◄ هلندیها با این الگو دوچرخهسواری را در این کشور نهادینه کردند
هــــر کـــس که یکبـــــار با خودرو گذرش به مرکز آمستردام افتاده باشد، این را میداند: «شهر متعلق به دوچرخهسواران است.» آنها از طریق خیابانها، از قوانین ترافیکی مستثنا هستند، هر زمان که بخواهند، از اولویت حرکت برخوردارند و رانندگان در این شهر، باید مراقب دوچرخهسواران باشند.
هــــر کـــس که یکبـــــار با خودرو گذرش به مرکز آمستردام افتاده باشد، این را میداند: «شهر متعلق به دوچرخهسواران است.» آنها از طریق خیابانها، از قوانین ترافیکی مستثنا هستند، هر زمان که بخواهند، از اولویت حرکت برخوردارند و رانندگان در این شهر، باید مراقب دوچرخهسواران باشند.
دوچرخهسواران در آمستردام حکومت میکنند و برای جابهجایی آنها تمهیداتی اندیشیده شده است: این شهر به یک شبکه پیچیده از مسیرهای دوچرخه و خطوط ویژه مجهز شده است، بنابراین حتی کودکان نوپا و افراد سالخورده هم از دوچرخه بهعنوان سادهترین و امنترین مد حملونقل استفاده میکنند.
موضوع مهم این است که در هلند، دوچرخهسواری منحصر به آمستردام که دارای شبکهای از مسیرهای دوچرخه است؛ نمیشود و در تمام شهرهای هلند این قوانین حاکم است.
هلندیها حتی اعتقاد دارند که این مسیرهای دوچرخه از زمان آغاز شکلگیری شهرها وجود داشته است؛ اما باید توجه داشت که این موفقیت قطعاً بهآسانی به دست نیامده است. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ زمانی که دوچرخهسواران با افزایش روزافزون اتومبیلها به بیرون رانده شدند، فعالیتهای شدید فرهنگی و بالاگرفتن حوادث انسانی موجب شد تا آمستردام به چیزی تبدیل شود که حالا هست: پایتخت دوچرخه در جهان.
در ابتدای قرن بیستم، تعداد دوچرخهها در شهرهای هلند بیشتر از اتومبیلهای کوچک بود و دوچرخه بهعنوان یک وسیله فراگیر، حملونقل برای مردان و زنان را به عهده داشت؛ اما زمانی که اقتصاد هلند در دوران پس از جنگ جهانی دوم شروع به رشد کرد، تعداد بیشتری از مردم توانستند خودرو بخرند؛ محلههای آمستردام برای تسهیل ترافیک خودروها، اصلاح شدند. استفاده از دوچرخهها هرسال ۶ درصد کاهش یافت و ایده کلی این بود که دوچرخه درنهایت از زندگی هلندیها ناپدید میشود.
اما اوضاع به همین منوال نماند. در سال ۱۹۷۰ میلادی، تلفات رانندگی در هلند به ۳ هزار و ۳۰۰ نفر رسید که ۴۰۰ تن از آنها کودک بودند. در آن زمان، مارتیه فن پاتن، رئیسجمهوری ۶۳ ساله این کشور در سخنانی گفت: «من یک مادر جوان در آمستردام بودم که چندین حادثه ترافیکی را در محلهای که به آن آسیب زده بودند شاهد بودم؛ من دیدم که چطور بخشی از شهر خراب شد تا جادهها راه بیفتند. من از تغییراتی که در جامعه رخ داد نگران بودم؛ این کار زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد. خیابانها بیشتر از اینکه به افرادی که در آنجا زندگی میکردند تعلق داشته باشند برای جریانهای بزرگ ترافیکی درست شدند. این خیلی ناراحتکننده بود.»
همزمان با این تحولات، گروه دوچرخهسواری تشکیل شد که مبانی تأسیس خود را «اعتراض به وضعیت موجود ترافیک» گذاشته بود. این گروه با عنوان «Stop de Kindermoord» تظاهراتی با دوچرخه راه میانداخت و خیابانها را میبست و جلوی عبورومرور خودروها را میگرفت تا کودکان دوچرخهسوار از آن عبور کنند.
همزمان با حمایت رئیسجمهوری هلند از فعالیت این گروه، «Stop de Kindermoord» گروه خود را توسعه داد و در یک فروشگاه، اقدام به تأسیس دفتر کرد. در این دفتر، ایدههای نوین برای توسعه شهری و امنیت عابران پیاده برنامهریزی میشد.
درنهایت این گروه، خیابانهایی به نام «woonerf» را طراحی و اجرا کرد. «woonerf» نوع تازهای از خیابان-پیادهراه بود که خودروها را مجبور به رانندگی بسیار آهسته -در حد سرعت ۵ تا ۱۰ کیلومتری– میکرد. امروزه «woonerf» از بیشتر خیابانهای هلند ناپدید شده است اما هنوز هم بقایایی از آن را میتوان پیدا کرد.
دو سال پسازاین، «اتحادیه دوچرخهسواران هلند» به دست گروه «Stop de Kindermoord» ایجاد شد. هدف این اتحادیه، ایجاد فضاهای جدید شهری برای دوچرخهسواری بهعنوان یک «مد حملونقلی» جایگزین وسایط نقلیه موتوری بود.
Tom Godefrooij که در جوانی جزء اعضای اصلی این اتحادیه بود و حالا ۶۴ ساله است میگوید: «میدانستیم ممکن است پلیس ما را دستگیر کند؛ اما روحیه مبارزهطلبی داشتیم و ساخت مسیرهای دوچرخهسواری برای ما در اولویت بود. در دهه ۷۰ سیاستمداران ما فهمیدند که تمرکز بر خودرومحوری، چگونه موجب افزایش مشکلات میشود.»
زمانی که بحران نفتی سال ۱۹۷۳ رخ داد و کشورهای عرب تحت شرایط جنگهای ششروزه با رژیم اسرائیل، دست به تحریم کشورهای اروپایی از جمله هلند زدند؛ نخستوزیر این کشور در یک سخنرانی تلویزیونی از مردم خواست که شیوه زندگی جدیدی را اتخاذ کنند و در مورد صرفهجویی در مصرف انرژی جدی باشند.
همزمان، رئیسجمهوری این کشور سوار بر دوچرخه از یک تونل ویژه خودروها عبور کرد تا برای مردم الگو باشد. او میگوید: «زمانی که این کار را کردم، نمیدانستم کار من چقدر خطرناک است؛ اما مهم، هدفمان بود که به آن رسیدیم.» بهتدریج سیاستمداران هلندی، از مزایای دوچرخهسواری مطلع شدند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی، هلند سلسله اقداماتی را برای اصلاح خیابانها جهت استفاده دوچرخهسواران آغاز کرد. شهر معروف «لاهه» که پایتخت اداری هلند محسوب میشود؛ جزء نخستین شهرهایی بود که مسیرهای ویژه دوچرخه با رنگ قرمز برای آن طراحی شد. هرچند بعدها مشخص شد که یک مسیر دوچرخه، منجر به رشد استفاده از دوچرخه نمیشود؛ بنابراین، مسیرهای ویژه دوچرخه بهسرعت در تمام هلند پخش شد.
امروز هلند دارای ۲۲ هزار مایل مسیر ویژه دوچرخه است. بیش از یکچهارم کل سفرها در این کشور با دوچرخه انجام میشود که در مقایسه با کشوری بهمانند بریتانیا که این رقم ۲ درصد است به بزرگی این رقم پی میبرید.
اتحادیه دوچرخهسواران این کشور دیگر یک سازمان کوچک نیست و ۳۴ هزار عضو دارد. فعالان این اتحادیه میگویند: «تمایل برنامهریزان شهری برای اولویتدادن به خودروها هنوز پایدار است.
دلیل آنهم ساده است: یک تونل اضافی برای دوچرخهسواران به این معنی است که شما باید پول اضافی در پروژه صرف کنید. ما یک راه طولانی برای نهادینهکردن دوچرخهسواری در هلند را طی کردهایم، اما ما هرگز نمیتوانیم کار را پایانیافته تلقی کنیم.»