در بازار جهانی سهام ایرلاینها، چه کسی برنده است؟
بیشتر بورسبازهای دنیا یک جمله مشترک درباره سرمایهگذاری در سهام ایرلاینها دارند: «به خاطر داشته باش که در میدان مین هستی!»
اگر فکر میکنید سرمایهگذاری در سهام ایرلاینها در تمام دنیا کاری پرسود است، باید گفت که اشتباه میکنید. در واقع بیشتر بورسبازهای دنیا یک جمله مشترک درباره سرمایهگذاری در سهام ایرلاینها دارند: «به خاطر داشته باش که در میدان مین هستی!» بیش از شصت سال از ظهور غولهای هوایی در دنیا میگذرد و همزمان با رشد ایرلاینهایی چون «لوفت هانزا»، «آمریکن ایرلاینز» یا «ایرفرانس-کی ال ام» که درآمدهای میلیارد دلاری دارند و سهامشان در بازارهای جهانی دستبهدست میشود، بورسبازهای دنیا برای خریدوفروش سهام این ایرلاینها محتاطانه رفتار میکنند. چرا؟ به یک دلیل ساده: حداقل دو مشکل عمده برای افزایش سود این ایرلاینها وجود دارد.
ابتدا هزینههای سوخت و سپس نیروی کار که با توجه به تقاضای موجود در بازار متغیر است. بارها اتفاق افتاده که ایرلاینها با یکی از این دو مشکل روبرو بودهاند که رفعکردن آن، دشوار نبوده است؛ اما وقتی هر دو عامل به یکباره ظهور کرد، سرمایهگذاران و فعالان بازار سهام از فرایند خریدوفروش دور ماندند.
البته گاهی بخت و اقبال به آنهایی که در سهام ایرلاینها سرمایهگذاری میکنند رو میکند، مثلاً وقتی تولید ناخالص داخلی بالا میرود یا قیمت نفت کاهش پیدا میکند؛ این زمانی است که سهام خطوط هوایی سودآور است. واقعیت این است که سهام شرکتهای هواپیمایی به اخبار کلان اقتصادی بسیار حساس است و رکود اقتصادی، این شرکتها و قیمت سهام آنها را آسیبپذیر میکند. خیلی ساده است. در زمان رکود اقتصادی، بازرگانان و فعالان اقتصادی هزینههای سفر را کاهش میدهند و مسافران از تعطیلات خود استفاده نمیکنند، چون اصولاً پولی ندارند؛ بنابراین چگونگی حضور در بازار و زمانبندی آن کار بسیار دشواری است.
کاهش قیمت نفت
مسلماً هیچیک از متغیرهای اقتصادی مانند نوسان قیمت نفت، بر قیمت سهام ایرلاینها در دنیا تأثیر نمیگذارد. بهگونهای که بسیاری از خطوط هوایی بهواسطه نوسانات قیمت نفت، به خطر ورشکستگی و سبقتگرفتن هزینه از درآمد دچار شدهاند. برآوردها نشان میدهد به ازای یک دلار افزایش قیمت هر بشکه نفت، یک میلیارد دلار هزینههای ایرلاینها افزایش پیدا میکند. به همین دلیل وقتی قیمت نفت کاهش پیدا میکند، قیمت سهام شرکتهای هوایی بالا میرود.
از اینرو اگر ایرلاینی در بازار بورس حضور داشته باشد، معمولاً برای فروش سهام خود با مشکلاتی روبهرو است. از جمله اینکه ایرلاین مورد نظر هرگز نمیتواند با بازار شایعات از فروش سهام خود مطمئن باشد. فقط یک راه دارد؛ ثبات! ایرلاینهایی در بازار سهام موفقتر هستند که بتوانند با ثبات در مدیریت و متغیرهای کلان اقتصادی دست به برنامهریزی بلندمدت بزنند. فقط با یک برنامهریزی بلندمدت و پیشبینی سود و زیان حاصل از عملکردی چندساله ممکن است اقبال سهامداران به خرید سهام ایرلاینها پدید بیاید. اینگونه است که سهامداران هم سود میکنند، چون در صورت هر نوع ضرر و زیان احتمالی، شرکتهای بیمه پا پیش میگذارند.
چه کسانی بیشتر میخرند؟
باید توجه داشت که حضور یک ایرلاین در بازار بورس به خودی خود تضمینکننده فروش سهام آن نیست. خرید سهام یک ایرلاین نیاز به سرمایهگذاران هوشمند و فعال دارد که بتوانند آینده قیمت نفت، شرایط کسبوکار، نرخ بیکاری، نرخ تورم و حتی عرضه و تقاضای سفر را در یکجا جمع کرده و بعد اقدام به خرید کنند. ماهیت سهام ایرلاینها بهگونهای است که همبستگی منفی با قیمت نفت دارد و بهشدت به متغیرهای کسبوکار واکنش نشان میدهند. بهگونهای که اقتصاد داخلی و خارجی تأثیر بسیاری بر کسبوکارها میگذارد و همین بهنوبه خود در دو بخش بار و مسافر، صنعت هوانوردی را تحت تأثیر قرار میدهد.
بسیاری از خطوط هوایی بزرگ، تمرکز خود را بر کریدورهایی با مسافت زیاد میگذارند. مثلاً سواحل شرقی ایالاتمتحده آمریکا یا مسیرهای اقیانوس اطلس یا اقیانوس آرام مسیرهایی هستند که از جانب ایرلاینهای بزرگ انتخاب و عرضه میشوند. اینجاست که قیمت نفت تأثیر خود را بر صنعت هوانوردی نشان میدهد. در واقع سوخت هواپیما بزرگترین و مهمترین عامل و متغیر در ساختار هزینهای صنعت هوانوردی دنیاست. در یک اقتصاد قدرتمند، با متغیرهای برونزا، حتی اگر قیمت سوخت بالاتر از سطوح مختلف پیشبینیکرده ایرلاینها باشد، هزینهها مهار و جلوی زیان گرفته میشود؛ اما در یک اقتصاد ضعیف با رکود اقتصادی و متغیرهای کسبوکار زیانده، تقاضای سفر و حتی حمل بار هوایی پایین میآید، هزینههای سوخت سر به فلک میکشد و ایرلاین تحت فشار مالی قرار میگیرد.
به همین دلیل است که مدیران باهوش ایرلاینهای بزرگ دنیا، هزینههای سوخت را با موقعیتهای مختلف جبران میکنند تا خطر زیانده شدن را از ایرلاین دور کنند، اما چگونه؟ افزایش ترافیک هوایی در مقاصد مختلف سفر موجب بالارفتن میزان فروش بلیت هواپیما میشود؛ اما اگر قیمت نفت صعودی شود و هزینهها بالا برود، ایرلاینها با استفاده از درآمدهای دیگر، این افزایش هزینهها را جبران میکنند. درآمد حاصل از حملونقل کالا، مدیریت بار و هزینههای تغییر پروازها در این دسته قرار میگیرند که در زمان دشواری هزینههای اضافی، میتوانند تا حدودی ورق را به نفع ایرلاینها برگردانند.
عوامل خاص
بیایید به بازار بورس و سهام ایرلاینها بازگردیم. تحلیلهای موجود نشان میدهد فرایند «جهانی شدن» به سود ایرلاینها است. افزایش ثروت و مسافرت در سرتاسر دنیا به افزایش سفرهای بینالمللی انجامیده و ایرلاینهای بزرگ دنیا به حضور طولانیمدت در کریدورهای بینالمللی و سودآور «عادت» کردهاند. توافقنامه «آسمان باز» بین ایالاتمتحده و اروپا نیز که از مارس به اجرا گذاشته شده، به ایرلاینهای بزرگ دنیا این اجازه را میدهد که بین نقاط بیشتری در دو قاره فعالیت کنند. هدف مهم این توافقنامه نهادینهکردن رقابت در قیمتگذاری و عرضه بهتر است.
صنعت هوانوردی با توجه به تعادل عرضه و تقاضای صندلی و رقابت بین ایرلاینها، سود و زیان خود را مشخص میکند. در سود و زیان ایرلاینها، ترکیبی از قیمت بلیت، حق بیمه مسافر یا بار و قیمت رقابتی مورد توجه قرار میگیرد. اگر ظرفیت صندلیها پر نشود، خطوط هوایی مجبور به اعمال تخفیفهایی برای بخش تقاضا خواهند بود. بهطورکلی درآمد حاصل از فروش بلیت به مسافران برای ایرلاینها با افزایش ترافیک هوایی بالا و پایین میشود.
باید توجه داشت که پس از سوخت، هزینههای نیروی کار بزرگترین مشکل ایرلاینها است. اتحادیههای کارگری قدرتمند در کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی کشورهای آسیای جنوب شرقی، معمولاً نرخ دستمزد را تعیین میکنند که در بیشتر مواقع به ضرر و زیان ایرلاینها در بازار سهام میانجامد.
فضای رقابتی
ایجاد یک ایرلاین به سرمایه بسیار زیادی نیاز دارد. از اینرو، ایرلاینهای بزرگ برای ایجاد یک شرکت جدید تمرکز خود را بر مسیرهای کوتاهبرد و داخلی میگذارند. البته باید به این نکته توجه داشت که در این بخش هم رقابت شدید است و مسیرهای داخلی و کوتاهبرد هم مملو از ایرلاینهایی است که سالهاست فعالیت میکنند و عرصه را برای ایرلاینهای بزرگ خالی نمیگذارند.
در مسیرها و کریدورهایی با مسافت بالا که عمدتاً بینالمللی هستند، بین چندین ایرلاین بزرگ رقابت نسبتاً شدیدی در جریان است که عمده این رقابت در بخش «قیمتگذاری» خدمات به بخش تقاضا است. این رقابت شدید گاه منجر به کاهش «درآمد به ازای هر صندلی در دسترس» میشود.
رقابت رو به افزایش در مسیرهای مختلف بینالمللی و نیازهای رو به رشد مسافران برای مسافرت در این مسیرها، موجب تشکیل اتحادیههای بزرگ در سطح دنیا میشود. این اتحادیهها به ایرلاینهای بزرگ کمک میکنند تا سهام خود را در بورسهای خارجی به فروش برسانند. در واقع، اهمیتی ندارد که ایرلاینی در کشوری بازار دارد یا نه؛ اتحادیهها سهام ایرلاینها را در بازار آن کشور به فروش میرسانند.
علاوه بر این، در شرایط رقابت شدید ایرلاینها، وقتی هزینهها از درآمدها فزونی میگیرد، بستر مناسب برای استفاده از سازوکار «ادغام افقی» در ایرلاینها فراهم میشود. بهطور مثال، سال گذشته، دو ایرلاین به نسبت کوچک از پنج ایرلاین بزرگ آمریکایی در هم ادغام شدند و بزرگترین ایرلاین آمریکا را در مسیرهای داخلی این کشور ایجاد کردند.
سود و زیان
امروزه ایرلاینها با ورود به بورسهای جهانی، سهام خود را در بالاترین سطوح معاملات عرضه میکنند، اما سهامداران با خطراتی در خریدوفروش این سهام نیز مواجهاند. در درجه اول، سهامداران میدانند با نوسان در قیمت نفت، بارش برف و باران و تغییرات اقلیمی و حتی نبود تقاضا برای سفر، درآمد خود را از محل خرید سهام ایرلاینها از دست میدهند. درآمد پیشبینیناپذیر و بیثبات از ویژگیهایی است که سهام ایرلاینها را در دنیا تهدید میکند.
بیشتر کارگزاران بورسهای جهانی توصیه میکنند که برای پیشبینی درآمد ایرلاینها به رتبه ایمنی آنها نیز توجه کنند؛ زیرا کاهش درآمد در ماههایی که شرایط آبوهوایی سختی بر فرودگاهها حاکم میشود (ماه دسامبر و فوریه) برای سهام ایرلاینها امری بدیهی است. بیشتر ایرلاینهایی که در بازارهای جهانی حضور دارند، با نبود تعادل «نسبت بدهی به سرمایه» مواجه هستند. در صورتی که این نسبت به سمت ارقام منفی حرکت کند، ممکن است پیشبینی اعتباری برای ایرلاینها، با ارقام پایینتری صورت بگیرد و سهام آنها سقوط کند؛ بنابراین، نسبت بدهی به سرمایه شاخص مهمی است که برای خرید سهام هر ایرلاین در بازار بورس، نقش تعیینکنندهای دارد.
منبع: هفتهنامه حملونقل