مهم ترین چالش های بنادر شمالی ایران
از دیگر چالش های موجود کمبود تجهیزات بندری برای تخلیه و بارگیری انواع بارهای مختلف است.
به دلیل توسعه تجارت جهانی و رشد زنجیره ای مبادلات باری و اقتصادی، حمل و نقل دریایی یکی از به صرفه ترین شقوق حمل و نقل است که سهم زیادی از این فرآیند را به خود اختصاص داده. با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در کریدور شمال جنوب، بندر امیرآباد به عنوان نقطه اتصال دریا به خشکی از اهمیت بالایی برخوردار بوده به طوری که به عنوان منطقه ویژه اقتصادی انتخاب شده است.
در حال حاضر منطقه ویژه اقتصادی امیرآباد با وسعت 1060 هکتار اراضی پسکرانه به عنوان اولین بندر نسل سوم کشور، با دارا بودن 15 پست اسکله جهت پهلودهی انواع شناورها و تنها اسکله رو – رو ریلی در کشور با ظرفیت تخلیه و بارگیری کالا به میزان 7.5 میلیون تن در سال نقش اساسی را در زنجیره تامین کالا ایفا می نماید.
این بندر با توجه به نزدیکی با بنادر آستراخان و ماخاچ کالا در روسیه، ترکمن باشی در ترکمنستان و بندر آکتائو قزاقستان و دسترسی به بازار مصرف ۳۰۰ میلیون نفری کشورهای CIS نقش بسیار کلیدی در کارایی کریدور شمال – جنوب و ترانزیت کالا از کشورهای CIS به کشورهای حوزه خلیج فارس دارد.
باتمام محسناتی که برای این بندر منحصر به فرد بر شمرده می شود اما در حال حاضر تنها نزدیک به ۳۰ درصد از پتاسیل های این بندر مورد استفاده قرار می گیرد. چالش های متعددی موجب شده است تا از ظرفیت های بالقوه این بندر استفاده مناسب صورت نپذیرد. بخشی از این چالش ها مربوط به مشکلات زیر ساختی بوده و برخی دیگر به دلیل نبود و یا کمبود برنامه و دستورالعمل های مشخص ایجاد شده است. این چالش ها باعث سردرگمی که تجار و متولیان امر حمل و نقل گردیده است.
مهم ترین چالشی که می تواند چشم انداز آینده این بندر و بنادر دیگر واقع شده در حاشیه دریای خزر را مورد تهدید قرار دهد، کمبود آبخور کشتی ها در محل اسکله های لنگرگیری می باشد. کشتی های موجود در مسیرهای حمل و نقل دریای خزر دارای پتانسیل حمل 6 هزار تن می باشند درحالی که عمق آب موجود تنها می توانند پاسخگوی بهره برداری از نصف ظرفیت کشتی ها باشد. این امر در حال حاضر موجب کاهش صرفه اقتصادی حمل و نقل دریایی در این مسیر و در آینده باتوجه به روند کاهشی سطح آب سرمایه گذاری انجام شده در این بندر خطر مواجه می نماید.
از دیگر چالش های موجود کمبود تجهیزات بندری برای تخلیه و بارگیری انواع بارهای مختلف می باشد چرا که زیرساخت موجود برای جابه جایی بار در این بندر صرفا جرثقیل می باشد. این امر سبب شده است تا تخلیه و بارگیری بارهایی که نیازمند تجهیزات دیگری است، زمان بر گردد. با طولانی شدن زمان تخلیه و بارگیری، احتمال فاسد شدن کالاهایی همچون غلات افزایش و موجبات بروز ضرر و زیان راه فراهم می نماید.
البته تمامی چالش ها صرفا مرتبط با نواقص و زیر ساخت ها نبوده و بعضا ناشی از کمبود و یا نبود برنامه و دستورالعمل های مناسب حاصل شده است، از جمله عدم وجود کشتی های لاینر در مسیر های موجود. لذا با نبود کشتی هایی که دارای زمان بندی و مسیر معین اند، امکان ارائه برنامه با زمان بندی مشخص جهت سرویس دهی به تجار و متصدیان امر حمل و نقل وجود ندارد. همچنین نرخ حمل با توجه به نوع کشتی و لاین سرویس دهنده تغییر می نماید و باعث متغیر شدن هزینه های حمل در این بندر می گردد. موارد ذکر شده موجبات بروز نارضایتی متقاضیان بهره برداری از این بندر گردیده است. با این حال باتوجه به چشم انداز روشن این بندر و عزم دولت در ایجاد سهولت ترانزیت کالا از این طریق به کشور های دیگر حاشیه دریای خزر، امید است با رفع موانع موجود، پتانسیل های بالقوه این بندر مورد استفاده هرچه بیشتر قرار گیرد.
سلام
مهمترین مشکل در دریای خزر نبود حدس و گمانهای خارج از منطق توسط دستگاههای دولتی است که بدون توجه به وضعیت تجارت در خزر دست به ساخت و سازهای گاها بی منطق میزنند که دلنوشته ذکر شده که ۳۰ درصد از ظرفیت بتدر امیر آباد استفاده می شود.مگر قرار بود چقدر استفاده شود؟ صرف بودن فرضی در مسیر ترانزیت مگر می تواند عامل تجارت باشد .بنادر دیگر هم وضه بدتری دارند ،مزید اطلاع آبخوری در بندر انیر آباد کافی است و کتی های ولگا متعلق به کشتیرانی خزر با ظرفیت حمل ۶۰۰۰ تن به بالا پهلو گیری می کنند .تضاد بین استانی در استانهای شمالی و برخورد چند گانه با کشورهای خوزه خزر
تفاوت دیدگاه حاکمیت مرکزی با استانداران
رفتار متناقض بخش های خصوصی استانهای شمالی و نوعی رقابت منفی و نبود قوانین روشن و بی ثبات در ایران و روسیه و نفوذ بخش خاص در تجارت حوزه خزر و دیوار کشی موجود از عوامل دیگر است