و حلِّ اثربخش و کارآمد این مسائل، توانِ جلب و استفاده از مشورت های تجربی و تخصصی در بسترِ کار تیمیِ درست و کم هزینه را می طلبد. ما در انجام کار تیمی عمدتاً ضعیفیم. یا نمی توانیم تیمی کار کنیم، یا اگر کار می کنیم بعد از مدتی هزینه های نگهداشت تیم آنقدر بالا می رود که تیم خود به خود مُنحل می شود و واقعیت این است که تیم های کاریِ موفق به ندرت یافت می شوند.
11. یازدهمین و آخرین نکته نیز آن است که شهردار آینده ی تهران باید مقبول مردم پایتخت باشد. این ویژگی بسیار تعیین کننده، و به نوعی شرط لازم برای موفقیت مدیریت شهری آینده است. چرا که حتی اگر مدیریت شهری بتواند کارهای بسیار حائز اهمیت و موفقیت آمیزی را هم صورت دهد، اما همراهی و همدلیِ مردم را به دنبال خود نداشته باشد، احساس رضایت خاطر در شهروندان ایجاد نخواهد شد و به هدف اصلیِ مدیریت شهری که همان افزایش رضایت و کیفیت زندگی است، محقق نخواهد شد.
برگرفته از کانال تلگرام اندیشمندان شهری
https://t.me/urbanthinkers