مزایای «توافق عشق آباد» بر ترانس افغان؛ ایران بهترین جایگزین
راه اندازی کریدور ریلی ترانس افغان در هفته های اخیر برای اتصال آسیای مرکزی به پاکستان و هند مطرح شده که با وجود چالش های بسیار اما اهمیت توافق عشق آباد را دوچندان کرده است.
راه اندازی کریدور ریلی ترانس افغان در هفته های اخیر برای اتصال آسیای مرکزی به پاکستان و هند مطرح شده که با وجود چالش های بسیار اما اهمیت توافق عشق آباد را دوچندان کرده است. با این حال کارشناسان معتقدند که استفاده از کریدور شمال-جنوب ایران هزینه کمتری برای تجارت این کشورها خواهد داشت.
به گزارش تین نیوز به نقل از اقتصاد معاصر؛ روزنامه آستانه تایمز قزاقستان، اخیرا از توافقات مقدماتی پاکستان و قزاقستان برای ساخت راه آهن موسوم به «ترانس -افغان» خبر داده است. آستانه تایمز در گزارشی نوشت که قرار است، خط ۵۷۳ کیلومتری از شمال ترمذ تا کابل و بعد به کوهات در پاکستان با هزینه ۴.۸ میلیارد دلاری ساخته شود.
هدف اصلی این طرح بلندپروازانه کشیدن خط ارتباطی میان آسیای میانه و کشور های عربی حاشیه خلیج فارس از طریق افغانستان و پاکستان است.
در این مسیر -از ترمذ ازبکستان تا کوهات پاکستان- از طریق افغانستان، خط ریلی وجود ندارد اما در بقیه این مسیر که در آسیای میانه و پاکستان قرار دارد، خط ریلی فعال است. مجموع طول خط آهن از قزاقستان تا کراچی بیش از ۴ هزار و ۹۰۰ کیلومتر برآورد شده است.
بدون تردید کشور های آسیای مرکزی محصور در خشکی به دنبال خروج از این شرایط جغرافیایی و اتصال به جنوب آسیا و کشور های حاشیه خلیج فارس هستند. این کشور ها به دنبال اتصال به بنادر جنوبی پاکستان و چابهار ایران هستند اما اخیرا مباحث در مورد راه اندازی کریدور ترانس-افغان بیش از گذشته مطرح شده و برگزاری نشست های مختلف نیز در این راستا است.
اهداف ترانس-افغان
یکی از عوامل شکل دهنده روابط بین مناطق مذکور، تحولات مربوط به افغانستان است. با توجه به فرصت های ارائه شده توسط این پروژه ها، افغانستان به دنبال همکاری ها و پروژه های منطقه ای است که در آن مشارکت داشته باشد.
حمل گاز طبیعی مایع (LNG) از ترکمنستان به پاکستان از طریق جاده و تانکر ها نیز در همین راستا است. البته از طریق پروژه خط لوله گاز طبیعی ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI)، گاز به پاکستان و هند ارسال خواهد شد اما برای اتلاف وقت و تقویت روابط اقتصادی، امروزه انرژی از طریق جاده نیز حمل می شود.
پس از خروج آمریکا از افغانستان، تضمین امنیت و ثبات نسبی در این کشور برای اجرای پروژه های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از این پروژه ها کریدور حمل ونقلی ترانس-افغان است. کریدور مورد بحث امکان برقراری کوتاه ترین ارتباط جغرافیایی بین ازبکستان و پاکستان را از طریق افغانستان فراهم می کند. علاوه بر این، به لطف مسیر ترمیز-مزار شریف-کابل-پیشاور، کشور های ازبکستان و افغانستان می توانند از کوتاه ترین مسیر به اقیانوس ها متصل شوند.
ازبکستان و پاکستان اراده قوی برای اجرای این پروژه نشان داده اند. سیاست طرفین در مورد افغانستان نیز شدیدا تحت تاثیر ایده ایجاد دهلیز ترانس-افغان است. زیرا پیوند محکمی که بین ازبکستان و پاکستان ایجاد خواهد شد، نه تنها دستاورد های دو کشور و افغانستان، بلکه آسیای مرکزی و جنوبی را نیز افزایش خواهد داد. به همین دلیل، سیاست خارجی عملگرایانه بر اساس رویکرد برد-برد در قبال افغانستان اجرا می شود.
در این زمینه اقدامات مختلفی در حال انجام بوده و به دنبال منابع برای تامین مالی پروژه است. راه آهن ازبکستان در ۱۳ می ۲۰۲۳ از افتتاح دفتر هماهنگی پروژه در تاشکند خبر داد. بر اساس این بیانیه، وظیفه اصلی این دفتر ایجاد همکاری نزدیک بین ازبکستان، افغانستان و پاکستان به منظور توسعه مطالعات امکان سنجی و تسریع ساخت راه آهن و هماهنگی اقدامات است. از سوی دیگر، یکی از اهداف افتتاح این دفتر تسریع در اجرای عملی پروژه و تداوم بخشیدن به فرآیند است.
هر سه کشور در چهارچوب کریدور ترانس-افغان اهداف و منافع مختلفی دارند. اولویت نخست آن ها دستیابی به بازار های جدید، برقراری روابطی برای توسعه اقتصادی، تسهیل تجارت انرژی، افزایش دستاورد های ژئوپلیتیکی، ایجاد درآمد های جدید اقتصادی و اشتغال است. با این حال، پروژه مورد بحث تنها به سه کشور محدود نمی شود. این پروژه می تواند روسیه را به جنوب آسیا نیز متصل می کند. در واقع، امتداد این خط به هند، تغییر ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قابل توجهی را در آسیا به همراه خواهد داشت.
در مجموع، بحث های مختلفی در مورد کریدور ترانس-افغان وجود دارد. در این مرحله، ازبکستان و پاکستان بازیگران اصلی هستند که نقش تشویقی را در این پروژه ایفا می کنند.
سایر کشور های آسیای مرکزی، روسیه و کشور های خلیج فارس نیز سود قابل توجهی خواهند داشت. افزایش ظرفیت پروژه و تعداد کشور های حاضر، برای افغانستان سود بزرگی خواهد داشت. به موازات آن، می توان گفت که افغانستان در سایر پروژه های منطقه ای با قدرت بیشتری مشارکت خواهد کرد.
چالش های حل نشده
ناگفته نماند این کریدور با چالش های جدی مواجه است. در حال حاضر، این پروژه مراحل اولیه خود را طی می کند و تنها در مورد مراحل اصلی مسیر بین تاشکند، کابل و اسلام آباد توافق شده است. به گفته تحلیلگران، این پروژه با چندین چالش مهم روبه رو است. یکی از موانع اصلی، مناطق پیچیده کوهستانی در افغانستان است که نیازمند راه حل های مهندسی سطح بالا و هزینه های اضافی است. ثانیا، مسائل حل نشده و تنش های اخیر در مورد همکاری بین افغانستان و پاکستان ممکن است جدول زمانی پروژه را به تاخیر بیندازد.
علاوه بر این، پاکستان برای افزایش ظرفیت نیاز به نوسازی زیرساخت های راه آهن خود دارد. بدون پیشرفت قابل توجه در این زمینه، پروژه ممکن است در حصول اطمینان از حمل ونقل بار کارآمد با مشکلاتی مواجه شود. در نهایت، تضمین امنیت در طول کل کریدور یک وظیفه حیاتی است و اقدامات لازم برای جلوگیری از تهدیدات و تضمین عملکرد پایدار جریان های حمل و نقل مورد نیاز است.
بنابراین، با وجود چشم اندازها، پروژه کریدور ترانس-افغان با چندین چالش کلیدی روبه رو است که حل آنها موفقیت و توسعه آینده آن را تعیین می کند.
مسیر هموار ایران
در این میان، ایران می تواند بهترین گزینه برای اتصال آسیای مرکزی به جنوب آسیا و به نوعی جایگزین مناسب برای ترانس افغان باشد که بسیاری از چالش های آن را نیز ندارد و قرارداد «عشق آباد» نیز در این راستا طراحی شده است. این توافقنامه برای نخستین بار توسط ازبکستان، ترکمنستان، ایران، عمان و قطر در ۲۵ آوریل ۲۰۱۱ امضا شد. البته قطر متعاقبا از این توافقنامه در سال ۲۰۱۳ خارج شد، قزاقستان و پاکستان در سال ۲۰۱۶ به این گروه پیوستند. توافقنامه عشق آباد در آوریل ۲۰۱۶ لازم الاجرا شد. هدف این توافق، افزایش اتصال در منطقه اوراسیا و همگام سازی آن با سایر کریدور های حمل ونقل منطقه ای از جمله کریدور حمل ونقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) است.
هدف اصلی این توافق، بر بهبود زیرساخت های حمل ونقل جاده ای، ریلی و دریایی تمرکز دارد و جابه جایی کالا و افراد بین کشور های عضو را تسهیل می کند. همچنین، این قرارداد در پی تقویت تبادلات فرهنگی و همکاری بین کشور های عضو است و درک متقابل و همکاری را ترویج می کند.
همچنین، در ۲۳ مارس ۲۰۱۶، هند رسما علاقه خود را برای الحاق به توافقنامه عشق آباد اعلام کرد. در ۱ فوریه ۲۰۱۸، ترکمنستان به هند اطلاع داد که هر چهار عضو موسس با الحاق هند به توافقنامه موافقت کرده اند. وجود هند در این توافق و همچنین انعقاد قرارداد ۱۰ساله اخیر برای توسعه بندر چابهار، اکنون چشم انداز روشن تری برای گسترش حوزه عملیاتی و عملی چابهار برای تبدیل شدن به یک دروازه حیاتی و کوتاه ترین مسیر زمینی به آسیای مرکزی باز می کند.
خط ریلی ایران – ترکمنستان – قزاقستان (ITK) مسیر اصلی بر اساس توافقنامه عشق آباد خواهد بود که در دسامبر ۲۰۱۴ عملیاتی شد و همچنین به عنوان بخشی از شاخه شرقی کریدور شمال-جنوب گنجانده شد. بنابراین، توافقنامه عشق آباد و INSTC به راحتی همگام و همسو خواهند شد. عملیاتی شدن INSTC به واقعیت نزدیک تر شده و شامل مسیر های کشتی، ریلی و جاده ای است که هند را از طریق ایران به روسیه، آسیای مرکزی و اروپا متصل می کند.
قزاقستان که اخیرا به کریدور ترانس-افغان نیز پیوسته است، درپی آن است که صادرات غیرنفتی خود را تا سال ۲۰۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش دهد و بدون دسترسی مستقیم به بازار هند نمی تواند به این هدف برسد که زیرساخت آماده راه آهن ایران می تواند این امر را محقق سازد.
باید توجه داشت که پیوستن هند به توافقنامه عشق آباد اهمیت آن را دوچندان کرد. هند اکنون باید نقش استراتژیک بندر چابهار را برای توسعه یک شبکه حمل ونقل یکپارچه شامل INSTC و کریدور ترانزیتی پیشنهادی به آسیای مرکزی افزایش دهد. در واقع کریدور چابهار-ایرانشهر-زاهدان-مشهد مسیر ایده آلی برای اتصال به سرخس (مرز ترکمنستان) است. هند قبلا متعهد شده بود که خط ریلی از چابهار به زاهدان را احداث کند.
در صورت توسعه بیشتر این خط تا مشهد، بندر چابهار می تواند به INSTC متصل شود. در واقع چابهار-ایرانشهر-زاهدان-مشهد را می توان به خط راه آهن موجود اوراسیا متصل کرد که سایر نقاط آسیای مرکزی را به هم متصل می کند. به طور مشابه، این مسیر می تواند به طرح ها و برنامه های کریدور در حال انجام مانند کریدور حمل و نقل اروپا-قفقاز-آسیا (TRACECA)، همکاری اقتصادی منطقه ای آسیای مرکزی (CAREC) و سایر طرح های حمل ونقل چندجانبه در منطقه متصل شود.
در مجموع، بدون تردید قرارداد عشق آباد و توسعه مسیر فوق که بسیاری از زیرساخت های آن آماده است نسبت به کریدور ترانس افغان مزیت های بسیاری دارد. در همین راستا، ازبکستان بار ها خواستار پیوستن به توفقنامه چابهار نیز شده تا از مزایای آن بهره ببرد.
در مورد مسیر ریلی ترانس افغان ، اولا اینکه مسیر بسیار سخت گذر ، خشن و کوهستانیست یعنی در بهترین حالت ممکن ، حداقل ۱ دهه طول می کشه که به ثمر بشینه دوما پاکستان یک کشور ورشکستس و افغانستان هم که هیچی ، مگر اینکه مثلا چین ورود کند سوما این دو کشور بلحاظ سیاسی با هم هماهنگ نیستند و حتی درگیری های نظامی دارند درواقع با نظام پاره پاره و هر قسمت به یک سمتی افغانستان ، هیچ کشوری نمی تواند وارد همکاری بزرگ با این کشور شود هند هم روی بخش مطلوب خودش در نظام افغانستان ، فشار خواهد گذاشت که طرح به سرانجام نرسد این طرح فقط یک توهم است اما اجرا می شد به نفع ما می شد چون افغانستان را به سمت صلح پایدار ، ثبات و پیشرفت می برد و خیلی از مشکلات ما را حل می کرد یک نمونش بازگشت داوطلبانه مهاجرین به افغانستانی که حالا نیاز به نیروی کار ماهر دارد چون ریل پیشران است کنارش ده ها طرح زیرساختی هم اجرا می شه .