◄ مرگ تبلیغات و داستانگویی ایرلاینهای بزرگ
هواپیمایی ترکیش، هواپیمایی امارات و هواپیمایی قطر، پیش قراول اسپانسری و بهرهگیری از برندهای بزرگ و جهانی هستند.
چگونه ممکن است تبلیغات مرده باشد در حالی که همه جا حضور دارد؟ به هر طرف که نگاه میکنید آگهی تبلیغاتی میبینید. درست مثل نقاشی. نقاشی هم مرده است؛ با اینکه امروز بیش از هر زمان دیگر موردتوجه است. وقتی از مرگ نقاشی حرف میزنیم، منظورمان مرگ خود هنر نیست، بلکه منظور، مرگ عملکرد آن بهعنوان بازتابدهنده واقعیت است.
سالها پس از اختراع داگرو تایپ، اولین وسیله ثبت تصویر، توسط لویی ژاک منده داگر را میتوان دوران «سقوط نقاشی و ظهور عکاسی» نامید. به همین معنا تبلیغات هم امروز کارکرد خود را بهعنوان سازنده یک نام تجاری از دست داده و فقط بهعنوان یک هنر زنده است.
این به مفهوم بیارزش بودن تبلیغات نیست. ارزش هر هنری را بیننده آن تعیین میکند. این فقط بدان معناست که وقتی چیزی کارکردش را از دست میدهد به هنر تبدیل میشود و نمیتوان ارزش آن را با مقیاس عینی تعیین کرد. دو عملکرد اصلی یک برنامه بازاریابی در مرحلهی اول ساخت یک نام تجاری و سپس حمایت و دفاع از آن است. روابط عمومی، نام تجاری را به وجود میآورد و تبلیغات از آن حمایت میکند.
دنیای برندها، دنیای جالب و پیچیدهای است. مخاطب، دوست دارد تا برندها برایشان داستان بگویند. داستانگویی، قدمتی به بلندای تاریخ دارد. از آن روزها که انسان در دیواره غارها تصویرگری میکرد و برایش داستانسرایی میکرد تا امروزه که داستانها در میان صفحات مجازی شبکههای اجتماعی دستبهدست میشوند. هر برند داستان خود را دارد، بازیگران سینما، فوتبالیستها و هنرمندان راوی داستان برندها در دنیای امروز هستند.
برندها علاوه بر داستان خود با بهرهگیری از داستان معروفها، مشهورها و چهرهها، داستان خود را جذاب میکنند. هوانوردی نیز از این امر مستثنا نیست، برندهای مطرح هوانوردی در دنیای امروز، تاریخ خود را مینویسند و برخلاف نیاکان خود، بر قدمت و ریشه تاریخی خود تکیه نمیکنند. نگاه انسان امروز به آینده است، آنچه را برمیگزیند که او را در جهت سوق به آیندهاش یاری دهد. حمایت برندهای مطرح هوانوردی از باشگاههای مطرح فوتبال، بهرهگیری از چهرههای شاخص ورزشی و امثالهم، ایجاد ارتباط مفهومی ایرلاین با سایر برندها است. هواپیمایی ترکیش، هواپیمایی امارات و هواپیمایی قطر، پیش قراول اسپانسری و بهرهگیری از برندهای بزرگ و جهانی هستند.
مخاطب، انتظار میکشد تا داستان جدید این شرکتها را از زبان اسطورههای فوتبال جهان بشنود و در این میان، اهداف مارکتینگ ایرلاین منتقل می شود. به عقیده نگارنده، در دنیای مارکتینگ هوانوردی، دوره افول تبلیغات و رشد روابط عمومی است و داستانگویی بهعنوان نخستین دست آورد بشر، اصل مهمی در روابط عمومی و ارتباطات برندها است و ایرلاینهای بزرگ جهان بهخوبی به این موضوع واقف هستند و با توسعه استراتژیهای روابط عمومی، نقش برند خود را پررنگ میکنند.
مردم از ایرلاینها، داستان میخواهند. داستانسرایی، وظیفه نوین ایرلاینهای بزرگ دنیاست.
اگر واقعا كننده كاري يك چند تا داستان براي شركت ورشكسته هوايي كه در آن مشغوليد بسرائيد و حداقل مرگ اون شركت را به تاخير اندازيد