شورای پنجم و چالشهای تهران
در یادداشتی از روزنامه دنیای اقتصاد میخوانیم: شورای پنجم با تهرانی روبهرو است که مجموعه بحرانهای زیست محیطی، اقتصادی و ترافیکی گریبانگیر آن است؛ مشکلاتی که طی یک شب به وجود نیامده که بتوان یکشبه آن را رفع و رجوع کرد. شورای پنجم در بدو تشکیل باید با مردم تهران معضلات را بهطور شفاف مطرح کند و واقعیتهای بدهکاریهای شهر را بدون اغراق با مردم تهران در میان بگذارد.
واقع قضیه این است که سازمان عریض و طویل شهرداری با این حجم بدهی به سادگی نمیتواند کمر راست کند مگر اینکه همه ارکان مربوطه مشکلات را بپذیرند و اقدام به رفع آن کنند و در صدر این ارکان باید مشارکت مدنی مردم برای نجات تهران بسیج شود. حال اگر بخواهیم به اختصار اولویتهای شورای پنجم را برشماریم در صدر این گرفتاریها پس از تامین نقدینگی سازمان شهرداری تهران، مشکل آلودگی هوا و ترافیک شهر پیش روی شورای پنجم است. شبکه بزرگراهی تهران تکمیل شده است و بارگذاری جمعیتی فراتر از ظرفیت زیستی شهر است و دلیل آن نقصان در شبکه حمل و نقل عمومی است که در کمبود شبکه ریلی(مترو) تبلور یافته است و شهروندان عملا مجبور به تردد با خودروی شخصی هستند که ماحصل آن آلودگی هوای شدید و ترافیک سرسامآوری است که وقت و هزینه زیادی به شهروندان تهرانی تحمیل میکند. شورای پنجم باید حجم اعتبارات هزینهای و جاری را که بخش اعظم وضع کنونی است به سمت حوزه سرمایهای شبکه مترو هدایت کند تا بتواند از محل 18هزار میلیارد بودجه موجود سال 96 حداقل 50درصد را برای احداث مترو هدفمند هزینه کند تا بتوان با افق سالانه 50کیلومتر پیشبرد مترو، کمکاری و ناکارآمدی سالهای گذشته را جبران کرد.
تهران نمیتواند وضعیت تردد 12 میلیون شهروند را با کمتر از 200کیلومتر مترو رفع و رجوع کند. واضح است که چرا شهر به این بیسامانی رسیده است. در افتتاح مترو آنچه به لحاظ کارشناسی حائز اهمیت است افزایش کیلومتر خطوط مترو است نه افتتاح ایستگاه مترو. بعضا با افتتاح ایستگاههای مترو طوری وانمود میشود که اتفاق عمدهای در حمل و نقل عمومی رقم خورده است حال آنکه باید حداقل 500کیلومتر مترو بهرهبرداری کنیم تا بار ترافیکی موجود از خیابانها و معابر شهر رخت بربندد و به تبع آن آلایندههای متحرک که بیش از 80درصد از سهم آلودگی هوا را شامل میشوند کاهش یابد و تهرانیها بتوانند در نیمه دوم سال که تقریبا آلودگی هوا بهصورت روزانه گزارش میشود، نفسی تازه کنند.
فهم این فرآیند از شورای شهر متخصص و به دور از سیاسیکاریهای مرسوم برمیآید که البته باید شهردار منتخب آن نیز درک و اهتمام حل گرههای کور تهران را داشته باشد. شورای پنجم اگر بتواند همین یک قلم را راهبری کند، آبروی به مخاطره افتاده شوراها در این 18سال گذشته را باز خواهد گرداند. اولویتهای بعدی این شورا حل و فصل مشکلات شهرسازی و فسادهای موجود در فرآیندهای مالی آن است که در یادداشت آتی به آن اشاره خواهم کرد.
محمد میرزایی- کارشناس برنامهریزی شهری