کریدور آیمک رقیب پروژه کمربند-جاده است؟
معرفی پروژه ایمک به عنوان جایگزین یا حداقل رقیبی برای پروژه جاده ابریشم چین را می توان به مثابه خنجری در قلب مرکز ثقل سیاست خارجی چین دانست آن هم در حالی که پروژه جاده ابریشم به دلایل مختلفی هم اکنون نیز دچار مشکلات حادی شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در خطبه عربی نماز جمعه نصر نسبت به طرح غربی- عبری تبدیل اسرائیل به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فنّاوری از غرب به منطقه یا پروژه کریدور آِی مک هشدار داده و رفتار جنایتکارانه این رژیم را بیش از هر چیز ناظر به این پروژه دانستند.
به گزارش تین نیوز، رونمایی از طرح این کریدور در نشست گروه 7 و قبل از حمله 7 اکتبر 2023 حماس به رژیم صهیونیستی صورت گرفت و برخی این حمله را بی ارتباط با تغییر این نظم غربی-عبری نمی دانند.
در ادامه به بررسی وجوه مختلف این کریدور و نقش آن در معماری نظم منطقه ای و جهانی پرداخته شده است.
اهمیت کریدورها در نظم آتی بین المللی
با تغییر شرایط اقتصادی سیاسی و امنیتی و راهبردی جهانی دولت ها به دنبال خلق فرصت های اقتصادی بیشتر به منظور بهینه سازی هزینه های سیاست خارجی خود در جهانی مملو از عدم قطعیت ها می باشند.
در جهانی که امروز زیست میکنیم دو نیرو جهانی اقتصادی نئولیبرال و نئومرکانتلییسم به دنبال برتری یافتن در جهان پیرامون خود می باشند. جهانی که میان دو منظومه دریایی که ایالات متحده هدایت آن را بر عهده دارد و منظومه ای زمینی که چین سعی میکند هدایت آن را بر عهده بگیرد تقسیم شده است.
با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی چین نیرو تجاری مرکانتیلیسم بار دیگر به صحنه عملیات اقتصادی جهانی بازگشته است. گرچه دراین بین به نظر میرسد که تاکنون دست پایین تر را نسبت به نیرو جهانی نئولیبرال به رهبری ایالات متحده داشته است. از آن گذشته تحولات چندی منجر به کاهش نیرو و توان چین به منظور تولید و بازسازی یک نظم جایگزین و یا حداقل رقیب در برابر نظم نئولیبرال به رهبری ایالات متحده داشته است.
در چنین جهانی کریدورهای اقتصادی به منزله رگ های حیاتی نظم ژئواکونومیک اقتصاد جهانی مورد توجه بیش از پیش قدرت های بزرگ جهانی و نیز قدرت های منطقه ای قرار گرفته است، دولت ها بیش از گذشته سعی در بازتعریف دستور العمل های سیاست خارجی خود در چهارچوب سیاست های دالان های جهانی به منظور افزایش ارزش افزوده سیاست خاجی و خلق ثروت می باشند.
کریدورهایی که نه تنها ابعاد جهانی و فرا قاره ای دارند بلکه گاها دارای ابعاد جغرافیایی محدودتری می باشد. نظیر جاده توسعه عراق که طرحی منطقه ای با مشارکت ترکیه، امارات، عراق و قطر می باشد یا طرح کریدور زنگزور در قفقاز که نه تنها دارای ابعاد منطقه ای مهمی می باشد بلکه به دلیل قرار گرفتن در یک کشور کوچک حوزه قفقاز دارای ابعاد ملی مهمی نیز برای دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان می باشد.
در همین چهارچوب تابستان سال گذشته درست در هفته های پیش از وقوع عملیات هفتم اکتبر حماس علیه رژیم صهیونیستی بود که طی اجلاس سران گروه بیست قدرت اقتصادی جهان در دهلی نو از کریدور ایمک رو نمایی شد.
جایگاه کریدور آیمک در نظم بین المللی
کریدور ایمک یا کریدور هند – خاورمیانه – اروپا در شرایطی به عنوان یک دالان اقتصادی جهانی به جهان عرضه شد که هند در قامت یک رقیب آسیایی جدی برای رویای نظم آسیایی چین به رهبری شی جین پینگ قد راست کرده است. رقابتی که ایالات متحده امریکا و متحدان آن در آسیا از جمله ژاپن و کره جنوبی و استرالیا به شدت از آن حمایت می نمایند. این مسئله مخصوصا از آن جهت حائز اهمیت است که به یاد داشته باشیم همزمان با پیشرفت پروژه «کمربند-جاده» شی جی پینگ یا اصطلاحا پروژه جاده ابریشم جدید، چین به عنوان مرکز ثقل سیاست خارجی این کشور در زمان ریاست جمهوری شی جی پینگ مطرح بوده است.
این در حالی است که از سال ها قبل مسئولان و سیاست مداران و تحلیل گران غربی در مورد جایگزینی نظم امریکایی با نظم چینی در پی افزایش قدرت چین در نظام اقتصادی جهانی و ترجمه این قدرت به قدرت نظامی و راهبردی صحبت های زیادی صورت گرفته است.
به هر روی غرب به رهبری ایالات متحده از دیرزمانی به دنبال کنترل این افزایش قدرت چین و در صورت امکان کاهش و معکوس کردن مسیر آن بوده است و در این مسیر راه کارهای مختلفی را امتحان کرده است. این در حالی است که مسیر رشد اقتصادی چین نیز طی یک دهه گذشته به آرامی اما با شتابی فزاینده در حال کاهش بوده است که این مسئله از نظر تحلیل گران جهانی پوشیده نمانده است.
نگرانی از نظم چینی
به هر روی با وقوع بحران کرونا فرصت های بدیعی به منظور کنترل و کاهش سرعت رشد اقتصادی چین پیش آمد. از جمله بالا گرفتن بحث های سنگین در محافل اقتصادی و امنیتی جهان به منظور متنوع سازی زنجیره های تامین کالاهای جهانی مخصوصا کالاهای استراتژیکی نظیر مواد معدنی کمیاب مورد استفاده در تکنولوژی های مرتبط با انرژی پاک.
در این میان هند، ژاپن و کره جنوبی همواره به دنبال مطرح نمون خود به عنوان جایگزین های مناسب چین در نظم اقتصادی جهانی هستند. اما هر سه کشور نیز از ناحیه افزایش قدرت چین دچار تشویش و نگرانی می باشند. در این میان هندوستان به دلایل مختلف از جمله جمعیت بسیار بالا که بر خلاف کشورهای چین، ژاپن و کره جنوبی توانسته است رشد جمعیت بالای خود را همچناان حفظ نماید، وسعت بالای این کشور و پهنه سه فصلی آن در بالا و پایین خط استوا و نیز همچواری با آبراه های مهم و راهبردی جهانی از جمله اقیانوس هند، دریای عرب، تنکه مالاکا و ... و نیز منابع معدنی و کشاورزی و غذایی بی نظیر این کشور را به یکی از استعدادهای در حال رشد جهان در عرصه اقتصادی نموده است.
استعدادی که ایالات متحده پیش از سایرین متوجه آن شده است و با سرمایه گذاری های گسترده بخش های فنی و خدماتی از جمله حوزه های آی تی و هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی و صنایع هوافضای این کشور صنایع مادر از حمله صنعت فولاد این کشور را تقویت نموده است.
کریدور «آیمک» رقیب پروژه «کمربند-جاده»
در این میان معرفی پروژه ایمک به عنوان جایگزین یا حداقل رقیبی برای پروژه جاده ابریشم چین را می توان به مثابه خنجری در قلب مرکز ثقل سیاست خارجی چین دانست آن هم در حالی که پروژه جاده ابریشم به دلایل مختلفی هم اکنون نیز دچار مشکلات حادی شده است. جنگ روسیه و اوکراین و از دسترس خارج شدن مسیر روسیه به عنوان مسیر اولیه و مرجح دولت چین و نیز درگیری جمهوری اسلامی ایران با تحریم های بسیار گسترده و شرایط امنیتی خاص منطقه از جمله مسائل مهمی هستند که این پروژه را در حال حاضر دچار مشکل نموده است. از سوی دیگر کاهش قابل ملاحظه شتاب رشد اقتصادی چین، کاهش شدید در سرمایه گذاری های مستقیم خارجی و نیز افزایش ارزش بدهی های ملی چین از جمله دیگر دلایل کاهش شدید سرعت توسعه این ابر پروژه اقتصادی چین بوده است.
توافق ابراهیم؛ قطعه مهم پازل نظم آمریکایی
از سوی دیگر ایمک را می توان تکه تکمیلی در کنار گروه I2U2 متشکل از ایالات متحده امریکا، امارات متحده عربی، رژیم صهیونیستی و هندوستان دانست که مخصوصا بعد از شکل گیری توافقات ابراهیم توانسته است نقش پر رنگ تری را در معادلات اقتصادی و امنیتی و سیاسی منطقه بازی نماید. در این چارچوب می توان این پروژه را مسیر ژئوپلیتیک رسیدن رژیم صهیونیستی به اقیانوس هند از طریق خلیج فارس و دریای عرب و از سوی دیگر مسیر رسیدن قدرت های شرق آسیا به اروپا بدون وابستگی به پروژه راه ابریشم چین دانست.
به همین دلیل بلافاصله بعد از طرح این مسیر توسط ایالات متحده امریکا و هندوستان دولت ترکیه از این طرح به دلیل عدم در نظر گرفتن ترکیه و منافع این کشور از آن شکایت نمود و بر توسعه جاده توسعه عراق با مشارکت امارات و قطر و عراق تاکید نمود. پروژه ای که پر واضح است مخصوصا با حضور شرکت های کره ای و اماراتی و البته ژاپنی و اروپایی به منظور توسعه بندر فاو عراق در دهانه خلیج فارس و توسعه زیر ساخت های مورد نیاز آن در سراسر مسیر، این مسیر نه تنها رقیب یا جایگزین این ابر پروژه نیست بلکه تنها و تنها تکه ای از پازل طراحی شده ای است که درست در جای خود قرار گرفته است و به عنوان یک مسیر فرعی و احتمالا کوتاهتر از مسیر اصلی عمل خواهد کرد.
آیمک پروژه ای نه صرفا اقتصادی
در همین راستا باید به طراحی بافتار اطلاعاتی – امنیتی منطقه مورد پوشش نیز توجه نمود. بافتاری که از جوامع اطلاعاتی دولت های عضو این مسیر و نیز پشتیبانی عناصر اطلاعاتی پشتیان های اصلی این طرح تشکیل شده است.
واقعیت آن است که از سال ها پیش از انعقاد پیمان ابراهیم دو تحول اطلاعاتی و امینیتی بسیار مهم در این منطقه در جریان بوده است. از یک سو روابط اطلاعاتی دولت های عرب حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی به صورت روز افزون در آمده است و مشخصه این روابط امروز گستردگی و سرعت رشد آن می باشد و از سوی دیگر هندوستان نیز به رژیم صهیونیستی و البته ایالات متحده به عنوان متحدانی قابل اعتماد در برابر پاکستان و البته چین می نگرد.
از این جهت است که میان جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، جامعه اطلاعاتی هندوستان و مخصوصا سازمان تحقیق و تحلیل اطلاعات به عنوان سازمان مرکزی اطلاعات خارجی هند روابط گسترده و عمیقی در طول سالیان گذشه مخصوصا در دوران جنگ با تروریسم ایالات متحده شکل رفته است. در این رابطه مخصوصا حملات یازدهم سپتامبر سال 2008 به هتل بمبئی توسط عناصر پاکستانی نیروهای شبه نظامی از جمله اعضای شبکه جهادی پاکستان که به یازده سپتامبر هندی معروف شد نقش تعیین کننده ای در نزدیکی هندوستان به رژیم صهیونیستی داشته است.
همکاری اسرائیل و 5 چشم
این در حالی است که در طول سال های گذشته رژیم صهیونیستی نیز به عنوان یک عضو جدید – اما شاید غیر رسمی – اتحاد پنج چشم اطلاعاتی جهان متشکل از ایالات متحد امریکا، بریتانیا، استرالیا، کانادا و نیوزلند از اهمیت غیر قابل چشم پوشی در شکل دهی به ساختار اطلاعاتی جدید منطقه داشته است. در همین رابطه بد نیست بدانیم که از سال 2006 و شروع جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان دولت های آمریکا و اسراییل طی یک روزآمد سازی قراردادهای مرتبط با همکاری های اطلاعاتی از جمله اطلاعات و عکس های ماهواره های جاسوسی امریکا را مورد به سازی قرار دادند.
از جمله طبق قرادادهای قبلی میان تل اویو و واشنگتن، آمریکا از ارائه اطلاعات ماهواره ای و یا اطلاعات تکنیکی و یا منابع انسانی که می تواننست به قتل و یا مرگ افراد منجر شود به اسراییل خودداری می نمود. این تصمیم مخصوصا پس از ترور علی حسن سلامه از جمله فرماندهان نظامی نیرو های فلسطینی طی درگیری های دهه 1979 توسط اسراییل گرفته شد. اما از آن پس تل اویو و ایالات متحده از هماهنگی و همکاری گسترده اطلاعاتی در هر دو سطح منابع انسانی و منابع تکنیکی (ماهواره ای، سایبری، سیگنیت و...) برخوردار شده اند.
چرایی شیفت اسرائیل از یوروکام به سنتکام
با شکل گییری پیمان ابراهیم در سال 2018 اسراییل نیز از فرماندهی اروپایی ایالات متحده امریکا (یوروکام) به زیر نظر فرماندهی مرکزی (سنتکام) تغییر مکان داد و از سال 2019 رژیم صهیونیستی دارای یک نماینده تمام وقت در ستاد مرکزی فرماندهی مرکزی شده است. امری که پیچیدگی روابط اطلاعاتی میان اعراب، اسراییل و ایالات متحده امریکا را بیشتر و عمیق تر می نماید.
همکاری اطلاعاتی اعراب خلیج فارس و اسرائیل
در این بین سازمان های اطلاعاتی عربی مانند سازمان ملی اطلاعات امارات و سازمان عمومی اطلاعات عربستان نیز به عنوان واسطه های تعمیق حضور اسراییل در لایه های اطلاعاتی و امنیتی منطقه از نقش فعال تری برخودار خواهند بود. از جمله در سال 2021 رییس سازمان اطلاعات عربستان مسئله حضور نماینده اسراییل در ناوگان پنجم ایالات متحده را امری مثبت در جهت تعمیق پیوندهای اطلاعاتی دو طرف دانست. به نظر میرسد که سازمان اطلاعات ترکیه یا میت نیز در این میان مشغول نقش آفرینی های مخصوص خود مخصوصا با دولت قطر و نیز سازمان های مرتبط با گروه های اسلام گرا بوده و به عنوان بخشی از پازل کمربند اقتصادی اروپا – هند ایفای نقش می نماید.
نقش ترکیه چیست؟
نباید از یاد برد که ترکیه به عنوان یکی از اعضا ناتو از دسترسی بسیار مناسبی به منابع اطلاعاتی ناتو و مخصوصا ایالات متحده برخوردار می باشد. این در حالی است که الحاق اسراییل به فرماندهی مرکزی امریکا در کنار فعالیت های ترکیه در خلیج فارس می تواند برنامه های امریکا به منظور هماهنگی و یک پارچه کردن شبکه نظارت جهانی پنتاگون با یک پارچه سازی سیستم های نظارت و شناسایی ISR دولت های منطقه تکمیل نماید.
جایگاه محوری هند در نظم آمریکایی
همچنین باید به نکته ای اساسی از روابط اطلاعاتی احتمالی میان هندوستان و رژیم صهیونیستی نیز دقت داشت. به یاد بیاوریم که هندوستان از دیر باز به عنوان قطب سرمایه گذاری در حوزه آی تی در آسیا مطرح بوده است. به گونه ای که هندوستان امروز به عنوان یک ابرقدرت حوزه آی تی در آسیا و حتی جهان در نظر گرفته می شود. این در حالی است که اسراییل نیز به عنوان قطب سرمایه گذاری در حوزه آی تی در خاورمیانه از سهم قابل توجهی از سرمایه گذاری های مستقیم شرکت های بین المللی های تک حوزه فناوری اطلاعات در خاورمیانه برخودار می باشد.
حضور مستقیم شرکت های حوزه آی تی از جمله گوگل، متا، مایکروسافت و ... در اسراییل و هندوستان و سرمایه گذاری های سنگین صورت گرفته را باید در این راستا در نظر گرفت. این در حالی است که اسراییل به عنوان یک عضو تازه به گروه اطلاعاتی پنج چشم متشکل از بریتانیا، ایالات متحده آمریکا، کانادا، نیوزلند و استرالیا ملحق شده است. جی سی اچ کیو یا سازمان امنیت و کنترل ارتباطات بریتانیا به عنوان همتای آژانس امنیت ملی ایالات متحده وظیفه رهگیری و تحلیل اولیه و تقسیم اطلاعات دریافتی میان سازمان های متحد را دارد و در این میان برای انجام وظایف خود به شدت به همکاری سازمان های همکار در نقاط مختلف جهان وابسته می باشد.
حضور رژیم صهیونیستی به عنوان یک قدرت حوزه فناوری اطلاعات از سویی و از سوی دیگر به عنوان یک قدرت مهم اطلاعات و عملیات های سایبری در شرق مدیترانه و نیز حضور سیاسی و نظامی و اقتصادی در خلیج فارس در قالب فرماندهی مرکزی ایالات متحده این امکان را پدید می آورد که رژیم صهیونیستی از قابلیت های مورد نیاز جهت تعمیق بیشتر در لایه های اطلاعاتی منطقه ای برخودار باشد.
حال با حضور مستقیم هند در قالب یک ابرپروژه اقتصادی که از جمله رقیب راهبردی پروژه جاده ابریشم چین نیز می باشد، می تواند به عنوان یک وزنه اطلاعاتی در منطقه علیه حضور امنیتی و اطلاعاتی چین عمل نماید و در واقع منظومه فعالیت های اطلاعاتی ضد محور پکن – مسکو – تهران را از خلیج فارس به اقیانوس هند و دریای مدیترانه برساند.
فرجام سخن
از این نظر پروژه ایمک را می توان هم به عنوان یک رقیب پروژه جاده ابریشم چین در نظر گرفته شود و هم به عنوان یک لنگر اقتصادی، منجر به تثبیت اسراییل در منطقه شود. رقیبی که نه تنها در حوزه تجارت و بازرگانی قصد شکست پروژه چینی را دارد بلکه در قالب سلاحی ژئوپلیتیک در صدد بازتعریف نظمی بین منطقه ای به منظور مقابله با روایت ژئوپلیتیک جهانی چین از یک سو و از سوی دیگر مقابله با نفوذ منطقه ای تهران در پیوست با روایت چینی تلقی شود.
جایگاه ایران در سطح جهانی خیلی نزول کرده است که همه اینها بخاطر سیاست های کشور ماست اگر منافع ایران در نظر بگیریم نشانده این است که ما خیلی در خراج پول علیه کشورمان کار کردیم عاقبش خدا می دانند