۴۰۰ هزار تومان جریمه رانندگی در حین مستی
تیننیوز| طی کردن طول خیابان انقلاب و آزادی تهران احتمالا یکی از سختترین کارهایی است که شهروندی که قصد تردد در پایتخت را دارد گاهی مجبور به انجام آن میشود؛ این خیابانهای متصل به هم در بسیاری از ساعتهای روز با ترافیک و شلوغی روبهرو هستند و حتی مترو و بیآرتی هم نتوانسته آنطور که باید و شاید معضل ترافیکی آن را حل کند. رسیدن به ساختمان اصلی پلیس راهنمایی و رانندگی که مقصد ما برای انجام گفتوگو با تیمور حسینی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ است با گذشتن از این خیابانها امکانپذیر است. این مساله که حداقل دقایقی
را باید در ترافیک این خیابانها سپری کرد، سوالات در مورد معضل ترافیک پایتخت را عمق بیشتری میدهد؛ سوالاتی که حسینی در یک ظهر گرم تابستانی به آن پاسخ میدهد و سعی میکند جوابهایش به گونهای باشد که تا حدی دغدغه مهم تهرانیها یعنی «معضل ترافیک» رفع شود.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران البته با سوالات دیگری هم روبهرو است که لزوما آن سوالاتی نیست که در نشستهای خبری پرسیده میشود یا توسط روابط عمومیها انعکاس مییابد. گفتوگو با حسینی از بحث خدمت سربازان در راهور و مساله دریافت رشوه توسط ماموران راهنمایی و رانندگی شروع میشود، با ترافیک تهران و دلیل عمده آن و همچنین نقش کمپینها و مشارکت مردمی در رفع این معضل ادامه مییابد و در نهایت به مباحث پر حاشیهای از جمله برخورد با صاحبان خودروها در رابطه با مساله حجاب و همچنین رانندگی در حین مستی میرسد. رئیس پلیس راهور تهران البته به
سوالات دیگری هم پاسخ داده و در یکی از پاسخها با بیان اینکه به خودم نمره ۱۹ میدهد از رانندگی اش تعریف کرده است.
تمام یگانهای نظامی و انتظامی ارتش، سپاه و نیروی انتظامی مقدس هستند و در اهمیت و مقدس بودن خدمت در آنها هیچ شکی نیست، اما خدمت سربازی در راهنمایی و رانندگی یکی از سخت ترین عرصههای خدمت است. شاید به همین دلیل تمایلی برای خدمت در آن نیست.
آیا تمهیداتی برای سربازان راهنمایی و رانندگی اندیشیده شده است تا نسبت به سربازان دیگر از مزایایی بهره مند باشند؟
اعطای برخی امتیازات در اختیار و صلاحیت ما نیست. ما سعی میکنیم در حد توان خودمان تلاش کنیم و سختی خدمت را پوشش دهیم، اما به آن شکل نیست که به صورت کامل جبران شود. این مساله مربوط به حوزه کلان ستاد کل نیروهای مسلح است و باید مصوبات و قوانین در این قسمت وضع شوند.
چرا میزان حقوق سربازان اینقدر کم است؟
این حقوق کمک هزینه است. کسی که به خدمت مقدس سربازی اعزام میشود، در طولانی مدت همه امکانات اعم از خوراک، پوشاک و اسکان برای او به عهده یگانی است که در آن خدمت میکند. سرباز دیگر خرجی اضافه و دغدغه خاطر ندارد. به همین منظور حقوق او به منزله کمک هزینه دانشجویی است، آن هم برای موارد ضروری و متفرقه که ممکن است برای او پیش بیاید.
گاهی مسائلی از این قبیل مطرح میشود که چه سربازان مشغول خدمت در راهنمایی و رانندگی و چه کادریها در مواردی چشم خود را روی تخلفات میبندند و با دریافت پولی راننده متخلف را راهی میکنند. موضوع رشوه گرفتن در راهنمایی و رانندگی چقدر صحت دارد؟
بحث سلامت اداری و معضلات در این حوزه به عنوان یک چالش مطرح است. همه سازمانها به دنبال این هستند که بهترین فضا را در مجموعه خود ایجاد کنند. هیچ شغلی در کشور به لحاظ تعداد مخاطب و میزان ارتباط قابل مقایسه با پلیس راهنمایی و رانندگی نیست. به هر سازمانی که نگاه کنید با قشر مخصوصی از جامعه سر و کار دارد. پر مخاطب ترین سازمان به جز پلیس، آموزش و پرورش است که تقریبا همه خانواده با آن سر و کار دارند، اما این ارتباط به لحاظ زمانی و مکانی محدود است. برای مثال بنده اگر دو فرزند دارم که در یک زمان مشخص دوران تحصیلشان تمام میشود، بعد از اتمام این دوران دیگر جزو مخاطبان و ذینفعان این سازمان نیستم. به لحاظ مکانی هم مشخص است: مخاطبان و مشتریان آموزش و پرورش در مکان هایی به عنوان مدرسه حضور دارند و این ارتباط کاملا پاستوریزه است. سازمان فراگیر وزارت بهداشت هم به همین شکل است و به لحاظ زمانی و مکانی مخاطب و مشتری مشخص خودش را دارد. من اگر ۸۰ سال عمر کنم در مقاطع محدودی که بیمار میشوم مخاطب وزارت بهداشت هستم، اما مخاطبان پلیس راهنمایی و رانندگی تمام افراد یک جامعه، یک شهر، یک کشور جدا از سن، جنس، شغل و ... هستند. ما ادعا نمی کنیم هیچ مساله از بابت رشوه در سازمان نداریم. به لحاظ گستردگی سازمان و داشتن بیش از حد مخاطبان تعداد مواردی که دستگاهها و ابزارهای نظارتی کشف و پیگیری میکند، به هیچ عنوان نه به لحاظ کمی و نه به لحاظ کیفی درصد قابل توجهی نیست. بنابراین بنده به عنوان خدمتگزار و سرباز در این مجموعه به خودم میبالم که در دستگاهی خدمت میکنم که در نظرسنجیهای مختلف بین سازمانی توانسته رتبه بالایی را از نظر رضایتمندی به دست آورد. پلیس راهنمایی و رانندگی با اقبال مردم مواجه است و مردم در نظرسنجیها گفته اند که این سازمان را از نظر صداقت، خدمات، تلاش و پاسخگویی قبول داریم.
ترافیک یکی از مهمترین دغدغههای مردم پایتخت است، تا جایی که این مساله روی ابعاد دیگر زندگی تاثیر میگذارد و حتی عنوان میشود میتواند در بروز خشونت و نزاع تاثیر فراوانی داشته باشد. سازمانهای مختلفی با مساله ترافیک در تهران درگیر هستند. تا چه حد حل معضل ترافیک در حیطه وظایف شماست؟
اگر کسی از حل شدن معضل ترافیک صحبت کند، با این حوزه آشنایی ندارد. ما مسئول حل مشکلات ترافیک نیستیم، ما مسئول نظمبخشی به این حوزه هستیم. ترافیک به معنی رفت و آمد و جابهجایی است. معابر تهران برای جابهجایی آسان و روان حداکثر ۷۰۰ هزار دستگاه خودرو طراحی شده و ظرفیت دارد، در حالی که بیش از سه میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو در پایتخت داریم. علاوه بر این، تعداد زیادی موتورسیکلت هم روزانه در تهران تردد میکنند. بنابراین معضل ترافیک محصول حجم بالایی از جابهجاییهاست. در تهران روزانه بالغ بر ۱۹ میلیون سفر درون شهری داریم. حتی یک نفر ممکن است روزانه ۱۰ سفر درون شهری ایجاد کند. بنابراین نمیتوانیم بدون پشتوانه علمی و تخصصی از رفع معضل ترافیک حرف بزنیم. ما باید عزممان را جزم کنیم تا تمایل به درخواست سفر را کاهش دهیم و به گونهای برنامه ریزی کنیم که افراد برخی از کارهای درون شهری خود را غیر حضوری انجام دهند. اگر بتوانیم این ۱۹ میلیون سفر را به ۱۰ میلیون سفر برسانیم، اتفاق خوبی است. همچنین گره ترافیک و سنگینی آن ناشی از بینظمی است. در پس هر معضل ترافیکی بی نظمی خوابیده است. مهمترین وظیفه پلیس نظمبخشی به ترافیک است. ما باید این راه را دنبال کنیم.
شما در صحبتهای خود اشاره کردید که تهران ظرفیت این همه ماشین را ندارد. آیا تاکنون رایزنی صورت گرفته تا این همه ماشین شماره گذاری نشود؟
مشکل ما تولید خودرو نیست. سرانه مالکیت خودرو در ایران از بسیاری از کشورهای دنیا که مشکل ترافیک ندارند، پایین تر است. ما سرانه پایین مالکیت داریم، اما سرانه استفاده مان زیاد است، چون فرمول خودرو در ایران برعکس کشورهای دیگر است. در کشورهای پیشرفته تهیه خودرو آسان و استفاده از خودرو سخت و هزینه بر است، اما در ایران راننده یک باک بنزین پر میکند و در ازای آن چند سفر درونشهری انجام میدهد، یعنی حتی اگر بخواهد برود نان هم بخرد از ماشین استفاده میکند یا اگر حوصله اش سر برود با ماشین خیابانها را میچرخد. بنابراین مشکل ما شماره گذاری نیست که آن را منع کنیم، چرا که چنین چیزی قانونی، منطقی و عقلانی نیست. باید چیزهای دیگر را درست کنیم. حتی من اعتقاد به جلوگیری از تردد خودروهای تکسرنشین هم ندارم، چرا که وسایل حمل و نقل عمومی با حداکثر توان خود مسافر جابهجا میکنند و اگر هیچ کس از خودروی شخصی خود استفاده نکند، این وسایل ظرفیت ندارند. بنابراین افراد نمیتوانند پیاده به مقصد خود بروند. در نتیجه درمان چیز دیگری است. باید با کاهش تقاضای سفر، تقویت ناوگان حمل و نقل عمومی، تقویت و رفع ایرادات حوزه مهندسی ترافیک، رفتارسازی در بعد آموزش و مسائل فرهنگی، اجرای دقیق مقررات و اثربخشی به گونهای که قبح تخلف شکسته نشود به معضل ترافیک نظم بدهیم. گرچه اکنون این قبح شکسته شده است، چون وقتی فردی از چراغ قرمز عبور میکند، دیگر هیچ کس با انگشت اشاره تخلف او را نشان نمی دهد.
شما به مساله رفتارسازی برای رعایت قوانین اشاره کردید. اخیرا کمپینی تحت عنوان «شهروند قانونمدار» به همت پلیس راهور تهران راه افتاده است. این کمپین قرار است چه کار کند؟
اقدامات سلبی و ایجابی و سخت و نرم، مکمل و متمم هم هستند؛ باید همزمان با هم انجام شوند. اجرای مقررات و برخورد و اعزام به دادگاه از نوع اقدامات سخت است. اقدامات نرم هم به کارهایی دلالت میکند که در حوزه آموزش و فرهنگسازی انجام میشود؛ از جمله کلاس هایی که برگزار میشود، برنامه هایی که رسانه منعکس میکند و تبلیغات محیطی مانند کمپین «شهروند قانون مدار» در زمره اقدامات نرم قرار میگیرند. خوشبختانه این کمپین تاثیر و بازخورد خوبی داشته است، چون کار کاملا حرفهای است و طرح هایی که اکران شده توسط افراد متخصص طراحی شده است.
کمپین موفق کمپینی است که به صورت خودجوش و مردمی راه اندازی شود. آیا کمپینی که یک نهاد از بالا آن را راه میاندازد و از مردم میخواهد به آن ملحق شوند، کارایی لازم را خواهد داشت؟
قبول دارم. برخی میگویند «شهروند قانونمدار» کمپین نیست، چون باید شهروندان هم حضور پیدا کنند. ما بیشتر به این حرکت به علت گستردگی عنوان کمپین را داده ایم، اما من از همه جوانان و علاقهمندانی که صاحب ذوق، قریحه و توانمندی هستند، دعوت میکنم کمپینهایی در زمینه شکسته شدن قبح تخلف، زیانهای بی نظمی ترافیکی چه جسمی، چه روانی و چه مادی و ... راه بیندازند. کمپینها به واسطه گستردگی شبکههای اجتماعی بسیار موثر هستند. چندی پیش کمپینی تحت عنوان «بین خطوط برانیم» به راه افتاد که پلیس کوچکترین دخالتی در پیدایش آن نداشت، حتی ما خودمان هم به آن پیوستیم، چرا که کمپین یک حرکت خودجوش اجتماعی است. دستگاهها و سازمانها نباید در این مساله دخالت کنند، چون کار خراب میشود. برای مثال عزاداری در تاسوعا و عاشورای حسینی از قرنها پیش قبل از اینکه شبکههای اجتماعی وجود داشته باشند، به وجود آمد و همچنان پر شور ادامه دارد، چون کاملا اجتماعی هستند و از بطن جامعه بلند شده است. اگر دستگاهها و سازمانها آن را اداره میکردند، حتما خراب میشد.
اعمال جریمه رانندگی چقدر در کلانشهر تهران انجام میشود و بیشترین تخلف مربوط به کدام قانون است؟
در تهران به طور متوسط روزانه همکاران بنده بیش از ۱۰۰هزار جریمه ثبت میکنند. عدم رعایت قانون زوج و فرد بیشترین تخلف رانندگی در تهران است. توقفهای غیر مجاز از همه نوع هم در رده دوم و صحبت با تلفن همراه در حین رانندگی در رده سوم است که متاسفانه بسیار شایع است.
آیا این جریمهها وصول میشود؟
دولت در جریان این موضوع است. بر خلاف نظر شهروندان که فکر میکنند این مبالغ بودجه قابل توجهی از کشور را شامل میشود، اصلا به این گونه نیست. تهران نسبت به بقیه شهرها چون از نظر تعداد دوربین، جمعیت و خودرو فراوانی زیادی دارد، مبالغ جریمه آن با جمع حدود ۲۰ استان برابری میکند.
برخورد با رانندگان یا سرنشینان خودروها در رابطه با مقوله حجاب چه کم و کیفی دارد؟
چون بی حجابی و هنجارشکنی در داخل وسیله نقلیه اتفاق میافتد، ابلاغ شده که در صورت مشاهده برخورد قانونی داشته باشیم. این جرم حتی نیاز به تکرار ندارد. اگر بار اول راننده و سرنشین کشف حجاب کنند و آلودگی صوتی داشته باشند یا مزاحم نوامیس شوند، خودرو را توقیف میکنیم و راننده به دادگاه معرفی میشود.
معمولا بحث اجرا کردن برخی قوانین برای مدتی سر زبان هاست و بعد از گذر زمان کمرنگ میشوند. آیا برخورد با کشف حجاب از همین موارد است و در واقع به صورت ضربتی و مقطعی انجام میشود؟
این موضوع بر میگردد به سیاستهای رسانهها که در مواردی فکر میکنند موضوع از حوصله و ذائقه جامعه خارج شده است. شرایط ایجاب نمی کند که رسانهها در طول سال به یک مساله بپردازند. این در حالی است که بحث برخورد با بدحجابی هم مانند سایر ماموریتهای ما، مداوم است و انقطاعی در آن صورت نمی گیرد.
آیا آماری در مورد برخورد با صاحبان خودروها در رابطه با مساله حجاب وجود دارد؟
بله، اما بنده مرجع آمار در این حوزه نیستم. اگر آمار در این زمینه داشته باشم اجازه ندارم این آمار را اعلام کنم.
چندی پیش دادستان تهران گفت که در سال ۹۴ رانندگی در حین مستی افزایش پیدا کرده است. آیا این خبر صحت دارد و جریمههای آن چگونه است؟
در صورت مشاهده رانندگی در حالت غیر عادی که ناشی از مصرف مشروبات الکی و داروهای روان گردان باشد با فرد خاطی برخورد میکنیم. جریمه ۴۰۰ هزار تومانی، توقیف ماشین به مدت سه شبانه روز، ثبت ۱۰ نمره منفی، شش ماه ضبط گواهینامه، تشکیل پرونده قضائی و معرفی به دادگاه از جمله برخوردها با یک راننده غیر عادی است.
در سالهای اخیر تعداد زنانی که رانندگی میکنند در تهران و سایر شهرها نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. برخی افراد نظر مساعدی نسبت به رانندگی زنان ندارند. نظر شما در مورد رانندگی آقایان و خانمها چیست؟
نمی شود سطح رانندگی زنان و مردان را با هم مقایسه کرد، اما معمولا خانمها محتاطترند که این هم مطلق نیست، چون برخی از آنها هم به دلیل تخلفاتی نظیر سرعت غیر مجاز جریمه میشوند.
از ۲۰ چه نمرهای به رانندگی خود میدهید؟
به رانندگی خود نمره ۱۹ به بالا میدهم.
یعنی خلاف نمی کنید؟
سعی میکنم با آرامش رانندگی کنم، چون در طول این سالها صحنههای دلخراشی را ناشی از غفلت، عجله و تخلف دیدهام که پشیمانیهای زیادی را به بار آورده است.
آیا تاکنون پیش نیامده که تخلفی کنید و پلیس جلوی شما را بگیرد؟
من از سال ۶۳ که گواهینامه گرفتم، رانندگی میکنم. قطعا در این ۳۲ سال تخلفی صورت گرفته است. برای مثال جایی با حضور خودم پارک کردهام که پلیس تذکر داده و خودرو را زود جابهجا کرده ام. اگر بگویم تخلف نکرده ام، صادقانه نیست.
معضل تردد موتورسیکلتها یکی از معضلات ترافیکی حال حاضر تهران است، تا جایی که سال گذشته وزیر کشور به دلیل این مساله به مجلس رفت تا به سوالات نمایندگان پاسخ دهد. عنوان شده که تعداد زیادی از موتورسیکلتها در تهران ثبت نشده اند. آیا این موضوع صحت دارد؟
بعد از بحث تعویض پلاک موتورسیکلتها، ساماندهی نسبتا خوبی در زمینه ثبت اطلاعات و هویت موتورسیکلتها انجام شد. امروزه واقعا دغدغه ما این مساله نیست؛ تعداد زیاد موتورسیکلتها در شهر دغدغه ماست. آمار و ارقام نشان میدهد بالغ بر دو میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه موتورسیکلت در تهران وجود دارد. از کل تخلقات و تصادفاتی که ایجاد شده، درصد قابل توجهی مربوط به موتورسوارهاست. بیشترین میزان کشته شدگان سوانح رانندگی در تهران مربوط به عابران پیاده و موتورسوارهاست. پس ما باید ریشه یابی کنیم که چرا استفاده از موتورسیکلتها آنقدر زیاد است و بحث دیگر به فیزیک و ابعاد موتورسیکلت مربوط میشود، چون با این وسیله میتوان کارهایی را انجام داد که یک اتوبوس، مینیبوس یا کامیون نمیتواند انجام دهد. در واقع وسایل نقلیه بزرگتر مجبورند برخی مسائل را رعایت کنند. برای مثال نمیتوانند وارد پیاد رو شوند، در حالی که موتورسیکلت میتواند داخل پیاده رو برود. یعنی ابعاد و اقتضائات موتورسیکلت ایجاب میکند که انجام برخی تخلفات برای آن امکان پذیر باشد. بنابراین باید چاره اندیشی کنیم. حتی ما با شهرداری هم مکاتبه کرده ایم که موانعی را در طول پیادهروها بگذارد تا امکان تردد موتورسیکلتها را سلب کنیم. این کار درست نیست و برای عبور یک ویلچر و کالسکه مشکل ایجاد میکند، اما مجبوریم و باید امکان تخلف را سلب کنیم.
در مواقعی طرحهایی اجرا میشود و مبتنی بر آن موتورسیکلتها توقیف میشوند. این در حالی است که در مواردی قیمت موتورسیکلتها آنقدر ناچیز است که صاحبان آن عطایش را به لقایش میبخشند و اصلا دنبال وسیله نقلیه خود نمیآیند و احتمالا یک موتور نو میخرند...
بله. بر اساس آماری که گرفتیم، بیش از ۵۰ هزار دستگاه موتورسیکلت در پارکینگها مانده و صاحبان آن مدتهای مدیدی است که برای تحویل آن اقدام نمی کنند. چرا موتورسیکلتهای ارزان، بی کیفیت، غیر استاندارد و منسوخ تولید میشود؟ قطعا این مساله مربوط به پلیس نیست. بنابراین باید به سمت راههای مختلف برویم. باید جلوی این تولیدات را سازمان محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت بگیرند. چرا باید یک موتورسیکلت به قیمت کم و از دم قسط تهیه شود که اگر امروز پلیس موتور را توقیف کرد، صاحب آن بگوید ارزش ندارد که خودم را درگیر مساله ترخیص کنم. معضل ترافیک به گونهای است که همه گلهمند هستند و موتورسیکلتها در بی نظمی ترافیکی نقش جدی دارند و حتما باید برای آنها فکر اساسی کنیم.