روحانی پیروزیاش را مدیون کیست؟
وبلاگ محسن جلال پور- تحلیلی درباره نقش آگاهی مردم در انتخابات ریاست جمهوری دارم که روزنامه دنیای اقتصاد امروز منتشر کرده است.بخش هایی از این تحلیل را بخوانید:
وبلاگ محسن جلال پور- تحلیلی درباره نقش آگاهی مردم در انتخابات ریاست جمهوری دارم که روزنامه دنیای اقتصاد امروز منتشر کرده است.بخش هایی از این تحلیل را بخوانید:
انتخابات ریاستجمهوری اخیر را شاید بتوان رقابتیترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی دانست. رقابتی از آن جهت که برای اولین بار هیچ نشانهای از تفاهم برای تکرار دوره رئیسجمهور مستقر مشاهده نمیشد و نامزدها با تمام توان به عرصه رقابتها وارد شدند. شیوه برگزاری مناظرهها و آرایش سیاسی گروهها نشان از رقابتی جدی داشت نحوه بازی نامزدها هم حاکی از آن بود که کسی برای باخت نیامده است.
نامزدها به ریسمان شعارهای پوپولیستی و وعدههای تقسیم منابع هم دست یازیدند و تلاش کردند از طریق ایجاد شکاف میان فقیر و غنی و تشدید جنگ طبقاتی، تودههای مردم را با خود همراه کنند.این رفتار تبلیغاتی احتمالا میتوانست همچون گذشته، طبقات فرودست را متقاعد به حمایت از نامزدهایی کند که با وعده تقسیم پول وارد بازی انتخابات شده بودند.
اکنون که نتیجه، به گونهای دیگر رقم خورده و رویکرد مخالف این تاکتیک، برنده بازی شده است، از خود میپرسیم چرا وعده تقسیم پول نتوانست نقش موتور محرک را برای جلب رای تودهها بازی کند؟
اکثریت جامعه ما پس از تجربه تلخ پوپولیسم، به عقلانیت روی خوش نشان داده است.مردم آموختهاند که اعتماد به سیاستهای عقلگرایانه ضمن اینکه امنیت روانی جامعه را تضمین میکند، در درازمدت برای آنها منفعت بیشتری دارد. مردم ما به تجربه دریافتهاند که سیاستهای توزیعی و بازتوزیعی در اقتصاد جواب نمیدهد.
بدون شک یکی از مهمترین ابزارهای افزایش آگاهی مردم، تسهیل دسترسی مردم به اینترنت، افزایش تعداد گوشیهای هوشمند و علاقه روزافزون مردم برای حضور در شبکههای اجتماعی بوده است.
قابلیتهای شگفتآور تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی در گردش آزاد اطلاعات، تحولات گستردهای را در مناسبات میان مردم و حاکمیت بهوجود آورده است. دیگر هیچ سیاستمدار و دولتمردی حاشیه امن ندارد. در هر کوچه و برزنی، ممکن است یک نفر با گوشی هوشمند ایستاده باشد. هیچ صدایی نمیتواند برای همیشه مخفی بماند. یک اتفاق کوچک در مناطق دوردست، قابلیت ایجاد بحران در مرکز را دارد. هر تصمیمی در مرکز، میتواند حاشیهها را به تحرک وادارد. در نهایت اینکه، حکمرانی در حیطه آنتندهی گوشیهای هوشمند بسیار مشکل شده و با وجود این، مهندسی و برنامهریزی متمرکز برای جامعه اگر غیرممکن نباشد، بسیار مشکل است.
خوشبختانه جامعه مدنی در ایران قوی و دیرپا است. نهادهایی مثل مطبوعات و تشکلهای بخش خصوصی و انجمنها و سمنهای اجتماعی، در سالهای گذشته نقش موثری در مبارزه با عوامگرایی در سیاستگذاری ایفا کردهاند. با وجود محدودیتهای سیاسی سالهای گذشته، جامعه مدنی ایران، کوچکترین حرکت دولتها را زیر نظر داشته و همواره در برابر خطاهای سیاستگذاری موضع گرفته است. بخش عمدهای از تولیدات فکری و محتوایی این نهادها بهطور مشخص در هفتههای گذشته در جامعه تکثیر شد و بسیار روشنگر و اثرگذار بود.
باید از تلاش اتاقهای بازرگانی، مرکز پژوهشهای مجلس، موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامهریزی و گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» و دیگر نهادهای فعال جامعه مدنی یاد کنیم که بهطور مشخص در زمینه عواقب شوم پوپولیسم و عوامگرایی در سیاستگذاری و عواقب نگرانکننده پولپاشی و تقسیم پول روشنگری کردند و خوراک مناسبی برای شبکههای اجتماعی فراهم آوردند.
باید از تلاشهای دولت یازدهم بهخاطر پافشاری بر گسترش اینترنت و تاکید بر اهمیت شبکههای اجتماعی و شکستن انحصار اطلاعرسانی تقدیر کنیم. بهواسطه این تلاشها، امروز هر ایرانی در دست خود یک رسانه دارد. رسانهای که یکسویه نیست و قابلیت ارسال و دریافت همزمان اطلاعات را دارد. رئیسجمهور روحانی آن گونه که در سخنرانیهای اخیر خود بارها به زبان آورد، با مقاومت در برابر محدود کردن اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی، انحصار اطلاعات را در ایران شکست و با پیروزی در انتخابات، بهرهاش را برد.