دو اثر مثبت صادرات بر اقتصاد ایران
وبلاگ مسعود کرباسیان-توسعه اقتصادی در عصر جدید بدون توجه به اهمیت صادرات ممکن نیست. تمام اقتصادهای پیشرفته مهمترین دستاوردهای خود را با استراتژی درون زایی و برون نگری بدست آورده اند. خلق ارزش افزوده، ایجاد اشتغال و دستیابی به نرخ های بالا و پایدار رشد اقتصادی زمانی ممکن میشود که بنگاههای ما بتوانند با کالاهای خود بازارهای جهانی را به تسخیر در آورند. چنین راهبردی در اقتصادهای در مسیر توسعه ای همچون ایران، نه تنها یک الگوی منطقی که ضرورتی غیرفابل اجتناب است؛ به خصوص اینکه امروز اهمیت صادرات برای اقتصاد ایران از چند زاویه قابل بررسی و تحلیل است.
اول/ صادرات در خدمت اشتغال:
همانطور که در شعار سال و توسط مقام معظم رهبری اشاره شده، اشتغال آفرینی اولویت نخست و اصلی کشور است. ایجاد اشتغال هم به سرمایه و رونق تولید نیاز دارد. هر دو اینها زمانی بدست می آید که چرخ اقتصاد بچرخد و تولیدکننده با دسترسی به منابع مالی و همچنین برخورداری از مزیت ثبات در فضای کلان اقتصادی و امکان برنامه ریزی های بلندمدت، بتواند به کسب و کار و خلق ارزش بپردازد.
در این مسیر، توسعه صادرات راهبردی تعیین کننده است. صادرات چرخه اقتصاد ایران را به نظم در می آورد. ایجاد بازارهای نو و فرا ملی انگیزه تولید را افزایش داده و با تسریع و تسهیل هر چه بیشتر صادرات که منجر به ارز آوری خواهد شد ظرفیت های مناسب برای سرمایه گذاری اشتغال زا فراهم می گردد. به واقع افزایش صادرات عاملی است که نه تنها اما یکی از مهمترین روش های تامین مالی ارزان قیمت برای توسعه ظرفیت های تولید در کشور می تواند باشد.
دو/ صادرات به مثابه امنیت:
اقتصادهای قدرتمند تا سرحد امکان کشورهای هدف را وابسته خود می کنند. وقتی کشوری نیازمند به کالای شما باشد، قطعا سیاست ها و رفتار خود را نیز با توجه به این نیاز تعریف می کند. بنابراین منطق صادرات کالا یک عمل در قاعده رفتار دیپلماتیک هم تلقی میشود.
امروز هم جهان نمی تواند اقتصاد ایران را نادیده بگیرد و چنین است که رفتارهای خصمانه دولت امریکا به اجماع سازی علیه ایران منجر نمی شود. لذا با توجه به اصول حاکم بر سیاست خارجی کشور هر چند ما به دنبال وابسته سازی هیچ کشور هدف کالاهای خودمان نبوده و نیستیم؛ اما ایجاد منافع مشترک خود عامل کاهش نزاع و ضامن امنیت ما خواهد بود.
الزاماتی برای توسعه صادرات
اما برای توسعه صادرات الزاماتی هم وجود دارد. الف: بهبود مبنایی فضای کسب و کار: تولید خوب در بستر فضا و مکان مطلوب صورت می گیرد.تولیدات ایران با هدف صادرات باید دو مزیت کیفیت و قیمت رقابتی را داشته باشند. این مزیت هم زمانی ایجاد میشود که فضای کسب و کشور بستر مناسب برای تولید و جذب سرمایه ها را مهیا سازد.
بنابراین با هدف توسعه صادرات باید به سمت تسهیل فضای کسب و کار رفت. رفع موانع تولید و حمایت موثر از کسب و کارهای اشتغال زا با رویکرد کاهش هزینه تمام شده کالا که امکان رقابت بین المللی را فراهم میکند، به یقین میتواند تحول آفرینی باشد.
ب: رقابت و شفافیت: تولید بهینه در اقتصاد پویا و رقابتی رخ می دهد. به این جهت باید اقتصاد ایران فساد و رانت زدایی شود. این اتفاق گامی عملی در جهت تولید صادرات محور است.
اما چرا باید به صادرات بیش از گذشته امید داشت؟ امروز برنامه اقتصاد مقاومتی به عنوان الگوی علمی و عملیاتی در دست ماست. الگویی که به دقت میسر را مشخص کرده است. عمل به این برنامه به معنای حرکت در مسیرخصوصی سازی واقعی، مقررات زدایی، جذب سرمایه های داخلی وخارجی و در جان کلام اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران است.
بنابراین امروز هم نیاز تعریف شده و هم ابزار مهیاست. کار دولت باید تسهیل شرایط، کاهش مداخله و ایجاد امکان تولید با هدف صادرات به بازار ٤٠٠ میلیون نفری منطقه باشد. بخش خصوصی هم می تواند با استفاده از ابزارهای مدرن و پتانسیل های ذاتی کشور کالاهای در خور توجه و رقابتی را به بازارهای منطقه ای و جهانی صادر کند.
نباید فراموش کرد که صادرات و خلق ارزش افزوده برای کشور فردای بهتری را برای این سرزمین می سازد