◄ گران شدن بلیت هواپیما یک واقعیت اقتصادی است
یک کارشناس صنعت هواپیمایی معتقد است این صنعت به ارز دولتی احتیاجی ندارد از همین رو گران شدن بلیت هواپیما یک واقعیت اقتصادی است و پذیرفتن آن به ساماندهی صنعت هواپیمایی بیش از هر چیز دیگری کمک می‌کند.
یک کارشناس صنعت هواپیمایی معتقد است این صنعت به ارز دولتی احتیاجی ندارد از همین رو گران شدن بلیت هواپیما یک واقعیت اقتصادی است و پذیرفتن آن به ساماندهی صنعت هواپیمایی بیش از هر چیز دیگری کمک می‌کند.
علی دادپی در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس هوایی تین نیوز عنوان کرد: این روزها دولت در حالی ارز تخصیص یافته به ایشان را قطع می کند که بنا به تغییر رویه خود ندارد و دخالت دولت در همه ابعاد این صنعت همچنان پابرجاست.
وی در ادامه می گوید: اگر دولت مایل نیست یا نمی تواند دیگر ارز رانتی به صنعت هواپیمایی بدهد وقت آن است که در راهبردهای توسعه این صنعت تجدید نظر کند و به آن‌ها اجازه فعالیت در بازارهای منطقه‌ای را بدون دخالت دولت و سازمان‌های دولتی بدهد.
این کارشناس هوایی تأکید می‌کند که دیگر وقت آن رسیده است که صادقانه درباره بهای بلیت با عموم مصرف‌کنندگان و مسافران سفرهای هوایی صحبت شود. بلیت هواپیما در ایران ارزان است و با استانداردهای بین‌المللی فاصله بسیار زیادی دارد. این در حالیست که هزینه تعمیر و نگهداری ناوگان هوایی بر اساس قیمت‌های بازارهای بین‌المللی محاسبه می‌شود و هزینه عملیات هوایی و خدمات فرودگاهی همه مطابق تعرفه‌هایی محاسبه می‌شوند که برای حفظ و نگهداری زیرساخت‌های حمل‌ونقل هوایی کشور لازم هستند.
به گفته او؛ حجم تقاضا از حجم عرضه پیشی گرفته است و شرکت‌های هواپیمایی توان پاسخگویی به تقاضا برای سفرهای هوایی را ندارند به این معناست که بازار در تعادل قرار ندارد. گران شدن بلیت هواپیما یک واقعیت اقتصادی است و پذیرفتن آن به ساماندهی صنعت هواپیمایی بیش از هر چیز دیگری کمک می‌کند.
دادپی با بیان اینکه این موضوع باعث می‌شود که شرکت‌های هواپیمایی بیشتر به عوامل مؤثر بر تقاضا و تغییرات تقاضا حساس باشند و بر اساس آن‌ها برنامه‌ریزی کنند تا برای کسب رانت‌های دولتی. افزود: نتیجه واقعی شدن هزینه عملیات هوایی در کشور تحول ساختاری در صنعت هواپیمایی و تکامل شرکت‌های هواپیمایی ایرانی است. شرکت‌های هواپیمایی در ایران به‌جز یکی دو استثناء همه از هواپیماهای مشابه و قیمت‌گذاری مشابه بهره می‌برند. این در حالیست که در کشوری با توزیع جمعیتی ایران و تنوع اقلیمی ناوگان‌های مختلف با ظرفیت‌های مختلف در مناطق کشور می‌توانند فعال باشند.
این کارشناس هوایی خاطرنشان کرد: شرکت‌های هواپیمایی مجبور به تعطیلی نیستند اگر بتوانند تغییرات لازم را در ناوگان خود ایجاد کنند. نقش دولت در اینجا پذیرفتن نقش خود به‌عنوان یک دولت و نه به عنوان مدیرکل صنعت هواپیمایی است.
دادپی با تأکید بر این مسئله که وظیفه دولت مدیریت صنعت هواپیمایی نیست بلکه وظیفه دولت ایجاد بستر لازم برای فعالیت این ایرلاین ها است، عنوان کرد: دولت تا به امروز به بهانه تخصیص ارز خود را مدیر صنعت می‌دانست حالا وقت آن رسیده است که ناظر بی‌طرفی باشد که در عملیات روزانه شرکت‌ها دخالت نمی‌کند و به آن‌ها اجازه فعالیت می‌دهد.
او می‌افزاید: صنعت هواپیمایی به ارز دولتی احتیاجی ندارد وقتی صنعت یک کشور ۸۰ میلیونی با ۲۲ کشور همسایه و تاریخی چند هزارساله است. این صنعت نیازمند این است که دولت و نهادهایش پیش‌نیازهای لازم را بپذیرند و دست هوانوردان خلاق کشور را در کارآفرینی و یافتن بازارهای جدید باز بگذارند چراکه راه دیگری برای پرواز نیست.
متاسفم از اين نظر كارشناسى در مورد صنعت هواپيمائى كشور و ارزان بودن قيمت بليط و آزاد سازى قيمت پرواز ها .
البته اگر ارزش پول ملى هرز چندگاهى پائين نمى رفت شايد اين تحليل درست بود ولى ساختار اقتصادى و بى ارزش شدن پول ملى ما باعث افزايش هزينه اين صنعت و لاجرم افزايش قيمت بليط براى ايرانيهائى كه در كشور هستند و گرنه قيمت بليط براى يك خارجى كه در ساير كشورها كار مى كند و قصد سفر به اينجا را دارد فرقى ندارد لذا علت و معلول همان بى ارزش شدن پول ملى مى باشد كه بايد براى ان چاره اى كرد و ورود دولت به اين صنعت در اين شرايط اقتصادى اجتناب ناپذير است