ماهان چطور به وجود آمد؟
سیدحسین مرعشی را جدا از فعالیتهایی که در عرصه سیاست انجام داده به عنوان ایده پرداز تأسیس شرکت هواپیمایی ماهان نیز میشناسند.
سیدحسین مرعشی را جدا از فعالیتهایی که در عرصه سیاست انجام داده به عنوان ایده پرداز تأسیس شرکت هواپیمایی ماهان نیز میشناسند. او در روزهایی که ایران دوران سازندگی را تجربه میکرده است استفاده از فرصت را غنیمت شمرده و ایده تأسیس شرکت هواپیمایی ماهان را ارائه کرد.
مرعشی به عنوان بنیانگذار مؤسسه خیریه مولی الموحدین که شرکت هواپیمایی ماهان یکی از زیر مجموعههای آن است اعتقاد دارد هر کدام از فعالیتهای این مؤسسه استفاده از یک فرصت است که به آن بها داده شده است. او در گفتگویی با "کرمان ما" ویژه نامه سالگرد تاسیس ماهان نحوه تأسیس و شکل گیری مؤسسه خیریه مولی الموحدین و پس از آن شرکت هواپیمایی ماهان را توضیح میدهد.
-شما در زمانی که استاندار کرمان بودهاید با گروهی از دوستان خود مؤسسه خیریهای تحت عنوان مولی الموحدین را تأسیس کردید. در رابطه با اهداف و سیاست های این موسسه توضیح دهید.
به طور کلی پس از وقوع هر انقلاب ی در جامعه انقلابی، سیاست های جامعه گرایی حاکم می شود زیرا انقلاب با خیزش و بسیج تودهها به وجود میآید و خیزش تودهها جز با شعارهای جامعهگرا امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر انقلاب نخبه گرا نمیشود بلکه جامعه و توده مردم باید حرکت کند و جامعه سیاستهای رادیکال را میپسندد، سیاستهایی که مورد پسند نخبگان جامعه نیست. حاکمیت این سیاستها در همه جای دنیا در کوتاه مدت یک وضعیت مطلوب اجتماعی را ایجاد میکند اما در مقابل و در بلند مدت توسعه را به چالش میکشاند و این واقعیت پس از انقلاب اسلامی در ایران حاکم شد.
-یعنی شما برای اینکه توسعه با چالش مواجه میشود مؤسسه مولی الموحدین را تأسیس کردید؟
مرعشی: به هر حال ما نسلی هستیم که با انقلاب آمده بودیم و در آن شرایط، طبیعی بود که انقلابی باشیم. ما همواره همراه مردم و قشرهای ضعیف جامعه بودیم و از اینکه برای مردم کار میکردیم خیلی لذت میبردیم، ولی در این حال عقلامان را تعطیل نکرده بودیم و خوب میفهمیدیم که صرف با عشق کار کردن برای مردم مشکل آنان را حل نمیکند میتوانم ادعا کنم جزو کسانی بودیم که خیلی زود با آمار، ارقام، شاخصهها و شنیدن بحثهای منتقدان سیاستهای انقلاب دهه شصت، توانستیم با مشکلات واقعی ناشی از حاکم شدن سیاستهای رادیکال آشنا شویم. ما در دهه شصت موفق عمل کردیم و تا حد ممکن امکانات در اختیار مردم قرار دادیم. هر چه توانستیم تعاونی تشکیل دادیم اما بالاخره اینها مؤثر نبود. مؤثر نبود نه به این معنا که بیفایده بود بلکه کمک کرد و توانستیم تا حدی کارها را به پیش ببریم رشد دهیم ولی قادر نبودیم حلقههای مفقود توسعه را تکمیل کنیم.
- همین فاکتور توسعه، شما را به سمت تأسیس این مؤسسه غیر انتفاعی سوق داد؟
بله ما علاقمند به توسعه کشور بودیم ولی اولاً تحت تأثیر تعالیم دوران انقلاب، دوران مبارزه و دفاع مقدس علاقمند به ثروتمند شدن نبودیم و ثانیاً شرایط جامعه هم اجازه نمیداد که به مانند سالهای اخیر بتوانیم از بخش خصوصی به معنی واقعی آن استفاده کنیم. در واقع ما دچار یک تضاد بودیم که از یک طرف کارشناسی حکم میکرد از اقتصاد دولتی فاصله بگیریم و بخش خصوصی را تقویت کنیم و از سوی دیگر جامعه تاب و تحمل تقویت و حمایت از بخش خصوصی را نداشت. لذا به یک راه حل میانه رسیدیم و آن ایجاد بنگاههایی بود که با الگوی بخش خصوصی عمل کنند ولی متعلق به هیچ شخص خاصی نباشند و در خدمت مردم و جامعه قرار گیرند. ما علاقمند به خلاقیت و رایزنی زدن برای توسعه بودیم بدون آنکه بخواهیم برای خودمان کار کنیم تیم ما علاقمند به ایجاد بنگاههای توسعه گرایی بود که در خدمت مردم باشند. فعالیت این بنگاهها هم کاملاً با همان ضوابطی است که بخش خصوصی در میدان رقابت توانایی انجام آن را دارد. یعنی ما به این نتیجه رسیده بودیم که میتوانیم یک مجموعه بزرگ و شرکتهایی با اشل بین المللی را راهاندازی کنیم بدون آنکه در مالکیت آنها سهمی داشته باشیم اهمیت زیادی داشت و خوشبختانه هنوز بر آن عقیدهایم. افراد زیادی را میشناسیم و میشناختیم که چنانچه زندگی شخصیشان در حد متعارف تأمین باشد، احساس رضایت میکنند و علاقه به ثروت اندوزی دارند. این افراد میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند بنابراین در نهادهای واسط، تولید ثروت میکنند و منافع آن را در اختیار مردم میگذارند. جمع دوستانی که این مؤسسه را ایجاد کردند همگی چنین شخصیتی داشتند. افرادی که جمع شدند و مؤسسه مولی الموحدین را تأسیس کردند علاقمند بودند که کارهایی بزرگ انجام دهند ولی علاقه نداشتند که اینها برای خودشان باشد، یعنی تمایل داشتند که برای جامعه باشد.
-به نوعی میتوان گفت که جمع شما سرمایه گذاری برای توسعه حمایت کرده است؟
از نظر من سرمایه گذاران به دو گروه خوش خیم و بدخیم تقسیم میشوند. سرمایه گذاران خوش خیم، سرمایه گذارانی هستند که به توسعه میاندیشند. این نوع سرمایه گذاران پس از ثروتمند شدن و دستیابی به امکانات و منابع، متکبر و مغرور نشده و از حدود خویش تجاوز نمیکنند. در مقابل سرمایه گذاران بدخیم، کسانی هستند که به محض دستیابی به منابع ثروت آن را برای انحطاط جامعه به کار بسته و با فخر فروشی و تکبر سد راه بقای جامعه میشند. سرمایه گذاران بدخیم فرصت دارا بودن را برای نابودی خود و جامعه به کارمیگیرند و سرمایه گذاران خوش خیم با پرداختن به توسعه و ایجاد فرصتهای شغلی به جامعه خدمت و از این راه به کمال میرسند. شاید بتوانیم بگوییم که مؤسسه مولی الموحدین یک سرمایه گذار بسیار خوش خیم است در این مؤسسه اصل بر توسعه است ما توسعه را بهترین خیرات میدانیم. به عبارت دیگر توسعه کار عامل المنفعه است چون شغل درست میکند. فقر را نابود میکند و ثروت جامعه را افزایش میدهد. به طور مثال در بحث هواپیمایی ماهان همه درآمدها را صرف توسعه ناوگان کرده، تا مردم استفاده کنند. هر چه صندلی بیشتر باشد خدمه اضافه میشود و بدین ترتیب شغل ایجاد میکنیم. در کشوری که تعداد زیادی خلبان بیکار دارد، دختر و پسرهای جوانی هستند که دنبال شغل میگردند و مردمی که روزها و ساعتها برای تهیه یک بلیط معطل میمانند چه امری مهمتر از اینکه درآمدهای ماهان را برای خرید هواپیما صرف کنیم؟ حالا ممکن است یکی بگوید که ماهان پول دربیاورد و برود مدرسه بسازد. ما چنین اعتقادی ندارم و توسعه صنعت هوایی را از فعالیتهایی میدانیم که شاید همپای مدرسه سازی ثواب داشته باشد.
-هنگامی که مؤسسه با این اهدافی که داشتید تشکیل شد چه فعالیتی مد نظرتان بود؟
وقتی که مؤسسه تشکیل شد فعالیتهای گوناگونی پیشنهاد شد و پس از بررسیهای گوناگون به این نتیجه رسیدیم که به هیچ وجه در عرصههایی که مردم و بخش خصوصی در آن فعال هستند وارد نشویم. به عبارت دیگر در میدان اقتصاد موجود بازی نکنیم و عرصههایی را برای فعالیت انتخاب کردیم که منجر به گسترش حجم اقتصاد کشور میشد. این سیاست، سیاست مهم مؤسسه شد.
-منظورتان از میدان موجود اقتصاد چیست؟
به طور مثال عدهای قالی میبافند، عده دیگری آن را خریداری میکنند و جمع دیگری آن را صادر میکنند. اما اگر وارد این میدانهای کاری میشدیم که بخش خصوصی یا تعاونیها سرگرم فعالیت در آن بود، باعث میشدیم که میدان برای آنها تنگتر شود. در آن صورت ممکن بود جابجایی در داراییها ایجاد شود اما چیزی به ثروت جامعه اضافه نمیشد. اولین سیاست ما در مؤسسه مولی الموحدین این شد که هیچ کاری به اقتصاد موجود نداشته باشیم و بیاییم مرزهای اقتصاد موجود را گسترش دهیم. یعنی اقتصاد را بزرگتر کنیم و در میدان موجود مبارزه نکنیم، لذا فعالیتهایی که بخش خصوصی متقاضی آنها بود را انجام نمیدادیم که مدعی ندارد. سیاست دیگری که آن را در مؤسسه دنبال میکردیم این بود که از هیچ امتیازی به عنوان امتیاز ویژه استفاده نکنیم. یعنی تاکنون امتیاز خاصی از سوی مقامات دولتی در اختیار مؤسسه قرار نگرفته است؟ خیر، ما از هیچ امتیاز خاصی برای هیچ یک از شرکتهای وابسته به مؤسسه استفاده نکردهایم نه از سهمیه ارزی ، نه وام منابع اعتباری، نه مجوز خاصی برای صادرات و واردات، به طور مثال با گروهی از دوستان برای تأسیس کرمان خودرو خدمت آقای نژاد حسینیان وزیر وقت رفتیم و به ایشان گفتیم میخواهیم در بم خودروسازی احداث کنیم. آقای نژاد حسینیان گفتند که وزارت صنایع سنگین استقبال میکند اما هیچ امتیاز خاصی در اختیار شما قرار نخواهد داد. ما هم در پاسخ گفتیم هیچ امتیازی نمیخواهیم و فقط در چارچوب قانون ما را پشتیبانی کنند به جرأت میتوانم ادعا کنم که استفاده از هیچ افزونهای در هیچ یک از مؤسسات وابسته به مولی الموحدین پیدا نمیکنید. ما با کار حرفهای توأم با امانت مؤسسه را ساختهایم.
پس میتوان گفت که کاملا با کار، حرفهای برخورد کردید؟
بله، این برخورد حرفهای با کار یکی دیگر از سیاستهای ما در مؤسسه مولی الموحدین است. این طور نیست که اعضای هیأت امنا به دلیل حضور خود در رأس کار قوم و خویش خود را به عضویت در مؤسسه درآورند. کاملاً با کار، تکنیکی و حرفهای برخورد میکنیم.
-ایجاد هر یک از این مؤسسات وابسته به مؤسسه مولی الموحدین به چه شکلی بوده است؟ برخورد حرفهای با کار، منجر به تأسیس چنین مؤسساتی شده است؟ به معنی واقعی هر کدام از شرکتهای وابسته با استفاده صحیح از فرصتها ایجاد شدهاند.
شاید در ایران استفاده از فرصت را به واژههای دیگری ترجمه کنند اما اعتقاد دارم که استفاده از فرصتها هنر است تأسیس هر یک از شرکتهای وابسته به مؤسسه مولی الموحدین استفاده از فرصتی بوده است که خداوند در اختیار ما گذاشته بود. اولین سیاست ما در مؤسسه مولی الموحدین این شد که هیچ کاری به اقتصاد موجود نداشته باشیم و بیاییم مرزهای اقتصاد موجود بشر را گسترش دهیم. تأسیس هواپیمایی ماهان هم یکی از همین شکار فرصتها بود؟ بله. ما توکل بر خداوند و پذیرش مسئولیت از فرصت طلایی که در اختیارمان قرارگرفت استفاده کردیم. ماهان فضل پروردگار بود در قالب یک فرصت طلایی.
-فرصت تأسیس هواپیمایی ماهان چگونه به وجود آمد؟
در دورانی که استاندار بودم متوجه کمبود امکانات هوایی شدم. خیلی از مواقع به خاطر کارهای ضروری چون پرواز نبود با مشکل مواجه میشدیم بنا بر این ضرورت تأسیس هواپیمایی محسوس بود. به خاطر دارم مردم برای تهیه بلیط هواپیما خیلی در فشار بودند. روزی در تهران مأموریت بودم، در کرمان مشکل امنیتی به وجود مد و من باید خودم را هر چه سریعتر به کرمان میرساندم اما 24 ساعت در فرودگاه مهرآباد معطل ماندم از همانجا این موضوع در ذهن من باقی ماند که باید از مشکل را با ایجاد یک هواپیمایی مستقل برای کرمان حل کنیم. منتها در آن زمان کشور با این گونه ایدهها فاصله زیادی داشت. در دوران ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی رفسنجانی سیاستهای بازی در کشور حاکم شد و فرصت داد تا چنین ایدههایی مطرح شوند.
-در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی بود که شما ایده تأسیس هواپیمایی ماهان را مطرح کردید؟
از قبل به فکر بودیم در آن زمان امکان اقدام امکان فراهم شد یک روز در دفتر کار خودم نشسته بودم که یکی از دوستان از دبی تماس گرفت و گفت یک آقای مصری به نام ابراهیم کامل چهار هواپیما دارد و میخواهد در ایران شرکت هواپیمایی تأسیس کند و سؤال کرد آیا شما آمادگی دارید این کار را در کرمان انجام دهید و من هم بدون درنگ و تأمل موافقت خودم را اعلام کردم. استفاده از فرصتها که پیش از این اشاره کرده بودم همین است. من در آن هنگام میتوانستم بگویم که باید مشورت کنم و ممکن بود فرصت بسوزد اما فوراً موافقت خودم را اعلام کردم و قرار را برای روز بعد گذاشتیم. فوری به رئیس فرودگاه کرمان دستورات لازم را دادم و فردای آن روز در سالن فرودگاه ما با طرف مصری نشستیم و مذاکره کردیم و قرار گذاشتیم یک شرکت مشترک به صورت پنجاه پنجاه تشکیل دهیم، به شرط آنکه سهم ایران را او تأمین مالی کند و از ما طلبکار باشد تا از درآمد شرکت آن را بردارد. یک ربع بیشتر مذاکره طول نکشید و در نهایت هم به توافق رسیدیم.
یعنی پول هواپیما را پرداخت نکردید؟
اول قرار شد به همین شکل که گفتم عمل کنیم، بعد مطلع شدیم که دولت ایران در زمان شاه چند وام به دولت مصر داده بود که دولت مصر نتوانسته وامها را به ایران بازپرداخت کند آقای کامل به ما گفتند اگر شما بتوانید موافقت طرف ایران را بگیرید من هم موافقت طرف مصر را میگیرم تا این هواپیماها را به جای طلب به ایران بدهیم. من فوراً با دکتر نواب در وزارت اقتصاد تماس گرفتم و ایشان هم موضوع طلب ایران از مصر را تأیید کرد و گفت چندین سال است که مصر به ایران بدهکار است اما طلب خود را پرداخت نمیکند. دکتر نواب قبول کرد به جای طلب ایران هواپیما را از آقای کامل تحویل بگیریم. ایشان رفتند موافق دولت مصر را گرفتند ما هم اینجا به آقای دکتر نوربخش گزارش دادیم و آقای هاشمی را هم در جریان گذاشتم. در نهایت با استفاده از این امکان، مؤسسه مولی الموحدین ما به ازای ریالی را به دولت پرداخت کرد.
- در ابتدای فعالیت با چند فروند هواپیما آغاز به کار کردید؟
با چهار هواپیما فعالیتمان شروع شد. در ابتدا چند تغییر مدیریتی داشتیم و تیمهای مدیریتی مختلف را آوردیم. اول خود آقای حق شناس مدیرعامل مؤسسه بود و آن را اداره میکرد. بعد از ایشان، کاپیتان حسنی را آوردیم و سهام اندکی هم به ایشان دادیم که بعداً سهام را برگرداند. کاپیتان حسنی خلبان و مدیر خیلی خوبی بود ولی با فرهنگ حاکم بر نظامات ایران هماهنگ نبود. ایشان می گفت که با این بی نظمیای که در ایران است من نمیتوانم یک شرکت با نظمی را اداره کنم و یکی باید از جنس خود اینها باشد و بنابراین استعفا داد و رفت. بعد از کاپیتان حسنی هم آقای بانک آمد که در دوره ایشان ماهان خیلی لطمه خورد به طوری که میتوان گفت ماهان به انتهای فعالیتهای خود رسیده بود. فعالیت هواپیمایی ماهان رو به افول بود که آقای عرب نژاد به عنوان مدیرعامل ماهان معرفی شد و ایشان یک بار دیگر هواپیمایی ماهان را ساخت.
-از همین زمان بود که هواپیمایی ماهان اسم و رسم بیشتری در میان جامعه پیدا کرد؟
توسعه ماهان در این دوره است. آقای عربنژاد در جهت گیری سیاستهای شرکت خیلی خوب حرکت کرد که موضوعش مفصل است. تغییر سیستم هواپیمای شرقی به سمت هواپیمای غربی شاید مهمترین این تصمیمها در ماهان بود.
-آقای هاشمی از تأسیس ماهان حمایت کردند؟
بله، همواره حمایت ایشان را داشتیم ولی ایشان امیدوار نبودند که بتوانیم طلب خودمان را از طرف مصری بگیریم. زمانی که در جریان سفر بهار سال 72 جناب آقای هاشمی به کرمان، اولین هواپیمایی که در کرمان مشاهده کردند اشک از چشمان ایشان جاری شد و سپس فرمودند واقعاً کار بزرگی انجام شد.
-چرا نام ماهان را انتخاب کردید؟
حدود چهار ماه بر سر نام شرکت هواپیمایی فکر میکردیم میخواستیم نامی پیدا کنیم که هم مناسب هواپیمایی باشد و هم اصالت کرمانی بودن آن را نشان دهد. نامهای مختلفی هم پیشنهاد شد از جمله بحر آسمان که نام یکی از ارتفاعات کرمان است اهل فکر و اندیشه را بسیج کرده بودیم تا به ما کمک کنند روزی آقای مهاجرانی برای سخنرانی در مراسم نیمه شعبان به کرمان دعوت شده بود در فرودگاه به ایشان گفتم ما یک هواپیمایی تأسیس کردیم نمیدانیم اسمش را چه بگذاریم ایشان بدون درنگ گفتند، اسمش را بگذارید ماهان.
متاسفانه آقای... از افراد مشکوک به ،بدستور مستقیم خودشان وارد ماهان کرده اند....یکی از افراد مشکوک هستند ..
جناب آقای عرب نژاد،مواظب نفوذ عوامل خارجی به شرکت ماهان باشید.بدستور مستقیم شما .. استخدام شرکت شدند درحالیکه برادر ایشان با عناوین جعلی سردار و کاپیتان و نیروی قدس در لبنان دست به کارهای خلاف و مشکوک میشوند.نگران هستیم جناب سردار عرب نژاد.
لطفاً عنایت بیشتری به این موضوع داشته باشید تا خدای ناکرده شاهد خسارت جبران ناپذیرِ دیگری توسط عوامل نفوذی در شرکت ماهان نباشیم.جهت اطلاع حضرات.
رونوشت به:
دفتر مقام معظم رهبری
حفاظت اطلاعات سپاه