کشورداری آلمانی
برای توسعه باید تغییرات زیادی صورت گیرد. برخی تغییرات خارج از توان ما هستند، برخی تغییرات هم خارج از ظرفیت ذهنی ما هستند ولی آنهایی که هم میدانیم و هم میتوانیم را باید انجام دهیم.
بگذارید با چند مسئله که دست به گریبان هستیم شروع کنیم.
حتما شنیدهاید موقع انتخابات برخی را با مینیبوس و اتوبوس و وانت از یک حوزه انتخابیه جمع میکنند و میبرند در یک حوزه انتخابیه دیگر رای میدهند؟ راست و دروغش با گویندگان.
اگر فردا اعلام شود که به خاطر کرونا افراد فقط میتوانند به نزدیکترین فروشگاه مراجعه کنند و مایحتاج خود را بخرند و برگردند منزل و حق ندارند که به جاهای دیگر بروند. آیا در ایران امکان پذیر است؟ خیر!
تصور کنید که جایی سیل و زلزله میآید، میخواهند فقط به افراد آن منطقه کمک سریع کنند آیا میشود فهمید آن کسانی که خواهان کمک هستند واقعا اهل همان منطقه آسیب دیده اند؟
آیا در ایران میشود گفت اگر کسی میخواهد از مدرسه دولتی/بیمارستان دولتی استفاده کند، حق دارد فقط به نزدیکترین مدرسه دولتی/بیمارستان دولتی نزدیک منزلش مراجعه کند!
آلمانیها همه این مسایل را حل کردهاند! چگونه؟ فقط با یک تفاوت کوچک نسبت به ایران. در آلمان ثبت آدرس از نان شب واجبتر است. اصلا هویت به داشتن نام و نام خانوادگی نیست. هویت در آلمان به نام، نام خانوادگی و آدرس و امضا است. حتی این را بگویم که شما میتوانید پدر نداشته باشید اما باید آدرس داشته باشید. آدرس اگر نداشته باشید نه حساب بانکی میتوانید داشته باشید نه میتوانید در مدرسه ثبت نام کنید اصلا برای اینکه خیالتان راحت باشد کارت ملی نمیتوانید داشته باشید. آدرس ثبت شده بخشی از هویت شماست. حالا ببینیم همین تفاوت کوچک چه منافع فوق العادهای دارد:
- موظفید فرزندتان را در نزدیک ترین مدرسه محل سکونتتان (مطابق با آدرس ثبتی)، ثبت نام کنید. این یعنی کاهش ترافیک و کاهش مصرف انرژی.
- اگر شما در شرایط کرونا وارد شهر شوید و اگر جلوی شما را بگیرند که برای چه بیرون آمدهاید، و شما بگویید که برای خرید آمدهاید، خیلی راحت از روی آدرس ثبت شده روی کارت شناسایی شما متوجه میشوند که دروغ میگویید یا راست میگویید.
- در زمان انتخابات از پیش برای شما نامهای ارسال میشود، حوزه انتخابیه شما مشخص میشود و شما حق دارید فقط در آن حوزه رای گیری که از قبل مشخص شده رای خود را بیاندازید. به همین سادگی بحث جابجایی رای غیرممکن است.
- فرض کنید که طرف پروندههای قضایی و مطالبات مالی خیلی راحتتر قابل پیگرد قانونی دارند.
- طرف نمیتواند در ولنجک مونیخ!! سکونت داشته باشد اما از یارانه روستاها برخوردار باشد.
- طرف نمیتواند ده حساب بانکی داشته باشد و در هر حسابی یک آدرس ثبت کند و بعد هم چک بی محل بکشد.
اینها برخی فواید برای آلمانیهاست، فواید این کار برای ایران خیلی بیشتر است فقط یک مورد: محل سکونت اول افراد میتواند نرخ معمولی برای آب و گاز و برق و تلفن داشته باشد اما محل اقامت دوم به بعد میتواند با نرخی دیگر محاسبه شود.
این ایده عجیبی نیست فقط باید دستگاههای کشور با هم کنار بیایند و دادههای مختلف را با هم به اشتراک بگذازند.
پنج نکته کوتاه:
الان ذهن خلاق ایرانی شروع میکند به این که اگر طرف این کار را کرد و آن کار را بکند، اگر طرف این شرایط و آن وضعیت را داشت، چه؟ جواب: برای همه این حالات فکر شده است.
آیا این فقط مختص آلمان است؟ جواب: نه، برخی کشورهای دیگر هم آن را اجرا میکنند. منتها آلمانیها طبق معمول خیلی دقیق!
آیا با همین تغییر کوچک همه مشکلات برطرف میشود. جواب: خیر! بخش تجویز راهبردی را بخوانید.
آیا چون آلمان چنین کرده، ما نیز باید چنین کنیم؟ جواب: خیر! الگوبرداری کور (کپی-پیست) همیشه غلط است به ویژه در عرصه کشورداری! هر پیراهنی (راه حل) که دوخته میشود باید کاملا برای قامت (مسایل) آن کشور باشد.
آیا آلمانیها در همه حوزههای بروکراتیک بهتر از ما عمل میکنند؟ خیر! در برخی تعاملات دیجیتالی ما از آنها بهتریم.
تجویز راهبردی
برای توسعه باید تغییرات زیادی صورت گیرد. برخی تغییرات خارج از توان ما هستند(فعلا انسداد وجود دارد)، برخی تغییرات هم خارج از ظرفیت ذهنی ما هستند (یا عقلمان نمیرسد یا آمادگی ذهنی وجود ندارد). ولی آنهایی که هم میدانیم و هم میتوانیم را باید انجام دهیم. زمانی خواهد رسید که این تغییرات کوچک، مقطعی و محلی دست به دست هم میدهند و اثر «هم افزایی» رخ خواهد داد: یعنی اگر تغییر الف ۲ واحد به توسعه کمک میکند و تغییر ب و ج هم ۳ واحد و ۵ واحد، جمع این سه تغییر ۱۰ نمیشود، بلکه بیست میشود. اگر در یک یا چند حوزه از مسیر توسعه کشور انسداد وجود دارد، آن مواردی که میدانیم و میتوانیم را انجام دهیم، تا پنجره فرصتی برای دیگر تغییرات فراهم شود!
جامعه نظم پذیر و با دیسیپلین حاصل قواعد کشورداری نظم آفرین است.
* استاد دانشگاه
عزیز جان ، همه جای اتحادیه اروپا همینطور است ، نه فقط آلمان
البته اکنون مدتهاست که آلت_ کوین ها و رمزارزها، مشکل تراکنش های مالی بدون آدرس !! و حتا بدون هویت ! و در نهایت ناشناس ماندن را نه تنها در آلمان که در تمام اتحادیه اروپا و امریکای شمالی و حتا تا افریقا ، حل کرده است! همچنین مالیاتها در این کشورها که نپرداختن آن، چیزی معادل قتل غیر عمد! در کشور ماست! عموما به چنین دارائی های نمی تواند_ که _ تعلق بگیرد!( اگر چه در چند کشور مساله رمز ارزها قانونی شده و قوانین حقوقی خود را دارد_ اگر چه نمی توان مساله ی ناشناس ماندن را از آنها گرفت( چون یکی از بزرگترین مزایای آن است)
راهکار کنترل!، بگیر و ببند و... مدتهاست که پاسخ مطلوبی به نیازهای مدنی و قانونی و شهروندی در دنیا ، ارائه نکرده و نمی کند
شما هر راهکار کنترلی که برای حفظ و رعایت قانون وضع کنید، امروزه در چشم بر هم زدنی، با تکنولوزی های نوظهور و نو پدید، راهکاری برای دور زدن خواهند داشت
مساله ی کیفیت و نوع حکومت داری در آلمان ، و کشورهای اروپایی قابل انکار نیست اما
باید شهروندانی که این قوانین توسط آن حکومت بر آنها وضع می شود را هم لحاظ کرد!
بطور مثال امروز و با گذشت نزدیک به سه ماه از پاندمی کرونا در ایران ، هنوز بیش از سی درصد از مردم تهران! از ماسک و دستکش استفاده نمی کنند!
مساله دیگر حکومتداری در ایران و دیگر کشورها نیست وقتی مردم با وجود اخطارهای قانونی پلیس، با وجود خطر مرگ ناشی از ابتلا، و...صف چند کیلومتری در اتوبانهای منتهی به شمال کشور در نوروز 99 تشکیل می دهند!
مساله ، متاسفانه و در کمال تاسف ، چیز دیگری ست! یعنی شق دیگر نوع حکومت داری، کسانی هستند که بر آنها، حکومت می شود!
و این باندازه ی همان نوع حکومتداری مهم و مکمل آن است