افتتاح زودرس مترو و خطرات آن
افتتاح زودرس خط هفت مترو کار خوبی نیست، آنهم وقتی هنوز ایمنی مسافران قابل تضمین نیست؛ ولی این رفتار از منظری دیگر قابل فهم است.
افتتاح زودرس خط هفت مترو کار خوبی نیست، آنهم وقتی هنوز ایمنی مسافران قابل تضمین نیست؛ ولی این رفتار از منظری دیگر قابل فهم است.
وقتی مدیران جابهجا میشوند و کل عملکرد گذشتگان بهوسیله تیم جدید انکار میشود و هیچ نقطه روشنی در این گذشته ترسیم نمیشود قالیباف میخواهد ثابت کند که خط هفت مترو کار اوست. وقتی خودش برج میلاد را افتتاح کرد چون هیچ نامی از طراحان و کسانی که کار احداث آن را انجام دادند نبرد، تردید ندارد دیگران هم همین کار را خواهند کرد و میخواهد تا برسر کار است جبران آینده را کند. کرباسچی احداث پل صدر را اشتباه جبرانناپذیر شهرداری فعلی میداند ولی از یاد میبرد که خانهسازی در دو طرف نواب شهر را دوپاره و زشت کرد.
تا ما به خودانتقادی میدان ندهیم و همه خوبیها را از آن خودیها و بدیها را به رقیب نسبت دهیم محکوم به آنیم که از درک اهمیت بزرگ انباشت تجارب غافل بمانیم و از یاد ببریم خطاها هم لاجرم چون دستاوردها میراث ما است و میشود تکرارش نکرد و به کار کارشناسی بها داد. دوران شهرداری کرباسچی، احمدینژاد، قالیباف، الویری، ملکمدنی پر از خطاست. اگر این خطاها نبود وضعیت این همه افتضاح نبود.
ولی نکات مثبت هم در کارنامه همهشان بود، چراکه اگر این نکات مثبت نبود وضعیت شهر افتضاحتر از این بود که الان است. خوب است هم نکات مثبت و هم منفی را با هم ببینیم تا شهردار بعدی بتواند ضعفها را اصلاح و نکات مثبت را تقویت کند و امید داشته باشد تلاشاش در آینده نادیده گرفته نمیشود، این همه چشم خطاپوش به خودیها و بدبین به رقیب زهری است که نظام مدیریت کشور را ناتوان و سترون میکند.
متاسفانه حتی همجناحیها هم هرازگاهی در سطح قوا هم همین رفتار را با هم دارند و میگویند ویرانهای را تحویل گرفتهاند و نفر بعدی هم همین را تکرار میکند و این مردم قربانی انقطاعهای بیوقفه مدیریتی میشوند و هیچ کاری جلو نمیرود و همه عجله دارند کاری انجام دهند و چشمانداز بلندمدت ندارند.
محمد آقازاده ـ روزنامهنگار