خدا فیل رو شناخت و شاخش داد!
تیننیوز| وبلاگ فرزین پورمحبی-گویا کمکم باید به ضربالمثل «خدا خر رو شناخت و شاخش نداد» شک کرد. حالا «خر» پیشکش، این آخریها «فیل» [1] هم شاخدار شده و کلی واسه همه شاخ شده، به هر حال، کاری است که شده و پای اونهایی که نباید، به قدرت وا شده. با این اوصاف، قوت قلب دادن و دلداری، شده اولویت هر کاری. همه می گن: «دنیا اینجور نمیمونه. الکی که نیست، قانون هست، کنگره و سنا هست تا مبادا سر کسی بیکلاه بمونه. گذشت اون زمونی که یکی خودشو خدا بدونه. آره عزیز، نه «برجامی» با قمپز میشه پاره، نه حقمون با «وتو» میشه ضایع؛ اینا رو «بانکی مون» هم میدونه!»
راستی کی میخواد مسئولیت این حماقت رو به گردن بگیره؟ اصلا کی میتونه بگه رای دادم تا یه احمق، دنیا رو تو مشتش بگیره؟ اصولا با چه فکری یه«خر پول»روی«خر مراد»سواری میگیره؟ پس همون بهتر که دلیل این مصیبت؛ یقه چیزهای دیگه رو بگیره. یعنی صبح تا شب فقط باید این مصیبت رو توجیه و تحلیل کرد که: چرا جای این، اون یکی پا میگیره؟ چرا رایها از نظرسنجیها فراتر قرار میگیره؟ چه باید کرد مردم رو جو نگیره و تجربه جای احساسات رو بگیره؟ چه می شه کرد تا همه چیز در حالت غیر قابل پیشبینی، فاز نگیره؟ چه خاکی باید بر سر کرد تا آدم شر آروم و قرار بگیره و دلمون اینهمه آتیش نگیره؟
یکی میگه بهخاطر سیاستهای غلط خارجی و تبعیضهای داخلی بوده،یکی میگه بخاطر مریضی هیلاری و ویروسی شدن ایمیل هاش بوده، یکی میگه بخاطر تاثیرجنبش های کاریزماتیک در به کار اومدن قدرت های پوپولیستی بوده،خلاصه هر چی بوده تقصیر حماقت مردم آمریکا با این رای دادنشون نبوده! خب،آدمیزاد به امید زنده است. اما واقعیت اینه که الان یه شومن ، خانم باز، برج ساز، شده همه کاره بزرگترین کشور هسته ای اسلحه ساز! یعنی گوشت افتاده دست گربه ای که شاخ میزنه و شده دردسر ساز.
خب؛ چیزی که عوض داره گله نداره، دنیا دار مکافاته اینهمه افراطگری از نوع داعش و طالبان و بوکو حرام... حالا این یکی هم روش! درسته این خطرناکتره، این درست که بجای جلیقه انتحاری، بمب اتمی خاردارتره، اما دیگه عادت کردیم، ما در قحطی چیزهای خوب، به کم شدن چیزهای بد دل خوش کردیم. آخه ما باور کردیم که اگه یک روز گذشت و همچنان این زندگی رو بغل کردیم، بخاطر این بوده که برای داشتن کمترینها همیشه به درگاه خدا شکر کردیم.
پس باید به مردم آمریکا و کل جهان حق داد.تو این دوره و زمونه بد و بدترها، همه موندند، کی رو بذارند سر کار؟ از ساده زیست تا دوزیست (دو تابعیتی) از عقل کل تا خل و چل هر کی یه جور لنگ می زنه و کسی چنگی به دل نمیزنه! یعنی کار همه شده زدن به سیم آخر و رفتن از این ستون به اون ستون به امید یافتن فرج، الی آخر. باید دعا کرد که بدتر از اینها نشده و منجی ما هیتلر و چنگیزخان نشده. واقعا باعث آبروریزی و خجالته که در تاریخ فعلی ما، داستان شخصیت های موندنی،یه جور افسانه و حکایته! هر چی هست آس و پاسه،«گاندی»در حال جمع کردن جور و پلاسه. دنیا تشنهی رو کردن یه آسه، اما چیزی نیست تو این کاسه برای پاس دادن به تاریخی که درس عبرت عام و خاصه.
به هر حال یه آدم با حال اومده راس کار... یا مردم آمریکا زیادی اهل حالند یا براشون حالی نمونده که حالبهحالیها رو به دیوار بمالند. کسی چه میدونه شاید هم حق با ترامپه که فقط به چیزی عمل کرده که ما بهش فکر کردیم. شاید دست همچین آدمی رو باید بوسید که از سخن های نغزش اینه که: «عمرا بشه، زنهای زیبا رو نبوسید؟!» شاید داریم تاوان بوسه های نکرده رو میدیم شاید هم داریم سزای تعارفات کرده رو می دیم. کشیدیم کنار و رعایت حق تقدم کردیم اما در اصل به لاییکشها خدمت و به متجاوزها احترام کردیم. تعارف که نداریم، ما داریم به دیوانه ها باج می دیم اگه اینه؛پس داریم تقاصمون رو پس میدیم.
حالا با این حساب، شبها تو کاخ سفید بساط عیش و نوش روبراست، بیرونش هم سر یک انقلاب سفید پیداست که واسه ما اون سرش ناپیداست.
ما که نفهمیدیم تو این بگیر و ببند، به کجا می ریم و از اون بدتر اینکه: کجا باید بریم.
[1] (خر: نماد دموکراتها - فیل: نماد جمهوریخواهان)