این 6 نکته را بیاموزیم
درس خواندن خالی نه شعور میآورد و نه خوشبختی.
در کتاب «حاجیآقا» نوشته «صادق هدایت»، حاجی به کوچکترین فرزندش درباره نحوه کسب موفقیت در ایران نصیحت میکند:
توی دنیا 2 طبقه مردم هستند؛ بچاپ و چاپیده؛ اگر نمیخواهی جزو چاپیدهها باشی، سعی کن که دیگران را بچاپی! سواد زیادی لازم نیست، آدم را دیوانه میکنه و از زندگی عقب میاندازه! فقط سر درس حساب و سیاق دقت بکن! چهار عمل اصلی را که یاد گرفتی، کافی است، تا بتوانی حساب پول را نگهداری و کلاه سرت نره، فهمیدی؟ حساب مهمه! باید کاسبی یاد بگیری، با مردم طرف بشی، از من میشنوی برو بند کفش تو سینی بگذار و بفروش، خیلی بهتره تا بری کتاب جامع عباسی را یاد بگیری!
سعی کن پررو باشی، نگذار فراموش بشی، تا میتوانی عرض اندام بکن، حق خودت را بگیر! از فحش و تحقیر نترس! حرف توی هوا پخش میشه، هر وقت از این در بیرونت انداختند، از در دیگر با لبخند وارد بشو، فهمیدی؟ پررو، وقیح و بیسواد؛ چون گاهی هم باید تظاهر به حماقت کرد، تا کار بهتر درست بشه!... نان را به نرخ روز باید خورد! سعی کن با مقامات عالیه مربوط بشی، با هرکس و هر عقیدهای موافق باشی، تا بهتر قاپشان را بدزدی!.... کتاب و درس و اینها دو پول نمیارزه! خیال کن تو سر گردنه داری زندگی میکنی! اگر غفلت کردی تو را میچاپند. فقط چند تا اصطلاح خارجی، چند کلمه قلنبه یاد بگیر، همین بسه!!!!ا
آنچه گفته شده عریانترین شیوه تشریح دستیابی به موفقیت برای نسل بعدی است. به نظرم در همین نوشته به ظاهر حاوی نکات غیراخلاقی، نکات طلایی نهفته است. آنچه حاجی به فرزندش گفته حاوی نکات مثبت و منفی است. بخشی از توصیهها درست است هر چند که لحن بیانش بد است.
در ادامه 6 نکته را که بعد از خواندن نکات حاج آقا در ذهنم جرقه زد را انتخاب میکنم که به فرزندم بیاموزم و فکر می کنم هر ایرانی باید به فرزندش بیاموزد.
۱. نسل قبلی به ما گفتند درس بخوان تا برای خودت کسی شوی. این حرف اشتباه است. درس خواندن خالی نه شعور میآورد و نه خوشبختی. این تجربه زندگی با تمام جوانب آن است که برایت شعور و خوشبختی میآورد. وقتی میگویم زندگی یعنی همه چیز: از آشپزی بگیر تا دوچرخه سواری، از بستن چشمها برای گوش دادن به یک موسیقی تا فوتبال گل کوچیک. از کار کردن در خیریه کوچک محلهتان تا پیگیری سخنرانیهای سران جهان در مجمع جهانی گروه بیست. درس خواندن خالی نه شعور میآورد و نه خوشبختی.
۲. در مدرسه این چیزها را به تو یاد نمیدهند: سواد مالی، سواد رسانهای، سواد جنسی. هر سه اینها مهم اند. هر کدام را از منابع معتبر بیاموز. ریاضی را بیاموز نه با این هدف که پیچیدهترین معادلات را حل کنی بلکه برای آنکه بیاموزی چگونه از دانش ریاضی در تصمیم گیریهای مالی ات استفاده کنی، وقتی وام میگیری، وقتی سرمایهگذاری میکنی و وقت بیمه عمر میخری اگر ریاضی بلد نباشی کلاهت پس معرکه است. خواندن ریاضی اگر منجر به افزایش سواد مالی در تو نشود، کم فایده است.
۳. تاریخ مهمتر از جغرافیاست. اکنون نرم افزارهای موقعیت یاب، راهیاب و نقشههای آنلاین فراهم شدهاند، اگر جغرافیا ندانی، باز هم راهت را پیدا خواهی کرد اما تاریخ را هیچ نرمافزاری نمیتواند خلاصه کند. تاریخ را عمیق بخوان. تا آن اشتباهاتی که ما کردیم را تو انجام ندهی. اشتباهی که دوبار تکرار شود دیگر نامش اشتباه نیست، حماقت است.
۴. زبان انگلیسی، چینی و عربی به اندازه زبان فارسی اهمیت دارد. وقتی زبان فارسی بلدی، یعنی ۸۰ میلیون هم سخن عاطفی و هم کار تجاری داری، در جهان امروز این عدد میتواند به شدت گسترش پیدا کند. حلقه هم سخنان و هم کارانت را به بیش از ۸۰۰ میلیون گسترش بده. جهان فردا، جهان بدون مرز است.
۵. مهارت ارتباطات موثر را بیاموز. ۵۰ درصد موفقیت به ارتباطات موثر، قانع و همراه کردن دیگران و تاثیرگذاری روی آنان است. باید بلد باشی خوب حرف بزنی، خوب ارایه کنی، خوب گزارش بنویسی و خوب متقاعد کنی. مذاکره و ارایه موثر را خوب یاد بگیر.
۶. مدرک مهم است اما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس میخواندیم تعداد مدرک دارها کم بود. پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت در زمان شما دیگر مدرک از مد میافتد کسانی باقی خواهند ماند که مهارت داشته باشند. تا 10 سال آینده بسیاری از مشاغل از بین میروند و بسیاری مشاغل جدید خلق میشوند. رشتهای را بخوان و مهارتی را کسب که به درد دنیای فعلی نمیخورد بلکه به درد دنیای آتی میخورد. اگر رشته بدی انتخاب کنی مانند این است که تولید کننده بهترین چرتکه دنیا هستی، در جهانی که هیچکس از چرتکه استفاده نمیکند.