◄ 77 بند بر پای ترانزیت
ترانزیت، ذینفعان و تأثیرگذاران متعددی دارد. ذینفعان اصلی ترانزیت، تجار داخلی و بینالمللی هستند که میخواهند کالای خود را در سریعترین زمان و با کمترین هزینه و با اطمینان از امنیت سرمایه خود، از سرزمین ما عبور دهند و به کشورهای سومی برسانند. اما ثأثیرگذاران، همانهایی هستند که خود را با ذینفعان اشتباه گرفتهاند.
امین ترفع*- حدود یک سالی از سلسله جلسات معاونت حملونقل وزارت راهوشهرسازی با فعالان حوزه ترانزیت در بخش خصوصی میگذرد. جلساتی که نتیجه آن چیزی نبود جز برشمردن موانع و مشکلاتی که پای ترانزیت را در کشور ما لنگان کرده است. بعد از جمعبندی موارد مطرحشده در جلسات، حساب سرانگشتی از تعداد مشکلات، عدد ۶۶ را نشان داد. ۶۶ مشکلی که ترانزیت بار از پهنه ایران را تا آنجا کند و پیچیده کرده که اگر کسی مجبور نباشد، به ترانزیت از قلمرو ایران تن نمیدهد. این موضوع آنقدر مهم و حیاتی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی معاونت حملونقل شد. برنامهریزی شد تا ظرف مدت یک سال، هر آنچه مقدور است از این ۶۶ مشکل بکاهیم. جلسات بیشمار و پیگیریهای متعددی با تأثیرگذاران در ترانزیت برگزار شد.
ماه قبل دوباره خودمان دورهم جمع شدیم تا هر آنچه در این یک سال توانستیم از ۶۶ مشکل حل کنیم را برشمریم. با خوشحالی کنار مشکلات حلشده تیک زدیم و بر خود بالیدیم که با پیگیریهایمان ۱۴ مشکل حل شده است. اما دراثنای بررسی مشکلات حلشده، در کمال ناباوری ۱۱ مشکل جدید حلنشده خودنمایی کرد و فهرست ۶۶ تایی ما را ۷۷ تایی کرد. ۷۷ مشکلی که پای ترانزیت را عقال کرده و تکان خوردنش را سخت و سنگین کرده است. اطمینان دارم اگر بارها پیکر نحیف و بیرمق ترانزیت را واکاوی کنیم، شمارگان از ۷۷ پای بند هم افزون خواهد شد.
ترانزیت، ذینفعان و تأثیرگذاران متعددی دارد. ذینفعان اصلی ترانزیت، تجار داخلی و بینالمللی هستند که میخواهند کالای خود را در سریعترین زمان و با کمترین هزینه و با اطمینان از امنیت سرمایه خود، از سرزمین ما عبور دهند و به کشورهای سومی برسانند. اما ثأثیرگذاران، همانهایی هستند که خود را با ذینفعان اشتباه گرفتهاند. ذهنتان زیاد جای دوری نرود. خودمان را میگویم. مایی که در نهادهای عملیاتی، حاکمیتی و نظارتی نشستهایم و بهجای بسترسازی برای تسهیل امور، فقط موضوعات را پیچیده و لاینحل میکنیم. یکی از اولین قربانیان این مدل کارکردن ما، ترانزیت است. شاید خودمان هم درست ندانیم که چرا اینطور میشود. ریشه این مشکل، یکی از بزرگترین معضلات مدیریتی در کشور است. ما در کشور بیشازحد وظیفهگرا هستیم.
همه تلاشمان را میکنیم تا به بهترین نحو انجاموظیفه کنیم. اما از یک چیز غافل هستیم و درد هم همینجاست. مدل مدیریتی ما با مفهوم فرایند و مدیریت فرایندی کاملاً بیگانه است. حتی دو سازمان یا نهاد یا اداره که در ظاهر با هم همکار و شریک هستند نیز با این معضل دست به گریبانند. معضلی که عملاً هماهنگی بخشی و فرابخشی را غیرممکن میسازد. خودتان تصور کنید. برای انجام دقیق وظیفه سازمانی و جهت تکمیل گزارشهای رنگ و آبدار و مدیرپسند، تا جایی که جا دارد به بازرسیها، کنترلها و نظارتهای گاهوبیگاه میافزاییم و تا آنجا جلو میرویم که عملاً فرایندها با پیچیدگی زائدالوصفی روبهرو میشوند و تحقق درست و بدون مشکل آن را با چالش مواجه میکند. هر کس که حداقل یک کتاب مدیریتی را تورق کرده باشد حتماً با این تعاریف مواجه شده است.
وظیفه واحدی از کار است که یک فرد یا نهاد دنبال میکند اما در مقابل، فرایند، زنجیرهای از وظایف بههمپیوسته است که باید برای ذینفعان خلق ارزش کند. به عبارت بهتر، فرایند زنجیرهای از ارزشهاست، هر حلقه از زنجیره برای حلقه بعد، خلق ارزش میکند و درنهایت، برآیند فرایند منجر به تولید ارزش میشود. یکی از این فرایندها، ترانزیت است. با این تفاوت که هر یک از حلقههای این زنجیره فقط برای خود ارزش میآفریند بیآنکه اصلاً به حلقه بعدی توجه کنند. بانک، بیمه، حملونقل، بندر، گمرک، استاندارد، قرنطینه، نهادهای نظارتی و امنیتی، اصناف و بخشهای خصوصی، هرکدام صرفاً به انجاموظیفه با هدف تأمین منافع سازمانی و جامه عمل پوشاندن به مأموریتشان عمل میکنند.
غافل از اینکه هرکدام از این حلقهها باید برای حلقه بعدی طوری ارزشآفرینی میکرد که درنهایت فرایندی به نام ترانزیت از قلمرو ایران بتواند برای تجار بینالمللی خلق ارزش کند. ریشه ۷۷ مشکل هم دقیقاً همینجاست. مشکلاتی که عموماً به دلیل عدم هماهنگی بین حلقههای فرایند ترانزیت است. بهغیراز درآمدهای مستقیم ناشی از تقویت جریان ترانزیت، منافع غیرمستقیم و کلان بسیاری وجود دارد که بازگوکردن بخشی از آن خالی از لطف نیست. درصورتیکه فرایند ترانزیت ارزشآفرین باشد، تجار و صاحبان کالا را راغب میکند تا با اطمینان خاطر از زمان، هزینه و امنیت، سرمایه خود را به دست فورواردرهای ایرانی بسپارند، تا بهمرور و همزمان با ارزشآفرینی فرایند ترانزیت، جریان تجارت بین ملتهای منطقه بستر امنی برای تبادل از قلمرو ایران بیابد و منافع تجاری و اقتصادی دولتها و ملتها به امنیت سرزمینمان گره بخورد. در این صورت دیگر چه قدرت بینالمللی را یارای تهدید ما با ابزار تحریم تجاری و اقتصادی خواهد بود.
*مدیر کریدورهای حملونقل بینالمللی کشور