◄ زنگ خطر زیان انباشته کامیونداران و شتاب ورشکستگی
در قیمتهای جدید هزینه کامیون ۲۶ درصد از درآمد آن پیشی خواهد گرفت.از نظر حسابداری این به معنی تولید زیان انباشته است. به بیان دیگر و عامیانهتر، هر کامیون به ازای هر ۱۰ میلیون تومان کارکرد باید ۱۲ میلیون ۶۰۰ هزار تومان هزینه کند. یعنی علاوه بر اینکه نمیتواند اقساطش را پرداخت کند باید 2 میلیون و 600 هزار تومان هم قرض کند!
آرش جلیلوند*: هر فعال اقتصادی نیازمند محاسبات قیمت تمام شده کالا و خدمات است.یک خوار بار فروش هیچ وقت پفک نمکی را ۱۰۰۰ تومان نمیفروشد وقتی ۱۲۰۰ تومان آن را میخرد.متأسفانه در صنف کامیوندار و حملونقل جادهای محاسبه قیمت تمام شده پیچیده است و سطح سواد کامیونداران محدود.
ولی حال با فرمول ساده زیر موضوع را توضیح میدهیم. فرض کنید یک خودروی سنگین چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان لوازم مصرفی مانند لاستیک و رینگ و یاتاقان و ... دارد.این لوازم مصرفی پس از جهش قیمت دلار از ۳۷۰۰ به ۷۰۰۰ تومان دچار جهش قیمت میشوند. یعنی کامیونداران باید این مجموعه لوازم مصرفی را به قیمت ۹۴ میلیون تومان خریداری کنند.این در حالی است که در سال گذشته نیز کامیونداری سود چندانی نداشته و چیزی حدود ۶۵ درصد دریافتی صرف هزینه میشده است.
حال با این جهش قیمتها آن ۶۵ درصد چقدر خواهد شد؟
۷۰۰۰÷۳۷۰۰= ۱.۹۴
۹۴درصد افزایش هزینه
۶۵٪×۱.۹۴= ۱۲۶٪
با محاسبات فوق میتوان نتیجه گرفت در قیمتهای جدید هزینه کامیون ۲۶ درصد از درآمد آن پیشی خواهد گرفت.از نظر حسابداری این به معنی تولید زیان انباشته است. به بیان دیگر و عامیانهتر، هر کامیون به ازای هر ۱۰ میلیون تومان کارکرد باید ۱۲ میلیون ۶۰۰ هزار تومان هزینه کند. یعنی علاوه بر اینکه نمیتواند اقساطش را پرداخت کند باید 2 میلیون و 600 هزار تومان هم قرض کند!
البته این را باید در بازه یکساله درنظر گرفت. لازم بهذکر است که یکسال کامیونداران بهعلت کامیون ممنوع ایام عید و عزا ۱۱ ماه دارد.
باری تجمع ماهانه زیان کامیونداران را به ورشکستگی خواهد کشاند. بدیهی است هرچه کارکرد بالاتر باشد ضرر و زیان بیشتر خواهد بود و هرچه کارکرد بالاتر و سرمایه کمتر باشد ورشکستگی زودتر اتفاق میافتد.
البته یک جای امیدواری وجود دارد. هر کامیوندار مبلغی ترکیبی از موجودی نقد + اعتبار نزد فروشندگان + کالاهای نقد شونده (طلای همسر و ...) بهعنوان سرمایه درگردش دارد. توقف کامیون وقتی خواهد بود که سرمایه درگردش صفر شود.
یعنی زمانی که کامیوندار پول نقد، اعتبار شخصی و طلای همسر خود را خرج کامیون کند دیگر نمیتواند کارکند.
بنابراین میتوان امیدوار بود که کامیون خود را از دست نمیدهد ولی این کامیون در پایان سال مالی نه لاستیک دارد نه موتور و یک کالای بلامصرف است که دارای ارزش اسقاطی است.
* مهندس صنایع، کامیوندار، تحلیلگر و مترجم حوزه کامیون
با تشکر از مقالات بسیار مفید و ارزنده جناب جلیلوند حقیقت مطلب آن است که با قیمتهای فعلی خودروهای عمومی و سنگین و با لحاظ کردن تمامی شرایط حاکم بر این بخش واقعا خریداری ناوگان نو در زمان فعلی هیچگونه توجیه عقلی و اقتصادی ندارد و فقط عشق رانندگان و دوستداران این صنف به خودروهای جدید و شغل رانندگی هست که هنوز هم این بخش از اقتصاد کشور را سرپا نگهداشته است که امیدوارم با بدتر و وخیم تر شدن شرایط کاری بخش حمل و نقل این عشق هم به نفرت و جدائی نینجامد!!!!
سلام. چیزی که در این محاسبه و تحلیل مغقول مانده افزایش کرایه ی حمل ( بخش در امدی این معادله ) به بهانه ی افزایش قیمت ارز است. درست یا غلط با افزایش قیمت ارز همه ی کالا ها و خدماتی که بخشی از آنها متکی به واردات است افزایش قیمت پیدا میکنند. چطور میتوان تصور کرد که کرایه ی حمل کامیون ها ثابت باقی بماند و رشد نداشته باشد؟
همچنین هر سال ( فارغ از قیمت ارز) کرایه ی تاکسی و اتوبوس و سواری بین جاده ای رشد داده میشود چطور کرایه ی حمل کامیون میتواند با زمان رشد نکند؟