◄آیا نظریههای مدیریتی عمومی و دولتی قابل تعمیم به عملیات هوانوردی است؟ / بخش نخست
تین نیوز | اعضای گروه "مدیریت هوانوردی" که از جمله گروههای فعال در شبکههای اجتماعی موبایلی است، در میزگرد اخیر خود شرایط مدیریت در بخش هوانوردی را مورد نقد و بررسی قرار داده و به این پرسشها پاسخ دادهاند که آیا نظریههای مدیریتی عمومی و دولتی قابل تعمیم به عملیات هوانوردی است؟ چرا مدیران موفق دولتی و بخش خصوصی در عرصه عملیات هوانوردی موفق نیستند؟ دانشکده یا کالجی وجود دارد که اصول مدرن مدیریت عملیات هوانوردی را آموزش بدهد. واحد های تخصصی، عمومی و آزمایشگاهی این مرکز چگونه است؟
علی خسروی کارشناس مراقبت پرواز: با بررسى سابقه مديريتى مثلا در كشورى مثل ژاپن می بينيم كه بعد از جنگ جهانى دوم استفاده از سبك و دانش نوين مديريت در كنار بومى سازى فرهنگ مديريتى توانست كشورى همچنان پيشرو به دنيا عرضا نمايد. استفاده از دانشمندان علم مديريت (مثل دانشمندان آمريكايى) در كنار حفظ فرهنگ بومى نتيجه اش امروز ژاپن در همه زمينه ها است.
امروزه بيشترين سرمايه گذارىها در هوانوردى روز دنيا براساس مقادير كمى و كيفى علم مديريت با تلفيق بعد تخصصى اين صنعت می باشد. و بهترين استراتژيست ها براى شركت هاى هواپيمايى و ساير دست اندركاران صنعت نقشه راه و راهبرد مكتوب ارائه می كنند. هزاران مقاله ساليانه در كشور هاى معتبر جهان درباره علم مديريت و كاربردش در هوانوردى ارائه می شود. مواردى مثل بهره ورى در هوانوردى داراى جايزه بين المللى است كه تمامش براساس آموزه هاى علم مديريت نوين می باشد. نكته بسيار جالب ديگر، برگزارى كلاس هاى تحقيق در عمليات در حوزه هوانوردى از طرف مثلا شركت هواپيمايى بريتيش ارويز و
آموزش كاربردهاى اين شاخه از علم مديريت و دانش است.
یک کارشناس هوانوردی: نکته ای که در این خصوص مطرح هست و من به عینه در این سال های خدمت دیدم این است که وقتی فردی تمام مراحل کاری خود را تدریجا طی می کند به حد کامل بلوغ کاری و فکری می رسد و در کار خود با وجود تمام چالش های بیرون مجموعه خود موفق خواهد بود ولی اگر فردی به طور جهشی و فقط به خاطر داشتن روابط و داشتن تیپ مدیریتی به عنوان مدیر مجموعه ای تخصصی انتخاب می شود با همان سواد و تخصص محدود خود (همکاری داشتم با دو سال سابقه مدیر فرودگاه شد) ، 28 سال باقی مانده خود را در پستهای مدیریتی مختلف عملا به تخریب مجموعه (به زعم خو د خدمت) می پردازد. باید برای پست های
مدیریتی هوانوردی شرایط احراز تعریف کرد. به عنوان مثال فردی می تواند مدیر فرودگاه شود که حداقل 15 سال سابقه کار عملیاتی داشته باشد و مقداری از این مدت را در واحدهای ستادی گذرانده باشد و .........(همانند شرایط احراز پست معاونت عملیات شرکتهای هواپیمائی).
کارشناس هوانوردی: مدیریت در اصل علم و هنر به کارگیری منابع و کار با دیگران برای رسیدن به اهداف سازمان هاست و مدیریت دولتی یعنی مدیریت مسائل عمومی برای تحقق منافع عمومی. در اصل برای مدیریت تخصص های مختلف به تربیت مدیران با تخصص های عالیه نیاز نیست. مدیران با علم و دانش مدیریت کافیست کلی دان بوده و امور تخصصی توسط کارشناسان تحلیل بررسی و اجرا شود. نمونه یک مدیر دولتی موفق در شرکت فرودگاه های کشور، دوره مدیرعاملی دکتر پاسوار بوده است، پس عدم موفقیت مصداق ندارد. دوره مدیریت جناب اسماعیلی هم با توجه به اینکه ایشان هم در دانش هوانوردی و عملیاتی تخصص نداشته و
صرفاً کلیات را می دانستند دوره مدیریتی موفقی بوده است. اگر مدیرانی با دانش روز مدیریت و با وجدان اخلاقی در جهت استفاده بهینه از منابع و تخصص ها در جهت تحقق اهداف به کار گرفته شوند یقینا توفیقاتی بیش از آن که، فردی با علم و دانش تخصصی محدود به یک فن برای مدیریت یک مجموعه متنوع از کارکردها انتخاب شود، در پی خواهد داشت.
علی کجباف کارشناس مراقبت پرواز: یکی از شکاف های بین دانش اموختگان مدیریت و دانش آموختگان فنی، نبود زبان مشترک است و رشته های فنی زبانی عملیاتی و دانش آموختگان مدیریت زبانی فاخر دارند که منجر شکاف فهم بین طرفین می شود و از یکدیگر درک متقابلی ندارند. بنابراین عموما دانش آموختگان مدیریت در مسندهای مدیریتی امکان دریافت نظرات فنی و کارشناسی را ندارند و این باعث می شوند که بدون درک سازمان تصمیم گیری کنند. البته این موضوع را می توان از زوایه نگاه طبقاتی در سازمان و منازعات طبقات اجتماعی در سازمان نگریست که محور قدرت در سازمان کیست دانش فنی یا مدیر؟
حمید نجف کارشناس هوانوردی: مدیریت در دنیا رشته ای تخصصی است، به مدیریت در دو حوزه خرد و کلان باید نگاه شود در این صنعت هم با توجه به تنوع طبعا نیازمند مدیریت خاص هر بخش هستیم، مدیریتی با نگاه صنعتی مدیریتی با نگرش بازرگانی و یا حتی دولتی. مدیریت با استفاده از ابزار و دانش فنی
مدیر سازنده پازل است. اگر سرمایه های انسانی و تخصصی و اطلاعاتی و حتی عملیاتی را درست بچیند کار تمام است ولی اگر اشتباه که چه عرض کنم ؟
علی کجباف: از نقاط ضعف دانش مدیریت، نگاه ابزار ی به محیط است نه در صنعت هوانوردی بلکه در همه ی صنایع و زمانی که افراد احساس می کنند ابزاری استفاده می شوند. از منابع قدرت خود جهت مبارزه استفاده میکنند که ابزار آن ها عدم انتقال دانش و استفاده حداکثری از دانش خود جهت منازعات بین بالا و پایین دقیقا نگاه آقای نجف در سازمان های ما حاکم است افراد به مثابه شی دیده می شوند که باید کنار هم باشند تا عملیات درست کار کند، اما سوال این است که اراده انسان ها در این باره کجاست؟
حمید نجف: مدیر توانا یک معمار ماهر است اگر همه چیز سر جای خود قرار بگیرد اراده هم در جهت درست قدم بر می دارد.
علیرضا منظری کارشناس ارشد هوانوردی و نماینده اسبق ایران در ایکائو: اگر چه امروزه علم مدیریت گسترش یافته و دارای گرایش های مختلف شده ولی در هر حال استفاده از مدیریت عمومی همراه با گذراندن دوره آشنایی با عملیات هوانوردی قابل توجه است. باید به این سوال پاسخ داد که بهتر است با وجود نبود مدیریت عملیات هوانوردی از افراد متخصص ولی غیر مدیر استفاده شود یا از افرادی با تخصص مدیریت عمومی و آشنا به امور عملیات هوانوردی؟ آیا تجربه گذشته برای استفاده از متخصصین در مدیریت های بخش عملیات هوانوردی منافع بخش را تامین کرده یا نه؟ این بررسی می تواند چراغ راه آینده
باشد.
علی کجباف: سوال من: من چگونه می توانم با انتصاب مدیرم مخالفت کنم؟ اگر من و دیگران حداکثر باشیم لازم است این حق به رسمیت شمرده شود که ما حق داریم حکمرانی کنیم اما زمانی که حداکثر هستیم حقوق اقلیت را رعایت می کنیم. یغنی حاکمیت شرکتی در ایران نامشخص است.
حمید نجف: مخالفت نیازمند دلیل است. در بعد کلان ما نیازمند مدیریتی هستیم که سیاستهای سازمان را پیش ببرد مثلا در بخش شرکتهای بازرگانی هوایی مدیریت با نگاه بازرگانی اما در لایه های میانی و خرد مدیریت با نگرش مرتبط با حوزه تخصصی خود.
یک کارشناس هوانوردی: از بدیهیات است که استفاده از فردی با دانش مدیریت و آشنا به امور هوانوردی بهتر است، همان تعبیر دوست عزیزمان که گفتند مدیر کلی دان باشد و از تخصص بهره ای جزیی برده باشد. پروسه و نظام ارزشی مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی بسیج منابع ارزشی، هدایت و سرپرستی و کنترل است، با این تفاسیر آیا انجام این امور از عهده یک تخصص خاص بر می آید؟ یقینا خیر.
یوسف عمادی کارشناس مراقبت پرواز: در مورد سوال جناب منظری نظر بنده به عنوان شخصی فعال در صنعت این است که اگر آشنایی با مدیریت بر آشنایی با صنعت اولویت پیدا کند ممکن است شرایط بهتری به وجود بیاید. اصول مدیریت در تمامی حرفه ها و صنایع مشابه هست. مثلا اینکه تئوری نسبتا جدید مدیریت اجتماع محور و بازاریابی اجتماعی در تمام دنیا و تمام صنایع مشترک وجود دارد. اما ایجاد زیر شاخه ای به نام مدیریت حمل و نقل هوایی و مدیریت هوانوردی کاملا لازم است.
علی کجباف: به نظرم بهتر است به این موضوع بپردازیم که مدیران هوایی نا موفق هستند بالاخره هر دانش آموخته مدیریتی بعد از چند وقت دانش ابتدایی ان حوزه را فرا می گیرد.
علیرضا منظری: بله امروزه در دنیا دوره های تخصصی مدیریت هوانوردی با گرایش ناوبری هوایی برقرار شده که کمک فراوانی به مجموعه کرده که متاسفانه در ایران نداریم.
شهاب بیرانوند کارشناس ارشد مراقبت پرواز و عضو هیات مدیره جامعه متخصصین مراقبت پرواز: یک مدیر اگر با وجهه تخصصی کار آشنا باشد یعنی محیط را بشناسد و تخصص عمومی مدیریت را داشته باشد موفق تر هست. عموما صنعت هوانوردی از نظر احساسی اجتماعی برای عموم صنعت جذابی است، که اکثر مردم و یا مدیراتی که از این صنعت تخصصی ندارند دوست دارند وارد این صنعت ویترینی شوند؛ ولی به علت عدم آشنایی با چلنج ها و دخالت های اکثر مسئولین حوزه های مختلف از جمله قانون گذاران و دولتی ها از ثبات مدیریتی بالایی برخوردار نیست.
حمید نجف: یکی از مشکلات مدیریتی این صنعت به جذابیت آن برمی گردد. علاقمندی اکثر افراد جامعه به این حوزه باعث ورود افراد بی تخصص و مشتاق شده افرادی که با استفاده از کانالهای ارتباطی و پل هوایی به این صنعت تزریق شده اند. مشکل دوم تخصصی بودن و پیچیدگی این صنعت که واقعا باعث سردرگمی علاقمندان نابلد و این صنعت شده است. مشکل سوم تنوع مشاغل و تخصصهاست که منجر به وجود نگرش های گوناگون شده است. مشکل بعدی مدیریتی در این حوزه به چگونگی عزل و نصبها و عدم توجه به مقوله شایسته سالاری بر می گردد.
علی کجباف: الان در مجموعه شرکت فرودگاه ها خیلی افراد هستند که دانش فنی دارند و در ضمن تحصیلات مدیریتی نیز گذارنده اند پس علت عد موفقیت چیست؟ یعنی علت عدم موفقیت مدیران جذابیت این صنعت است پس چرا در جاهای دیگر این اتفاق رخ نداده است؟ این که ایران چی ندارد به نظرم مسئله ای را حل نمی کند چرایی و ضرورت ها اهمیت دارند؟ خیلی از نبودها می توان صحبت کرد.
علیرضا منظری: همانطور که میدانیم اکنون عملیات هوانوردی به صورت یک معاونت در شرکت فرودگاه ها است و زیر مجموعه آن چند اداره کل که تا کنون عموما از متخصصان همان بخش به عنوان مدیر منصوب شده اند که باید دوران مدیریت آنها ارزیابی گردد و در صورت منفی بودن به سمت استفاده از مدیران با دانش مدیریت عمومی و آشنا به تخصص ناوبری هوایی برویم.
علی خسروی: آيا اصلا مديرموفق دولتى يا بخش خصوصى وارد صنعت هوانوردى شده كه اين سوال پرسيده می شود؟يعنى نمونه واقعى وجود داشته است؟
علی کجباف: آیا دکتر شهبازیلر مدیر ناموفقی بودند؟ در صورتی که ایشان عملیاتی و معاون بین الملل سازمان بودند و رییس جامعه متخصصین بودند. یعنی هم توانست که یک نهاد مدنی ایجاد کند و هم معاون سازمان شد و هم نماینده ایران در ایکائو.
کارشناس هوانوردی: در پاسخ جناب منظری شکل گیری جامعه متخصصان مراقبت پرواز، الکترونیک، انفعالی که در مخابرات هواپیمایی وجود دارد، بلاتکلیفی و هزینه کردهای نابجا و غیر مطالعاتی در ایمنی زمینی از عمده دلایل عدم توفیق استفاده از مدیران متخصص می تواند باشد.
فخرالدین کشاورز کارشناس مراقبت پرواز: بخش اول سؤال مطرح در میزگرد پاسخش مثبت است اما بخش دوم که فرمودند مدیران موفق دولتی و خصوصی جای بحث دارد. موفقیت مدیر در حال حاضر چه خصایصی دارد که موفق محسوب می شود؟ نکته بعد اینکه وقتی شخصی به دلیل احراز یک پست دارای مسئولیت می شود مدیر خطاب می شود ولی آیا این شخص دارای دانش و آگاهی از اصول علم مدیریت است؟ لذا نمی توان بر مبنای عملکرد ضعیف شخص دارای مسئولیت مشکل را در عدم کارآیی اصول مدیریت دید.
بنده معتقدم در دولت نفتی متخصص و کارشناس تربیت نمی شود. دولت نفتی نه خود مولد است و نه تولید دیگران برایش ارزشمند است. چنین دولتی مسوول توزیع است. ما هنوز مدیر نداریم. رئیس داریم آنهم برای ایفای مفهوم قدیمی ریاست و نه مفهوم نوین مدیریت. در هیچ کدام از نقاط این دنیا که اصول و حساب و کتاب بر مبنای علم مدیریت وجود دارد متخصص شانی پایین تر از مدیر ندارد و مدیر فقط در نمودار سازمانی بالادست اوست. متخصص ارشد می پذیرد تا زیردست مدیری باشد که هماهنگ کننده پیشرفت مد نظر سازمان است. نکته بسیار حیاتی دیگری که به نظرم مهم است بررسی نسل مدیران کشور است.
نسل اول گروهی که مبارزان شاخص انقلاب بودند و بی بهره از اصول علمی خلاقیت در تفکر و تصمیم.
نسل دوم مدیران نظامی از جنگ برگشته که علیرغم تجربه دفاع مقدس و گذران دوران سراسر ابتکار جنگ،قانون گریز و بی توجهی به قانون شاخصه آنان است.
لذا ما دو مشکل مدیریتی حاد داریم قانونگریزی مدیران نظامی و بحران خلاقیت مدیران نسل اولی که عمدتا حکومتی هستند و عملا تا کنون شیوه تربیت مدیر نداشته ایم و صرفا از روابط شبکه انسانی مدیر بیرون داده ایم. پس اگر مدیر به معنای واقعی کلمه در هر صنعتی وارد شود و متخصص آن صنعت را با آموزه های خلاق و مدیریتی هدایت کند. موفقیت حاصل است. وقتی مشاور رییس جمهور به دلیل موفقیت در هیات مدیره یک شرکت و یا بخشی از یک صنعت انتخاب شود کار درست است نه وقتی که به دلیل مشاور رییس جمهور بودن عضو هیات مدیره شرکت یا...بشود. به طور کلی دولت باید بگذارد متخصصین در قالب بخش خصوصی در صنعت فعالیت
کنند.
شهاب بیرانوند: نمونه ان شرکت فرودگاه های کشور که به طور میانگین عمر مدیریتی مدیر عاملین آن حدود یک سال و نیم است. این یعنی عدم برنامه ریزی بلند مدت، یعنی دخالت های بیجا و عدم وجود متولیان خاص در این حوزه. وقتی ثبات مدیریتی نباشد چطور می شود یک مدیر موفق به حساب بیایید؟ بدون اغراق و بدون غرض می گویم کسانی مثل بنی نجاریان که ما ندیده ایم ولی همیشه می شنویم که یادش به خیر چه مدیر خوبی بود، یا جناب مومنی رخ بسیار بی حاشیه و موفق بوده اند و یا جناب مه آبادی که احساس می شود دوران طلایی در انتظار شرکت فرودگاه ها باشد. همه این عزیزان از مدیران آشنا به صنعت بوده اند،
ولی مدیرانی مثل جناب پاسوار از مدیران با سواد و تحصیلکرده مدیریت غیر متخصص و موفق بوده اند و مدیران صرف تخصصی داشته ایم که بدترین دوران مدیریتی شرکت فرودگاه ها در این دوره بوده است. در کل می شود گفت ترکیبی از شهود، دانش و سواد تخصصی می تواند عامل موفقیت باشد اگر دخالتهای نهادهای بیرون از حوزه هوانوردی اجازه این امر را بدهد.
حمید نجف: فرق بین مدیر دولتی و خصوصی در محافظه کاری و جسارت است.
یوسف عبادی: ما برای همه لغات کاملا مختلفی از قبیل boss, manager ,leader مترادف مدیر قرار دادیم.
ادامه دارد ...