◄ خصوصیسازی صنعت راهآهن در مسیر توسعه کشور
در کشورهای در حال توسعه، شنیدن جمله « تکنولوژی را باید وارد کنیم » از زبان دولتها عادی شده است. ولی آنچه که مورد بحث قرار میگیرد چگونگی آن است. آیا دولتها به تنهایی میتوانند هزینه خرید و ساخت تکنولوژی را درهمه بخشهای تولیدی وخدماتی و.. تامین کنند؟
در کشورهای در حال توسعه، شنیدن جمله « تکنولوژی را باید وارد کنیم» از زبان دولتها عادی شده است. ولی آنچه که مورد بحث قرار میگیرد چگونگی آن است. آیا دولتها به تنهایی میتوانند هزینه خرید و ساخت تکنولوژی را درهمه بخشهای تولیدی و خدماتی و.. تامین کنند؟
دولتهایی که صرف تامین هزینههای نگهداری کشور به بانکها و ذخایر طبیعی و مالیات شهروندان و غیره وابستهاند، با چه توانی قادر به ارتقای تکنولوژی و بهرهبرداری ازآن خواهند بود؟
درکشورهای توسعه یافته امروزی، دولتها تصدیگری صنایع و خدمات سرمایهبر و سنگین را به بخش خصوصی و سرمایهگذار سپردهاند و به درآمد کامل آن نیز طمع نمیکنند. بخش خصوصی با استفاده از سرمایه و سازوکار متناسب با آن صنعت و ایجاد اشتغال برای شهروندان، وارد عمل میشود و پس از فروش کالا و یا خدمتی که تولید کرده است مالیات آن را متناسب با تعرفههای قانونی پرداخت میکند و در نهایت دولت نیزاز آن بهرهمند میشود بیآنکه دغدغهای داشته باشد.
یکی از تفاوتهای کشورهای توسعه یافته و کشورهای درحال توسعه (جهان سوم) در همین است .
در کشورهای توسعه یافته، دولت برای توسعه صنایع و سرمایهگذاری بخشهای خصوصی و خارجی، برنامهریزی و بستری را فراهم کرده است که سرمایهگذار داخلی بتواند با استفاده از تسهیلات نسبت به خرید و ساخت و بهرهبرداری از تکنولوژی روز دنیا بدون نیاز به بستن قراردادهای به قول خودمان «ترکمن چای» اقدام کند و پیآمد آن هم از دید هیچ کس پوشیده نیست.
راهآهن در ایران یکی از مواردی است که احتیاج به سرمایهگذاری سنگین بخش خصوصی دارد و اگر دولتها، زمینههای رشد و توسعه را که بحثهای تخصصی آن خارج از این گفتار است، فراهم کنند میتوانیم شاهد شکوفایی صنعت حملونقل ریلی در ایران باشیم.
بخش خصوصی صنعت حملونقل ریلی ایران در طی سالهای گذشته رشد چشمگیری نداشته که خود نتیجه کم توجهی و بیمهری بخش دولتی نسبت به آن بوده است. به نظر میرسد رشد و توسعه زیرساختها در صنعت حملونقل ریلی ایران حتی با وجود یک خط بودن بعضی مسیرها، سیر صعودی داشته است اما ساخت و تولید واگن و لکوموتیو بنا به دلایلی که ذکر آن رفت درعین حال که انجام میشود، رضایت بخش نیست. چرا که شرکتهای داخلی به ازای خدماتی که انجام میدهند درآمد کافی برای سرمایهگذاری بیشتر و ارائه خدمات برتر ندارند. تصمیمگیریهای متفاوت در دولتها برای صنعت حملونقل ریلی ایران سبب بلاتکلیف ماندن آن از نظر تصدی امور در بخش روسازی و بهرهبرداری شده است. میگوییم مالک زیرساخت دولت است ولیچه معنی دارد واگن متعلق به بخش خصوصی ولکوموتیو متعلق به بخش دولتی و یا برعکس آن باشد. چرا تصمیمی که گرفته شد کامل به انجام نرسید؟
در حملونقل جادهای و در حملونقل هوایی تصدی امور با بخش خصوصی است و دولت مالک و مسئول جادهها و ترمینالهای زمینی و هوایی (فرودگاهها) شده و بر امور مربوط به بخش خصوصی فقط نقش نظارتی دارد. چرا در حملونقل ریلی اینگونه نیست؟
«یک بام و دوهوا بودن» از یک سو و نادیدهگرفتن تجربیات دیگر کشورهایی که صنعت ریلی موفق دارند و پا فشاری بر تصدیگری در این صنعت و... که ذکر آنها دراین گفتار نمیگنجد سبب کندی حرکت صنعت حملونقل ریلی ایران شده است.
صنعت راهآهن و بخش خصوصی
بنا به تعریف صنعت راه آهن به معنی مجموعه مؤسسات، سازمانها و شرکتهای فعال در حوزه زیر بخش حملونقل ریلی کشور، اعم از شرکت راهآهن ج.ا.ا، شرکتهای زیرمجموعه آن و بخش غیردولتی (خصوصی) شامل شرکتها و موسسات انتفاعی و غیرانتفاعی است. این تعریف شامل حمل و نقل ریلی درون شهری و حومه ای مرتبط با آن (که تحت عنوان مترو معروف است) نمی شود.
بی تردید حضور بخش خصوصی تاثیر بسیار زیادی در رشد و گسترش حملونقل ریلی کشور داشته است. تبدیل راهآهن ایران به «شرکت راهآهن ایران »در دهه پنجاه هجری شمسی دلیل روشنی برای این ادعا است که بخش دولتی به تنهایی نمیتوانست راهآهن را به رونق درآورد. راه آهنی که قطارهای آن نسبت به جاده ، دریا و هوا امنیت بیشتری دارد و حجم مسافر و بار و در نتیجه کرایه حمل نازل آن قابل قیاس با جاده وهواپیما نیست.
ازنگاه کارشناسان صنعت راهآهن، رشد وتوسعه ورونق این صنعت درایران با توجه به نیاز فراوان سرمایه و تکنولوژی از طریق «خصوصی سازی» این صنعت امکانپذیراست.
«خصوصی سازی» در صنعت راه آهن به معنای فرایند واگذاری مالکیت داراییها (به جز شبکه راهآهن)، مدیریت آنها یا جذب منابع تولیدی بخش غیردولتی در تولید خدمات حملونقل ریلی است. در واقع بخش بهرهبرداری راهآهن به سازمانهای خصوصی واگذار میشود و دولت به حسن انجام امور آن نظارت میکند.
با خصوصی سازی دراین صنعت، شرکتهای حملونقل برای جذب مسافر و بار وارد رقابت (رقابت در بازار و رقابت برای بازار) میشوند و پیآمد آن:
- ارتقای سطح کیفی و کمی حمل مسافر و بار
- استفاده از جدیدترین فناوری در قطارها جهت رفاه مسافرین
- افزایش سرعت قطارها
- افزایش حجم جابجایی کالای ترانزیت با ایجاد جذابیت برای مشتریان خارجی (دقت بیشتر در زمانبندی، صدور بارنامه، جذاب شدن تعرفه کیلوگرم مسافت و موارد دیگر برای مشتریان خارجی)
- رقابت در کاهش تعرفههای حملونقل داخلی (منظور از تعرفه ، نظامهای قیمتگذاری دسترسی اشخاص حقیقی یا حقوقی به شبکه و یا ارایه خدمات حملونقل ریلی در بخش بار و مسافر به استفاده کنندگان نهایی است)
- توسعه زیربنایی راهآهن (خط، علایم، ارتباطات، شبکه بالاسری، ساختمانها و تاسیسات شبکه و همچنین سیستم کنترل ترافیک که به عهده بخش دولتی است).
- ارتقای سطح کیفی وکمی تولیدات داخلی ناوگان حملونقل
- افزایش بهره وری در صنعت حملونقل ریلی.
- کاهش حوادث جادهای به دلیل ترجیح سفر ریلی به سفر جادهای.
- اشتغالزایی(ایجاد فرصتهای شغلی در بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی).
- افزایش درآمد دولت در بخش حملو.نقل ریلی( توسعه حملونقل ریلی و به همان نسبت افزایش درآمد از سهم مالکیت دولت).
- کاهش چشمگیر عملیات در بخش دولتی راهآهن.
- رونق هرچه بیشتر گردشگری ریلی( با ایجاد امکانات رفاهی، بهکارگیری فنآوریهای نوین در قطارها، ایجاد حس امنیت بیشتر در سفرهای ریلی و...) با اهداف فرهنگی اقتصادی.
و موارد دیگر خواهد بود.
توسعه در صنعت راهآهن بنا به دلایل مختلف و محکم با خصوصیسازی امکانپذیر میشود. این روند در ایران نیز به همان سمت است و خواهناخواه،دولتها دیر یا زود مجبور به پذیرش آن خواهند شد چون این روند توسعه است، مثل همه کشورهای توسعه یافته.