خانه های تاریخی زیر ضرب تخریب
شبها و روزهای تعطیل، بلای جان بافتهای تاریخی شده تا در سکوت و تعطیلی نهادهای متولی بولدوزرها به جان خانههای تاریخی بیفتند
شبها و روزهای تعطیل، بلای جان بافتهای تاریخی شده تا در سکوت و تعطیلی نهادهای متولی بولدوزرها به جان خانههای تاریخی بیفتند
به گزارش روزنامه قانون، برخی از این خانهها ثبت شده هستند و تخریب آنها پیگرد قانونی دارد، برخی نیز در حال ثبت هستند و مالکان آنها از فرصت استفاده میکنند
شهرداری موظف است به دلیل قدمت آنها ،پیش از دادن پروانه ساخت و ساز از اداره میراث فرهنگی استعلام بگیرد
برای ساخت و ساز در بافت تاریخی مشهد، واحدهایی را پیش فروش کردهاند بنابراین نگرانیم که بافت تاریخی بیش از این صدمه ببیند
خانه سپهبد امیر احمدی متعلق به اواخر دوره قاجار، با مساحت هفت هزار متر مربع و دارای 11 عمارت تاریخی در خیابان حافظ، 28 مردادتخریب شد
حفظ خانهها و بافتهای تاریخی یکی از مهمترین مسایل مربوط به میراث فرهنگی است که این روزها با شنیدن حجم زیادی از تخریب خانههای تاریخی، با چالش روبهرو شده است. در این مدت دفتر حفظ و احیا بناها و محوطههای تاریخی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای حل این مشکلات برنامهای را اعلام نکرده است.
از بافت تاریخی شیراز تاعودلاجان تهران، این اتفاقات تازه نیست، فقط گاهی شتاب میگیرد و گاهی کند میشود، مدتی در سکوت پیش میرود اما ناگهان موج اخبار تخریب بافتها و خانههای تاریخی از راه میرسد. شبها و روزهای تعطیل بلای جان بافتهای تاریخی شده تا در سکوت و تعطیلی نهادهای متولی، بولدوزرها به جان خانههای تاریخی بیفتند.
ثبت یا عدم ثبت راه نجات نیست
برخی از این خانهها ثبت شده هستند و تخریب آنها پیگرد قانونی دارد، برخی نیز در حال ثبت هستند و مالکان آنها از فرصت استفاده میکنند تا پیش از ثبت شدن، برای کوبیدن و ساختن برجها و ساختمانهای سر به فلک کشیده، اقدام کنند، بیآنکه متوجه باشند از بین رفتن هویت تاریخیشان مسالهای بیش از نساختن ساختمانهای بلند مرتبه ضرر دارد. تعدادی از این خانه ها نیز ثبت شده یا در حال ثبت نیستند اما شهرداری موظف است به دلیل قدمت آنها پیش از دادن پروانه ساخت و ساز از اداره میراث فرهنگی استعلام بگیرد.
خانه قلابدوزهای مشهد
این روزها موج جدید تخریب خانههای تاریخی دوباره آغاز شده است، یکم مرداد خبر رسید که خانه قلابدوزهای مشهد تخریب شد، خانهای متعلق به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی که از سوی پایگاه بافت تاریخی پیرامون حرم مطهر رضوی واجد ارزش شناخته شده و پرونده آن در حال ثبت بود. رضا سلیمان نوری ، رییس هیات مدیره انجمن چهارباغ مشهد، در گفت و گو با خبرنگار «قانون» در مورد وضعیت تخریبها در بافت تاریخی توضیح داد:« در بافت تاریخی اطراف حرم مطهر حداقل ۷۰ تا ۱۰۰ خانه تاریخی، با ارزش ثبت شدن در فهرست میراث ملی وجود دارد، برای نمونه ما در این منطقه یک خانه متعلق به دوره افشاری داریم که تنها خانه افشاری مشهد است اما هنوز به ثبت ملی نرسیده است. علاوه بر آن سه الی چهار مورد خانه صفوی نیز در بافت تاریخی مشهد قرار دارد. این در حالی است که در سالهای گذشته این بافت از سوی مجموعههای مرتبط با شهرداری مورد هجمه قرار گرفت. اکنون نیز برای ساخت و ساز در این منطقه واحدهایی را پیش فروش کردهاند بنابراین نگرانیم که بافت تاریخی بیش از این صدمه ببیند».
خانه امیراحمدی تهران
خانه سپهبد امیر احمدی متعلق به اواخر دوره قاجار، با مساحت هفت هزار متر مربع و دارای 11 عمارت تاریخی در خیابان حافظ، 28مرداد تخریب شد. این خانه که در ابتدا متعلق به کمیته امداد امام خمینی (س) بود، در مزایدهای به فروش رفت و در 28 مرداد تخریب شد. رجبعلی خسروآبادی ، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران گفتهبود که طی دو فقره مکاتبه موضوع واجد ارزش بودن این بنا و همچنین انجام فرآیند ثبت ملی آن را به مالک اعلام شده است. اما گویا این تذکرات نتیجهای در بر نداشت و دیگر از این خانه تاریخی چیزی جز خاطره نمانده است.
خانه بچاری
خانه بعدی که گرفتار تخریب شد خانه تاریخی بچاری بود که در دو طبقه درست روبهروی سینما نفت آبادان قرار داشت. خانه بچاری، با معماری ویژه، چوببریهای زیبا و100 سال قدمت ، 13 سال پیش در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده بود اما امسال به دلیل شکایت مالک آن از فهرست آثار ثبت شده خارج و فروخته شد. در فرآیند فروش آن اداره میراث فرهنگی آبادان تلاش کرد که این خانه را خریداری کند تا از تخریب آن جلوگیری شود اما به دلیل قیمت بالای آن موفق نشد. در نهایت در سوم شهریور سال جاری، بولدوزرها جمعه شب به جان این خانه افتادند و آن را تخریب کردند.
خانه شبان رشت
خبر بعدی تخریبها از رشت رسید، درست همزمان با خانه بچاری، خانه میرزا یوسف خان شبان نیز شبانه به طور کامل با خاک یکسان شد، این خانه که متعلق به اولین شهردار فومن بود از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان، واجد ارزش شناخته شدهبود و حتی پرونده ثبت آن به مالک نیز ابلاغ شدهبود اما مالک بنا بیتوجه به آن، خانه تاریخی شبان را تخریب کرد . ولی جهانی سرپرست معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان در اینباره به خبرگزاری دولت اظهار کرده است:«متاسفانه شهرداری، یاریگر میراث فرهنگی نیست و تا این روند ادامه یابد، بعید نیست که سرنوشت بناهای دیگری نیز چنین شود. ما در پیچ و خم دریافت حکم دادستانی بودیم که خبر تخریب کامل بنا دریافت شد».
خانه نشیبا
موج تخریبها اینبار انگار تمامی ندارد؛ خانه نشیبا در مجاورت امامزاده یحیی در محله عودلاجان، نیز از این تخریبها جان سالم به در نبرده است. البته این خانه هنوز کامل تخریب نشده اما دیوارهای فرسوده آن بهدلیل خطر ریزش بر سر مردم تخریب شده است و باقی خانه نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. آنگونهکه شهرداری منطقه 12 اعلام کرده، این خانه درظاهر وقفی است اما باوجود تذکر به اداره اوقاف برای رسیدگی به وضعیت این بنا، جوابی دریافت نشده است. وضعیت این خانه به حدی نامناسب است که احتمال تخریب آن بسیار زیاد است.
راه حل جلوگیری از این تخریبها چیست؟
تاکنون سه روش برای حل این مشکل مطرح شده است: راه حل اول این بوده که این خانهها توسط دولت به نمایندگی از عموم مردم خریداری،حفظ و نگهداری شود. اگرچه این راه حل سادهترین راه به نظر میآید اما زمانی که به وضعیت بودجه ادارت کل میراث فرهنگی در استانها نگاه میکنیم در کشوری با این حجم گسترده از خانههای تاریخی، به راحتی ممکن نیست. همانگونه که در مورد خانه بچاری در آبادان اتفاق افتاد و اداره میراث فرهنگی نتوانست ملک را خریداری کند.
سیاوش صابری، مدیرکل پیشین دفتر حفاظت از محوطهها و بناهای تاریخی کشور با اشاره به طرحی که در این زمینه توسط دولت تصویب شد، گفت: «ممکن است دارندگان آثار تاریخی در نگهداری از این آثار که در اختیار آنهاست کوتاهی کنند و این بیم وجود داشته باشد که بهواسطه کوتاهی یا درنظر گرفتن منافع شخصی و یا بهدلیل احتمال از دست رفتن مکانهای تاریخی بهعنوان ثروت عمومی فرهنگ جامعه، دولت وارد عمل شود. براساس آن طرح قرار شد برخی آثار فوقالعاده نفیس معماری ایرانی که در اختیار مالکین خصوصی بوده بهدلیل نگرانی از حفاظت صحیح توسط مالک از سوی دولت و به نمایندگی از مردم خریداری شود. در این طرح بناهای فاخر و تاریخی کشور که واجد ارزش معماری و تاریخی بودند متعلق به همه مردم اعلام شده بود».
او ادامه داد:« هرچند که این راه حل در مورد آثار نفیس بسیار به کار آمد اما در مورد خانهها و بافتهای تاریخی چندان موثر نبود چرا که دولت حتی در صورت خریداری بناهای تاریخی، امکان هزینهکرد برای حفظ و احیا و مرمت بسیاری از آنها را نداشته است. بنابراین در حدود سالهای 84 صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن فرهنگی و تاریخی به وجود آمد تا بناهای غیر نفیس در تملک دولت را از طریق مزایده به بخش خصوصی برای مدت زمان معین واگذار کند تا بخش خصوصی در ازای حفظ و مرمت این بناها، با کاربری مناسب از آنها بهرهبرداری کند».
مشارکت هم چارهساز نبود
در راه حل سوم نیز بحث مشارکت سازمان میراث فرهنگی با مالک بناهای ثبت شده در مرمت و حفظ خانهها مطرح شد که در آن، سازمان تسهیلاتی را د ر اختیار مالکان خانههای ثبت شده تاریخی قرار دهد تا آنها خود به حفظ بنا بپردازند که این طرح نیز چندان موفق نبود مثلا در مورد خانه نقلی کاشان، در پرداختهایی که باید از سوی سازمان میراث فرهنگی صورت میگرفت مشکلاتی پیش آمد که مالک را به دردسر انداخت.
بیخبری صندوق احیا
هرچند ثبت یک بنا در فهرست میراث ملی باید برطبق قانون از تخریب آن جلوگیری کند اما شاهدیم که حتی ثبت نیز در مواردی نتوانسته خانه را حفظ کند. علاوهبر اینکه ثبت همه آثار، پیش از رخ دادن حادثهای برای آنها نیاز به نیروی انسانی و بودجه مناسب دارد تا با سرعت بالا انجام شود در حالی که در بسیاری استانها بودجه و نیروی کافی وجود ندارد.همه این اتفاقات نشان میدهد که برای حفظ بناهای تاریخی، طرح و برنامهریزی جدید و قویتری نیاز است و این در حالی است که دفتر حفظ و احیای بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی که پیش از هر مرجع دیگر باید جوابگوی این تخریبها باشد، مدتهاست در سکوت کامل خبری و پشت درهای بسته روی خبرنگاران، مشغول به کارهای خود است و مدتهاست که نشست خبری نداشته است.