◄ ضرورت معماری و بازمهندسی لجستیک و حملونقل چندوجهی
بخش لجستیک و حمل چند وجهی همواره مبتنی بر یک برنامه و نقشه بزرگتر است که توسط مشتری حمل یعنی بخشی از مجموعه صنعت، معدن و تجارت، عمل حمل یا خدمات لجستیک را انجام میدهد و بنابراین باید با این بخشها ضمن داشتن زبان مشترک، تعامل بسیار بالایی داشته باشد.
در مباحث و یادداشتهای قبلی به لزوم نگاه به صحنه لجستیک از ارتفاع 50 هزار پایی اشاره شد. دلیل آن نیز بدین شکل مطرح شد که لجستیک باید در سطوح بالای اقتصاد مورد توجه قرار گیرد تا بتواند ضمن گسترش و توسعه دیدگاهی نوین برای دستاندرکاران این حوزه، باعث ایجاد زبان مشترک با بازیگران جهانی، منطقهای و حاکمیتی کشور شود.
در جایی دیگر به این مهم اشاره شد که ظرف بندر باید شناخته شود و با توجه به ویژگیهایی که برای این ظرف تعریف میشود به تحلیل و قضاوت عملکرد شامل راندمان و اثر بخشی بنادر اقدام کرد. با توجه به این دیدگاه یعنی ظرف و مظروف باید توجه داشت که صرف دادن شعار اینکه باید امور به بخش خصوصی واگذار شود برای حل مشکل کافی نیست. در جهان شرکت و سازمانهای لجستیکی وجود دارند که دولتی هستند ولی بسیار کارامد و چالاکاند. بدون تغییر قواعد و الزاماتی که ظرف یا محیط بیرونی برای مظروف یعنی عملیات مختلف لجستیک و حمل چند وجهی دیکته میکند، حتی اگر امور به بخش خصوصی واگذار شود، شاهد گشایشی نخواهیم بود. لذا باید توجه داشت که نمیتوان طرح لجستیکی در سطح ملی تعریف کرد بدون اینکه یک نگاه جامع و کامل از ظرفی داشت که لجستیک کشور با همه ابعاد و وجوهش در آن قرار داشته باشد.
وقتی ما از ترکیب حمل چند وجهی استفاده میکنیم و قصد ایجاد و استقرار آنرا داریم برای مثال نمیتوانیم بگوییم که میخواهیم سهم ریل را از حمل بارهای کشور افزایش دهیم چرا که در آن، شکلی از جزگرایی و بخشینگری وجود دارد بلکه باید بگوییم میخواهیم لجستیک و حمل چند وجهی را با توجه به شاخصهایی همچون بهینهسازی هزینه حمل، زمان حمل، تسهیل فرآیندها و مواردی از این قبیل باز مهندسی نموده و راندمان و اثربخشی آنرا افزایش بدهیم. حال اگر در این مسیر لازم باشد سهم ریل را افزایش دهیم یا قبل از هر چیز دریا محور عمل کنیم که به مفهوم افزایش حداکثر حمل بار از طریق دریا و حداقل حمل از طریق زمین است، این نگاه و نگرش فراگیر و معماری ساختار و پیکربندی لجستیک است که به ما دیکته میکند چگونه عمل کنیم.
در همین خصوص به اهمیت موضوع جریان اطلاعات و اهمیت پرداختن به جریان فیزیکی کالا در کشور که متولی آن وزارت راه است در یادداشت دیگری اشاره شد. در این یادداشت این مطلب مورد بررسی قرار گرفت که اگر بدون توجه به کنترل جریان فیزیکی کالا در کشور، به ساخت و راهاندازی سامانههایی همچون پنجره گمرک یا ثبت سفارش اقدام گردد چه ریسک و اشکالاتی بههمراه دارد.
در همین راستا در یادداشتهای مختلفی به اهمیت وجود زبان مشترک بین ارکان و بازیگران عرصه تجارت کشور اشاره شد. فقدان چنین مکانیزمی باعث عدم امکان رهگیری محمولهها از نقطه شروع تا نقطه پایان سفرشان در زنجیره کالا میشود.
در یادداشت دیگری به این مهم توجه شد که لجستیک در کشور ما اگر بخواهد به یک گفتمان فراگیر تبدیل شود، لازم است که در سطوح بالای مدیریت کشور تا سطوح پایین عملیاتی، به مفاهیم کلیدی همچون اقتصاد گره بخورد تا هم مدیران از صدر تا ذیل و مردم به این واقعیت پی ببرند که کارامدی لجستیک ملی چقدر در زندگی شخصی و سازمانیشان تاثیر گذار است.
در یادداشتی دیگر در رابطه با ایجاد زبان مشترک، به طراحی ظرف مناسب برای لجستیک بندری و سایر اشکال دیگر آن، کنترل و مدیریت جریان فیزیکی کالا دیگر مهم اشاره شد. در این یادداشت بیان شد بهجای اینکه برای کنترل و هدایت عملیات در صحنه و کف بنادر، بر جاده و ریل و سایر گذرگاههای کالا در سفر آن کالا تمرکز و انواع سازمانهای نظارتی، دستورالعملها، آییننامهها و قوانین را وضع شود، نسبت به ایجاد سرویسهای هوشمندانه برای بازیگران در صحنه تجارت اقدام گردد تا ضمن هدایت عملیات در جریان مطلوب، خدمات مطلوب و مناسبی نیز در اختیار بازیگران عرصه قرار گیرد.
همه کلمات بار معنایی خود را دارد. صرف استفاده شخصی از کلماتی درست و بهجا دلیل بر معتبر بودن آن فرد ولو با داشتن موقعیتی در ارکان مدیریتی و بازار نیست. دیده شده است که کلماتی مثل لجستیک و زنجیره تامین بسیار شنیده میشود ولی باید از گوینده پرسید منظور شما از این کلمات چیست؟
باید توجه داشت که برای موفقیت در طرحهایی همچون لجستیک در سطح ملی، بسیار بسیار بسیار زیاد به تعامل نیاز داریم. بنابر نگرش زنجیره کالا که در یادداشت اول از سلسله مباحث مربوطه به معرفی مبانی پرداخته شد و یادداشت دوم دامنه کسب و کار، به معرفی مفاهیم کلیدی همچون تبادلات مالی و اطلاعاتی و موقعیت کالا و در یادداشت سوم که به بررسی جایگاه لجستیک در زنجیره کالا پرداخته شد، بخش لجستیک و حمل چند وجهی همواره مبتنی بر یک برنامه و نقشه بزرگتر است که توسط مشتری حمل یعنی بخشی از مجموعه صنعت، معدن و تجارت، عمل حمل یا خدمات لجستیک را انجام میدهد و بنابراین باید با این بخشها ضمن داشتن زبان مشترک، تعامل بسیار بالایی داشته باشد. همچنین برای اجرای طرحهای لجستیکی و حمل چند وجهی نیاز به همکاری و هماهنگی با گمرک دارد که آن بسیار با اهمیت است. بنابراین تعامل سازنده بسیار اهمیت دارد.