نابسامانی اتوبوسهای شهری پایتخت / ازدحام مسافران در یک متر جا، جولان کیفقاپان و پاسخگو نبودن متولیان
تین نیوز | فرسوده بودن اتوبوسهای شهری پایتخت، بینظمی در تردد آنها، ازدحام مسافران در اتوبوسها و جولان سارقان و کیفزنها در اتوبوسها فقط برخی از مشکلاتی است که این روزها مسافران اتوبوس که خیل عظیمی از جمعیت تهران را تشکیل میدهند، با آن مواجه هستند، مشکلی که امروز نیازمند تدبیر جدی است.
موضوع استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی و کاهش استفاده از خودروهای شخصی و تکسرنشین، از گذشته مورد تأکید مسئولان در راستای کاهش مصرف سوخت و شرایط مناسب جامعه شهری بوده است.
استفاده از ناوگان عمومی شهری نظیر اتوبوس و مترو به جای خودرو شخصی، در شرایط ایدهآل و استاندارد موجب کاهش هزینههای فرد، جابهجایی سریع و ایمنی، کاهش تولید آلایندههای زیستمحیطی، کاهش مصرف سوخت و مهمتر از همه کاهش ترافیک شهرهای بزرگ میشود.
اما با توجه به تأکیداتی که همه مسئولان و رسانههای جمعی مبنی بر لزوم استفاده از ناوگان عمومی شهری به جای خودروهای شخصی دارند، ظاهراً زیرساخت توسعه این ناوگان فراهم نیست و اغلب متولیان به جای فراهمسازی زیرساختها و امکانات حمل و نقل عمومی در راستای آسایش مسافران، فقط لسانی بر استفاده از این ناوگان تأکید دارند در حالی که ناوگان حمل و نقل عمومی شهری الزاماتی دارد که باید حتماً به آن توجه شود؛ الزاماتی نظیر آسایش مسافران، ایمنی سیر و سرعت جابهجایی.
بنابراین گزارش، مقرر بود در دهه 80 شمسی رقمی از محل صرفهجویی مصرف سوخت طبق تبصره ستاد مدیریت حمل و نقل و مصرف سوخت، رقمی بابت نوسازی ناوگان عمومی جادهای و شهری اختصاص یابد، این مصوبه اجرایی نشد تا اینکه در دولت یازدهم موضوع بند «ق» تبصره بودجه مطرح و مقرر شد از محل کاهش مصرف سوخت بابت استفاده از ناوگان عمومی، رقمی به توسعه این ناوگان اختصاص یابد که این مورد هم زمانبر است.
به هر حال در بخش حمل و نقل عمومی درونشهری کماکان ناوگان اتوبوسی نوسازی نشده است و تاوان این فرسودگی ناوگان و بیتوجهی مسئولان را فقط باید مردم بپردازند.
در این بین تهران به عنوان پرترددترین شهر کشور به 12 هزار دستگاه اتوبوس فعال نیاز دارد در حالی که فعلاً این رقم 6 هزار دستگاه اتوبوس است که از این میان، 2 هزار دستگاه اتوبوس فرسوده و دارای شرایط نامطلوبی هستند و موجب میشود همواره در تعمیرگاه باشند، بدین ترتیب 4 هزار دستگاه اتوبوس در شهر فعالیت کنند.
کمبود اتوبوس در سطح شهر تهران به اندازهای است که برخی ایستگاهها در مسیرهای مختلف اتوبوسرانی، حذف شده است، درحالی که خروج بیبرنامه و بدون جایگزین اتوبوسهای فرسوده موجب کاهش کیفیت خدمات اتوبوسرانی به مسافران و سردرگمی مردم میشود.
عمر مفید اتوبوس شهری بین 7 تا 10 سال است اما بسیاری از اتوبوسهای فعال در ناوگان پایتخت، عمری بیش از این دارند.
با توجه به برنامه پنج ساله دوم شهرداری تهران و لزوم دستیابی به 9هزار دستگاه اتوبوس در پایان برنامه یعنی سال 1397 تعداد هفت هزار دستگاه اتوبوس جدید مورد نیاز اتوبوسرانی تهران است که این اعتبار مورد نیاز باید از سوی شهرداری تهران و دولت تأمین شود.
فرسودگی اتوبوسهای شهری و دلهرههای مسافران
موضوع فرسودگی اتوبوسهای پایتخت امری بدیهی و مدتها مورد اعتراض مسافران است؛ اگر هر یک از خطوط اتوبوس شهری تهران را برای جابهجایی انتخاب کنید، متوجه فرسوده بودن ناوگان و از رده خارج بودن آن میشوید.
مسافر یکی از خطوط شهری (کریمخان-میدان جمهوری) در اینباره میگوید: این اتوبوسها به قدری فرسوده هستند که هر آن امکان خراب و متوقف شدن آنها بین مسیر وجود دارد؛ من خودم اغلب صبحها از این نگران هستم که مبادا اتوبوس بین راه خراب شود و دیر به محل کار برسم زیرا بارها پیش از این هم شاهد خراب شدن آنها بین مسیر و پیاده شدن مسافران بودهام.
به سراغ سه تا چهار نفر از رانندگان هم خط اتوبوسرانی میروم و دلیل فرسودگی بیش از حد اتوبوسشان را را از آنها جویا میشوم؛ اغلب خودشان هم از این وضع نامطلوب اتوبوسها گله دارند اما به گفته خودشان چارهای نیست، خرید یک دستگاه اتوبوس 500 میلیون تومان سرمایه میخواهد و همکاری هم از سوی متولیان وجود ندارد.
حسین که راننده مالک یکی از این اتوبوسها است، در اینباره میگوید: مقرر بود از محل کاهش صرفه جویی مصرف سوخت، رقمی به نوسازی ناوگان اتوبوسی درونشهری اختصاص یابد اما فعلاً این موضوع کانلمیکن شده و رانندهها هم مجبور هستند از همین اتوبوسهای فرسوده استفاده کنند زیرا قیمت یک دستگاه اتوبوس حدود 500 میلیون تومان است و توانایی مالی ما هم به قدری نیست که بتوانیم یک دستگاه اتوبوس را نقداً خریداری کنیم.
بینظمی در حرکت اتوبوسها و ازدحام مسافران در یک متر جا
در ادامه مسیر خط را عوض می کنیم و وارد یکی دیگر از خطوط اتوبوسرانی شهری میشویم؛ مسیر هفتتیر-میدان راهآهن؛ اتوبوس مدت زمان زیادی در ایستگاه مبدأ (میدان راهآهن) ایستاده و داخل اتوبوس مملو از مسافر است به طوری که حتی تا دربهای اتوبوس و در پلهها نیز مسافر ایستاده ، اما راننده حرکت نمیکند.
موضوع را با رئیس خط در میان میگذاریم و علت جویا میشویم که به چه دلیل اتوبوس با این تعداد مسافر حرکت نمیکند و اصلاً با این حجم مسافر فعلی، در ایستگاه دوم چگونه امکان دارد مسافران بعدی سوار شوند؟ خیلی راحت پاسخ میدهد تعداد اتوبوسها کم است، همین را هم سوار نشوی باید تا 20 دقیقه دیگر منتظر بمانی.
به هر حال با هر مشقتی بود بر پله اول اتوبوس سوار شدیم طوری که نصف کوله پشتیمان هم لای درب ماند؛ اما اتوبوس به ایستگاه دوم که رسید شرایط بحرانیتر شد، حدود 30 نفر زن و مرد منتظر سوار شدن بر این خط بودند در حالی که جای یک نفر هم نبود، میزان فشار و ازدحام مسافران بسیار زیاد شد در این بین تعدادی از آقایان هم به داخل قسمت بانوان رفته بودند که سر و صدا از سوی خانمها ایجاد شد اما کسی جوابگو نبود، حتی راننده هم میگفت «خودتان مشکل را حل کنید و کنارِ هم دوستانه بایستید»؛ حتی زحمت پایین آمدن و تذکر را هم به خود نداد و اعتراض بانوان به جایی
نرسید.
در ایستگاههای مختلف مسافران سوار و پیاده می شدند اما تعداد کم نمیشد و برخی مسافران به اجبار روی پلههای اتوبوس خود را جا میدادند و حتی چند نفری هم کنار صندلی راننده میایستادند، کاری غیر قانونی که رانندهها به راحتی حتی جلو افسر پلیس هم انجام میدادند، انگار برای همه عادی بود که تعدادی مسافر هم کنار راننده بایستند.
در ایستگاههای پایانی بود که اتوبوس در حال خلوت شدن بود و توانستم با یکی از این مسافران صحبت کنم.
علی که کارمند یکی از شرکتها واقع در قائممقام بود میگفت: هر روز از میدان راهآهن سوار بر این اتوبوس میشوم، اگر شانس بیاورم و همان ابتدا سوار شوم میتوانم در راهرو اتوبوس جایی برای خود پیدا کنم در غیر این صورت در همان ایستگاه اول باید روی پلهها بایستید.
وی میگفت: من در ایستگاه اول سوار میشوم و رانندهها هم اغلب اتوبوس را کامل پر میکنند و هر چه اعتراض میکنیم فایده ندارد، اصلاً کسی به حقوق مسافر احترام نمیگذارد، حتی رئیس خط هم هیچ وقت پاسخگو نیست؛ اصلاً رانندههای این خط معتقد هستند اگر ازدحام مسافران به قدری نباشد که مسافر به نزدیک صندلیشان نرسد، اتوبوس را خالی میدانند.
یکی دیگر از مسافران این خط که کارگر فروشنده مانتو در مغازههای هفتتیر است میگوید: مشکل دیگر این خط عدم احترام رانندهها به حقوق مسافر است، اغلب این رانندهها با رئیس خط هماهنگ هستند و ساعات خود را اضافه میکنند، طبق قانون اتوبوس باید در یک ساعت مشخص از مبدأ حرکت کند و در ساعت مشخص به مقصد برسد، اما اغلب این رانندهها با سرعت بسیار کم حدود 10 تا 15 کیلومتر بر ساعت حرکت میکنند، بین ایستگاهها برای سوار کردن مسافر توقف دارند و به اعتراض مسافران هم توجهی نمیکنند و اجحاف حق را به عینه میتوان در همین خط دید.؛ حتی من
بارها هم این موضوع را با 1888 (سامانه نظارت شهرداری تهران) در میان گذاشتهام اما به نتیجه نرسیده است.
این زمان بود که خبر روز گذشته در ذهنم خطور کرد: «بر اثر بیتوجهی و بی احتیاطی راننده اتوبوس شرکت واحد تهران، یکی از مسافران جان باخت»؛ ساعت 7:47 روز گذشته در شهرک شهید باقری واقع در ضلع شمالی خیابان بهارستان، یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد به دلیل رعایت نکردن قانون و باز شدن ناگهانی در بغل اتوبوس موجب فوت یک آقای 63 ساله شد؛ کارشناسان پلیس راهور فاتب علت این حادثه را برابر ماده 188 باز شدن در بغل اتوبوس تشخیص دادند.
در این بین یکی دیگر از مسافران می گفت: این رانندهها به قدری قانون شکن هستند که در شرایطی نه تنها به مسافر رحم نمیکنند بلکه در قبال جان و مال خود هم رحم ندارند، بارها دیدهام وقتی دو اتوبوس پشت سر هم قرار میگیرند در رقابت برای سوار کردن مسافر با هم کورس (مسابقه) میگذارند و حتی در برخی ایستگاههای خلوت نمیایستند تا از اتوبوس جلویی سبقت بگیرند و به ایستگاه بعدی برسند.
اجاره روزانه 300 هزار تومانی اتوبوسهای پایتخت و معضلات رانندگان
در ایستگاه پایانی که رانندهها کمی وقت داشتند تلاش کردم مشکلات مسافران را با یکی از آنها که به نظر میرسید جاافتادهتر و منطقیتر از بقیه بود در میان بگذارم.
محمدحسین که نخواست نام خطی که در آن کار میکند، اعلام شود، میگفت: همه این اتوبوسهای پایتخت (غیر از بیآرتیها و دولتیها) متعلق به 2 الی 3 نفر است، آنها مالکان عمده این اتوبوسها هستند و طی رایزنیهایی که در شهرداری دارند، نرخ اجارهها را سالانه افزایش میدهند به نحوی که تأمین این اجاره بها برای رانندگان و اجارهکنندگان خیلی مشکل است.
این راننده اتوبوس میگفت: من در این خط موظف هستم روزانه 280 هزار تومان به مالک بدهم، اما اگر مسافر کم باشد همین رقم هم به سختی در میآید، بنابراین مجبور هستم بین ایستگاه مسافر سوار کنم، با سرعت کمتری تردد کنم و کارهای دیگر تا بتوانم مسافر بیشتری سوار کرده و این اجارهبها را تأمین کنم.
محمدحسین میگفت: من خودم هم از اذیت شدن مسافر و معذب بودن بانوان در اتوبوسم رنج میبرم اما چارهای نیست، تعداد اتوبوسها کم است و اجاره بهای آنها بالا، ما رانندههای اجاره کننده هم مجبوریم برای در آوردن نان شب همین کارها را انجام دهیم و گرنه باید از جیب بگذاریم؛ من قبلاً راننده اتوبوسهای دولتی بودم و این مشکلات نبود، الأن یک سری به اتوبوسهای بیآرتی بزنید، آنها که رانندههای دولتی هستند مشکلات ما را ندارند.
جولان سارقان در اتوبوسهای بیآرتی
برای تکمیل گزارش از یکی از سامانههای اتوبوس بیآرتی هم استفاده کردیم تا مشکلات مسافران این خطوط را هم بشنویم، مسیر بیآرتی خاوران-میدان آزادی را انتخاب کردیم.
هنگام سوار شدن بر بیآرتیها هم همان آش و کاسه شلوغی و ازدحام حاکم بود به نحوی که بعد از آمدن و رفتن 3 اتوبوس، بالأخره توانستیم جایی کنار درب اتوبوس چهارم، برای خود بیابیم.
منتظر خلوت شدن اتوبوس و صحبت با مسافران شدیم که در یکی از ایستگاهها ( ولیعصر) به دلیل ازدحام سوار و پیاده شدن مسافر، مجبور شدم پیاده شوم تا مسافران دیگر هم بتوانند پیاده شوند، بماند که همزمان تعداد زیادی قصد سوار و پیاده شدن را داشتند؛ هنگامی که دوباره به زحمت سوار اتوبوس شدم، متوجه شدم گوشی تلفن همراهم در جیبم نیست؛ شوکه شدم؛ شنیده بودم در اتوبوسهای بیآرتی سارقان فعالتر هستند و حتی در تابلوهای نصب شده داخل بیآرتی هم این موضوع تذکر داده شده است که مسافران مراقب سارقان باشند؛ از این نظر همیشه در حفظ گوشی همراه خود در
اتوبوس دقت میکردم، اما سارق طوری ماهرانه جیب من را زد که حتی نبود گوشی خود را هم در دقایق اولیه لمس نکردم.
دور و اطراف خود را نگاهی انداختم و به چهره مسافران توجه کردم و بلند اعلام کردم «گوشی خود را گم کردهام و کسی ندیده است؟» که بنده خدایی به مزاح بلند گفت: «بنده خدا گم نکردهای، ازت دزدیدهاند» و همه خندیدند؛ چقدر موضوع سرقت در اتوبوسهای پایتخت برای مردم ما عادی شده بود.
به سرعت در ایستگاه بعد پیاده شدم و به مسئول ایستگاه اعلام کردم که گوشی من را در ایستگاه قبلی به سرقت بردهاند؛ پسرکی جوان بود که خیلی راحت به من گفت: دلت خوش است؛ سرقت گوشی در اتوبوسها عادی شده، نه در اتوبوس که در شهر هم عادی شده است.
یکی دیگر از متولیان ایستگاه میگفت: تعداد سارقان و جیبزنها در اتوبوسهای بیآرتی بسیار بیشتر از اتوبوسهای معمولی است؛ به هر حال جوابهایی دلگیر کننده بود اما باید قانع میشدم.
تصمیم گرفتم که با تاکسی به محل کار برگردم و از این پس با خودرو شخصی برای ترددهای خود استفاده کنم، اما همه ذهنم این بود که آن بانوانی که هر روز باید از این اتوبوسها استفاده کنند چرا باید مشکلات فرسودگی اتوبوسها و ترددهای بینظم آنها را در کنار حضور مردان نامحرم در قسمت بانوان تحمل کنند و یا آن دسته افرادی که اصلاً خودرو ندارند باید در این شرایط چه گزینههایی را برای تردد انتخاب کنند؟ یا اینکه همین شرایط را تحمل کرده و پی سرقت، ازدحام و اعصاب خوردی را به تن بمالند و یا اینکه دنبال استفاده از خودرو شخصی باشند و بر ترافیک روز افزون این شهر
بیافزایند.
در این حین باز جملاتی که به نقل از مدیران خود در رسانهها برای مردم ذکر میکنیم در ذهنم غوطهور شد؛ حمل و نقل عمومی: پاک، ایمن، سریع، مطمئن و راحت.