ضرورت بازآفرینی و بازخوانی تمدن ایرانشهری
بازآفرینی و بازخوانی تمدن ایرانشهری دچار لکنت شدهاست، تا جایی که هنوز تعریف مورد اجماعی از توسعه در میان نخبگان حاصل نشدهاست. این ناهمزمانی و ناهماهنگی موجب فرسایش و تشدید فرسایش این سازمان فضایی کالبدی منسجم شهرها، کاهش توان زیستپذیری محیطی و مخاطره تداوم تمدنی ایران شدهاست.
عباس آخوندی: شهر و معماری ایرانی برترین جلوهگاه فرهنگی سرزمین و تمدن ایران است. معماری ایرانی در هماهنگی با اندیشه معنوی ایرانیان و دیدگاه آنان نسبت به هستی و انسان و همنوایی با طبیعت متنوع سرزمین ایران هزاران سال استمرار داشته و توانسته نمونههای زرینی را به ثبت برساند. قلمرو ظهور این اندیشه با ابزار معمارانه هنرمندان و صاحبان اندیشه به گستره تمدن و فرهنگ ایران تعمیم یافته و امروزه آثار فاخری از این مظاهر فرهنگی در پهنه سرزمینی ایران شهر قابل بازخوانیاند. معماری و شهر ایرانی عرضه کننده ارزشمندترین مصادیق تعامل با طبیعت در همسویی با ویژگیهای فرهنگی و اعتقادی و تجلیگاه مفهوم توسعه پایدار در شهر و معماری است. اهتمام معماران ایرانی در این راستا عامل اساسی استمرار هویت معماری ایرانی در عین تکامل و بهره گیری آن از پدیدههای نوین در طول سدهها بوده است.
با آغاز عصر نوگرایی، بازآفرینی و بازخوانی تمدن ایرانشهری دچار لکنت شدهاست، تا جایی که هنوز تعریف مورد اجماعی از توسعه در میان نخبگان حاصل نشدهاست. این ناهمزمانی و ناهماهنگی موجب فرسایش و تشدید فرسایش این سازمان فضایی کالبدی منسجم شهرها، کاهش توان زیستپذیری محیطی و مخاطره تداوم تمدنی ایران شدهاست. به دیگر سخن محصول فهم ما از رویارویی با تمدن جدید غرب به از جاکندگی و گمگشتگی و با نگاه کالایی شدن به زندگی توام شده است. علاوه بر همزیستی ناپایدار دو انگاره قدیم و جدید، گسستی در ساختار همپیوند معماری - شهرسازی رخ داده که به آشفتگی و نابسامانی شهری دامن زده است. عدم پیوند عناصر و اجزای سازنده شهرها با زمینه و بستر خود و حتی استقرار ناموزون ساختمانها در تعامل با یکدیگر و نیز با ساختار طبیعی پیرامون بر این گسست دامن زده و شرایط نامطلوبی را به بار آوردهاست.
براین باورم که درمان این وضعیت، از یکسو با «بازخوانی هویت ایرانی» در چارچوب اندیشه ایرانشهری در روزگار مدرن و در اقلیمی به فراخنای ایران فرهنگی و فراهمساختن زمینههای افزایش حس تعلّق به شهروندان میسر میگردد و از سوی دیگر با چنین پشتوانهای ضروری است به بازاندیشی و بازنگری در نظام طرحریزی و ضوابط و شیوهنامههای راهنما اقدام نموده و به ترمیم این ساختار بپردازیم. معماران ایران، بهویژه نسل خلاق و جوان این کشور در این عرصه وظیفهای خطیر بر عهده دارند. باید با حوصله و سینهای فراخ گسستها و فروریختگیهای نهادهای حرفهای و آموزشی را به کمک اندیشهورزان ترمیم کرد. وزارت راهوشهرسازی با تاکید بر نقش و جایگاه معماران و هنر معماری در نظام توسعه کشور بر آن است با حمایت از تشکلها و نهادهای حرفهای در تشکیل مجمع ملی معماران ایران و نیز ساختاری در ذیل شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، زمینه را برای همپیوندی بین حرفه، دانشگاه و دولت فراهم و به سیاستگذاری برای رفع موانع و مشکلات بپردازد.
بیگمان معماران این کشور با اتکاء به دانش زیست این سرزمین توان افرینش دوباره هویت معماری ایرانِ معاصر را در پیوند با گذشته دارا هستند. با آرزوی سرفرازی ایرانیان و سربلندی جمهوری اسلامی ایران.