بازآفرینی پیادهراهها به نفع گردشگری
پیادهراههای گردشگری، رابط اصلی و پیونددهنده فضاهای پویای شهری و گردشگران هستند و میتوانند علاوهبر نقش اقتصادی و اجتماعی، عامل اساسی توسعه گردشگری شهری و حضور فعال گردشگران در فضاهای شهری، محسوب شوند.
با وجود گذشت بیش از چند دهه از جنبش پیادهگستری در کشورهای پیشرفته جهان، هنوز طراحی مسیرهای پیادهراه با عنوان «پیادهسازی محورهای تاریخی» موضوعی نو در عرصه مطالعات نظری و برنامهریزی شهری از منظر گردشگری در ایران است. معابر پیادهراه بهعنوان بخش مستقلی از فضاهای شهری، چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند، بلکه همیشه به منزله تابعی از حرکت سوارهروها به شمار رفتهاند و در این برنامهریزیها، نقش عبوری اتومبیلها بر حرکت انسانها ترجیح داده شدهاست.
از اینرو، برنامهریزی و طراحی مسیرهای پیادهراهی شهری میتواند از جمله اقدامات ضروری و با اهمیت در احیای مراکز شهری و جذب گردشگران شهری و عاملی برای پر کردن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی و فرهنگی در شهرها باشد. بعد از بازآفرینی موفق پیادهراه شهری در خیابانهای تربیت تبریز و صف (باغ سپهسالار تهران)، خیابان 15 خرداد میتواند بهعنوان محور متمایز و شاخص در امر گردشگری پایدار شهری، تعریف شود و همچنین نمونه موردی موفق در زمینه جذب گردشگران شهری در شهر تهران و کشور ایران باشد.
ویژگیهای «15خرداد»
خیابانها، دارای طبیعتی دوگانه هستند: خیابان بهعنوان معبر و خیابان بهعنوان مقصد. در اکثر کشورهای اروپایی، از خیابان بهعنوان مقصد یاد میشود؛ یعنی محل برخوردهای اجتماعی شهری، گذراندن اوقات فراغت، بهرهوری از زیبایی و مناظر شهری و استفاده از خدمات متنوع شهری. پیاده راه شهری در خیابان 15 خرداد به این دلیل ایجاد شده است که خیابان به عابران پیاده اختصاص یابد و کاربرد عبور اتومبیلهای عمومی و اختصاصی حذف شود. برخی ویژگیهای خیابان 15 خرداد تهران بهعنوان پیادهراهی موفق در بافت قدیمی شهر تهران عبارت است از:
مجاورت با مراکز و عناصر تاریخی، فرهنگی و گردشگری شهر تهران نظیر شمسالعماره، کاخ دادگستری، کاخ گلستان و میدان اصلی شهر میدان امام خمینی؛ قرار داشتن در شمال منطقه بزرگترین بخش اقتصادی شهر تهران و کشور ایران یعنی بازار بزرگ و قدیمی شهر تهران با عملکردی فراشهری و ملی و مقابر امامزادگان و مراکز زیارتی؛ قرار داشتن در مسیر بزرگترین مسجد تاریخی شهر تهران یعنی مسجد امام یا ارگ با کارکردهای مذهبی، اجتماعی و فرهنگی در کلیه مراسم مذهبی و اعیاد؛ نقش اقتصادی ویژه و کارگاهی با عملکرد شهری و ملی.
در عین حال ساخت چنین پیادهراهی اهداف راهبردی مختلفی داشته است. بهبود مدیریت ترافیک یکی از این اهداف است. به این ترتیب که مردم، کسبه محلی و گردشگران به استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، پارکینگهای عمومی تشویق شوند و تغییر در الگوهای رایج رفت و آمد مردم با احداث ایستگاههای تاکسی و محلهای توقف اتومبیل برای سوار و پیاده کردن مسافران در نزدیکی معابر پیاده ایجاد شود. راهکارهای مرتبط آن عبارت است از: ایجاد امکانات تامین پارکینگ خارج از سطح سوارهرو و عابرپیاده متناسب با حجم و ظرفیت افراد متحرک در منطقه.
بهبود سیمای کالبدی شهر نیز از دیگر اهداف چنین پروژهای است؛ موضوعی که چهره شهر را برای گردشگران نیز زیباتر میکند. ساماندهی فضاهای پیادهراهی بهطوریکه باعث پخش شدن تراکم ترافیکی در سایر نقاط و قسمتهای منطقه مرکزی تجاری شود و از ازدحام در نقاط خاص جلوگیری کند نیز در این راستا مدنظر قرار گرفته است.
از سوی دیگر بهسازی محیط زیست شهری نیز که به کاهش منابع آلودگیهای صوتی، تصویری و هوا، کاهش زبالهها و افزایش ایمنی (مالی و جانی عابران)، توسعه فضای سبز، مبلمان شهری و فضاهای باز شهری، آرامسازی و منظم کردن عبور انسانها و کاهش تراکم و ازدحام در نقاط ویژه کمک میکند، از دیگر اهداف احداث این پیادهراه شناخته میشود. بهبود وضعیت خرید و خدمات شهری نیز هدف دیگر اجرای طرح پیادهراه 15خرداد است. ساماندهی پیادهراهها بهعنوان یکی از عوامل موثر در رونق مراکز خرده فروشی سنتی و جدید دسترسی آسان به خدمات و افزایش خدمات شهری مانند آبخوریها و سرویسهای بهداشتی شناخته میشود.
از سوی دیگر، ساخت پیادهراه مذکور به تقویت حس زندگی اجتماعی و فرهنگی نیز میانجامد و زمینهای برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی و غنا بخشیدن به فضاهای شهری محسوب میشوند. منطقه مورد مطالعه از نظر مدیران شهری، بهعنوان نمونه موفق در کشور یاد میشود؛ ولی نتایج پژوهشها موید آن هستند که با وجود استعدادهای بالفعل منطقه، زوایای پنهانی از توان گردشگری شهری بهخصوص در زمان شبانگاهان و ایام خاص، کموبیش مورد توجه واقع نشده است. البته تهران هنوز در مرحله ابتدایی گردشگری شهری قرار دارد و بستر مناسبی فراهم شده تا با یک برنامه هدفمند، آیندهنگر، یکپارچه و پایدار، به توسعه گردشگری پایدار و ایجاد منظر مناسب و متعادل شهری نائل شود.
پایین بودن میزان مشارکت اجتماعی جامعه محلی در برنامهریزی توسعه گردشگری شهری؛ بسته بودن اماکن تاریخی در بعضی از زمانها و تاریخها؛ نبودن راهنمایان مجرب و دردسترس برای توضیح و راهنمایی گردشگران؛ نداشتن برنامهریزی و بازاریابی برای گردشگری؛ نبود امکانات بهداشتی، امنیتی و پارکینگی و اقامتی مناسب و متناسب با ظرفیت تحمل محیطی؛ نبود نقشه و تابلوی گردشگری، پلاکارد و کیوسکهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی گردشگری؛ وجود روح بیهویت شهری در پایان ساعات کار در بازار و تعطیلی پیادهراه با تعطیلی بازار بخشی از ضعفهای این پیادهراه به شماره میروند.
ناصر امینیان-دکترای مدیریت گردشگری