◄ لجستیک ما مردسالار است
هفته گذشته عملیات اجرایی فاز ۳ بندر شهید رجایی با حضور رئیسجمهور آغاز شد. به گفته مسئولان بخش دریایی کشور، با بهرهبرداری از این فاز، بندر شهید رجایی امکان پهلو دهی کشتیهایی با ظرفیت ۱۸ هزار TEU را خواهد داشت. این امر معانی مهم و امیدوارانهای برای جامعه دریایی و اقتصاد کشور خواهد داشت.
چندی پیش عملیات اجرایی فاز ۳ بندر شهید رجایی با حضور رئیسجمهور آغاز شد. به گفته مسئولان بخش دریایی کشور، با بهرهبرداری از این فاز، بندر شهید رجایی امکان پهلو دهی کشتیهایی با ظرفیت ۱۸ هزار TEU را خواهد داشت. این امر معانی مهم و امیدوارانهای برای جامعه دریایی و اقتصاد کشور خواهد داشت.
با این حال هستند کسانی که میخواهند بدانند اجرای فاز دقیقاً با چه هدفی در دستور کار قرارگرفته است. این پرسش به این دلیل اهمیت دارد که توسعه نیازمند نگرشی همهجانبه است. بهروز فتحی، کارشناس لجستیک، در گفتگو با هفتهنامه «حملونقل» به این موضوع پرداخته است. فتحی البته حرفهایی هم درباره حضور زنان در بخش دریایی کشور داشت.
هفته گذشته عملیات توسعه فاز ۳ بندر شهید رجایی آغاز شد. برخی اعتقاددارند که این کار برای رقابت با بنادر حوزه خلیجفارس است. این موضوع تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
باید به این موضوع توجه کنیم که مفهوم بندر و بندرداری برای کشورهای عربی حوزه خلیح فارس با کشور ما متفاوت است. در کشور ما پهناوری سرزمین و وجود جمعیت بالا نسبت به کشورهای عربی باعث میشود نوع نگاه ما به بندر و بندرداری با آنها فرق داشته باشد.
در نتیجه نمیتوانیم آنها را مبنای کار خود قرار بدهیم. اگر بخواهیم وضع سرمایهگذاری در بنادر خودمان را بررسی کنیم، باید به اقتصاد کشور توجه داشته باشیم. بنادر ما از دیگر بخشهای اقتصادی جدا نیستند.
به همین دلیل فکر میکنم وضعیت بنادر ما با وضع اقتصاد تفاوت زیادی ندارند، پس اگر در بنادر سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری نمیشود، در دیگر بخشها نیز سرمایهگذاری نمیشود. در نتیجه نمیتوان بندر را از کشور جدا کرد.
با چنین دیدگاهی باید توسعه فاز ۳ را چگونه دید؟
باید ببینیم از بندرمان چه انتظاری داریم. آیا فقط واردات میخواهیم یا اینکه میخواهیم بر صادرات هم تمرکز کنیم؟ در حال حاضر بنادر ما بهخصوص بندر شهید رجایی برای صادرات طراحی نشده است، مخصوص واردات است.
دلیل هم این است که اگر بخواهیم مثلاً صادرات پتروشیمی را از بندر شهید رجایی انجام بدهیم، آبخور اسکلههای ما کشتیهای بالاتر از ۱۰ هزار تن را جوابگو نیست، پس برای مسافتهای طولانی پاسخگو نیست، برای حوزه خلیجفارس یا در نهایت هند مناسب است. اما اگر میخواهیم صادرات داشته باشیم، به این معنی که به اروپا، آمریکای جنوبی یا آفریقا صادرات کنیم، این حجم بار صرفه اقتصادی ندارد.
متأسفانه علاوه بر تحریمهای خارجی، ما دچار یک خودتحریمی هم هستیم. کشور ما از نظر فراوردههای نفتی توانایی و تجربه بالایی دارد. شرکتهایی مانند شرکت نفت هم در مقیاسی بزرگ در حال کار هستند. اگر بخواهیم در این بخش صادرات داشته باشیم، لازم است بنادرمان هم پاسخگو باشند که متأسفانه نیستند.
پرسش اینجاست که آیا از اساس ما قابلیت رقابت خواهیم داشت؟
قطعاً امکانپذیر است، به این دلیل که ما شرایط ویژهای داریم. ما با پانزده کشور همسایه هستیم و از نظر جغرافیایی در نقطهای قرارگرفتهایم که میشود گفت گذرگاه اروپا و آسیای میانه و جنوب و آسیا است. پس کشور ما پتانسیل فعالیت در حوزه لجستیک و اینکه بهعنوان هاب لجستیکی شناخته شود، دارد. اما اگر نگاه ما وارداتی است، ظرفیت فعلی کافی است. البته اگر میخواهیم صادرات داشته باشیم، به بخشهای دیگر هم نیاز داریم.
چه بخشهایی؟
باید تمام زیرساختها و بخشها منطبق شوند. برای اینکه بتوانیم بندر صادراتی داشته باشیم، برای مثال باید فکری برای پسکرانهها بکنیم. یعنی بهجای اینکه صنایع را در سطح کشور پخشکنیم، آنها را در اطراف بندر متمرکز کنیم. اگر هم بحث ما ترانزیت است، میتواند دلیلی باشد که بتوانیم کشتیهای بزرگ را پهلوگیری کنیم تا اقتصادی برخورد کرده باشیم و بازاری را که وجود دارد، جذب کنیم تا بتوانیم خدمات بهتری به کشورهایی که پهلوگیری میکنند، ارائه دهیم. البته باز لازمه اینها این است که طرح بزرگ و جامعی داشته باشیم و با توجه به برنامه اقتصادی که در دیگر بخشهای کشور وجود دارد، بنادر خود را توسعه بدهیم.
بهزعم شما توسعه فاز ۳ چگونه باید دیده شود؟
واقعیت این است که برای من این سؤال وجود دارد که آیا ایجاد اسکله جدید در بندر شهید رجایی با این ظرفیت، با این هدف بوده است که از رقابت با کشورهای عربی عقب نمانیم یا هدف دیگری داریم.
این هم دلیل نمیشود که اگر این ظرفیت را ایجاد کردیم، بار به سمت ما بیاید. به کارهای بیشتری نیاز داریم. اگر هم هدف ما این باشد که به هاب منطقه تبدیل شویم، کمی شبههبرانگیز است. لازم است بدانیم پشت این توسعه و ایجاد ظرفیت چه فکر و طرحی بوده است و اینکه قرار است در چه مدت این کار به نتیجه برسد. آیا از اساس برنامهای وجود داشته است؟ آیا رقابت برای ارائه تصویری بهتر برای مشتریان و کشتیرانی بوده است یا برای بخش صادرات؟
میخواهم از این موضوع فاصله بگیرم و موضوع دیگری را مطرح کنم. حضور زنان را در فضای دریایی کشور را چگونه میبینید؟
در لجستیک کشور ما بیشتر مردسالاری حاکم است. برای مثال اگر به پایانه کانتینری بندر شهید رجایی بروید، عملاً با خانمها سروکار ندارید و همهچیز دست آقایان است. البته در بخش کشتیرانی، بازاریابی و مذاکره خانمها حضور دارند که بیشتر در بخشهای اداری است، اما متأسفانه در بخش عملیاتی حضور چندانی ندارند.
فکر میکنید این ظرفیت در کشور وجود دارد؟
به نظر من این ظرفیت وجود دارد، اما باید شرایط آماده شود. مشکل ما این است که ما در بخش لجستیک مشکلداریم. به عبارت دیگر ما مشکل فقدان نگاه یکپارچه داریم. اتفاقاً فکر میکنم حضور خانمها در بخش لجستیک به دلیل دقت بالای آنها و نظم و انضباطی که دارند، بسیار مؤثر خواهد بود. لجستیک بهشدت نیازمند نظم و انضباط است و این به معنای کاهش هزینه و سرویسدهی بهتر است. برای همین هم فکر میکنم آنها در این بخش موفق خواهند بود.