خلاقیت جالب یک آمارگیر واگن های مسافری
در سال ۱۳۷۷ و بعد از پایان سال اول تحصیل در دانشکده راه آهن، در زمان مدیرعاملی دکتر تقی زاده در شرکت رجا، بنده و تعدادی از دانشجویان برتر دانشکده راه آهن به صورت ساعتی در این شرکت مشغول به کار شدیم.
در سال ۱۳۷۷ و بعد از پایان سال اول تحصیل در دانشکده راه آهن ، در زمان مدیرعاملی دکتر تقی زاده در شرکت رجا، بنده و تعدادی از دانشجویان برتر دانشکده راه آهن به صورت ساعتی در این شرکت مشغول به کار شدیم.
محل کار اینجانب در مدیریت نگهداری و تعمیرات و نگهداری رجا تعیین شد. در اولین روزهای کاری مقرر شد با همکار آمارگیر واگن ها به نام آقای نوری ضمن سرکشی به کلیه خطوط ایستگاه تهران از جمله خطوط واگنخانه، خطوط پارکینگ و ... نسبت به تهیه آمار موقعیت واگن های مسافری و خدماتی به تفکیک هر خط اقدام نماییم تا با جغرافیا و محیط کار بیشتر آشنا شوم. فارغ از اینکه ابتدا از این کار احساس خوبی نداشتم خصوصا با توجه به سخت بودن تردد بین خطوط و واگن ها و گرمای هوا در مرداد ماه، اما به نظرم تجربه خوبی بود.
نکته قابل تامل اینکه در خطوط پارکینگ، آمارگیر مذکور خلاقیت جالبی به کار برد که برای بنده از جهت سطح پایین تحصیلات وی، از یک سو عجیب بود و از سویی دیگر حسرت خوردم که چرا فردی با این سطح از خلاقیت امکان تحصیل یا پیشرفت و ارتقا را نیافته است.
ایشان هر روز پس از پایان آمارگیری خطوط پارکینگ، نسبت به قرار دادن یک سنگ در بخش داخلی انحنای چرخ اولین واگن اقدام می نمود، با توجه به بن بست بودن خطوط مذکور در صورت جابجایی اولین واگن سنگ افتاده و فردا در صورت نبودن سنگ مجددا کنترل انجام می شد و در صورت وجود سنگ، همان آمار دیروز ثبت می شد.
نکته مهم اینکه اگر به هر دلیلی غیر از جابجایی واگن هم سنگ می افتاد، وی بنا به اهمیت موضوع مجددا کنترل و آماربرداری را انجام می داد.
با این خلاقیت، همکار آمارگیر حدود نیم ساعت در زمان انجام کار صرفه جویی می کرد که این زمان را به استراحت در اواسط مسیر سخت و خسته کننده اختصاص می داد.
* کارشناس حمل و نقل
این شخص می رفت دانشگاه که خلاق نمی شد مگه خلاقیت بسته به دانشگاه هست