◄ اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در راه آهن
تین نیوز | اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در راه آهن موضوعی بود که اعضای گروه " مدیریت ریلی" در یکی از دیگر از گفت و گوهای گروهی خود به آن پرداخته و به این سوال پاسخ دادند که برنامه ریزی استراتژیك در چه سازمانهایی مورد نیاز است؟
شهرام رضوی کارشناس حمل و نقل:
برنامه ریزی استراژیک در زمان ثبات سیاسى و اقتصادى و مدیریتى اولین ركن است.
سیمین میزانی کارشناس ریلی:
برنامه ریزی می تواند طورى باشد كه كمترین آسیب را در شرایط بحران اقتصادی و سیاسی داشته باشد. در بحران اقتصادی كه در امریكا اتفاق افتاد فقط شركتهایی توانستند زنده بمانند كه به برنامه ریزی استراتژیكشان پایبند بودند و با تغییر شرایط قابل انعطاف پذیری داشتند. اجراى یك استراتژی با خطا بهتر از نداشتن استراتژی است.
عدالت حقی کارشناس ریلی:
نفس داشتن استراتژی و یا اصولا آگاهی از گزینه های استراتژیک و اجرا نکردنش از نا آگاهی بهتر است.
رضوی:
با تغییر دولت ها كه هیچ، حتى با تغییر مدیریت شركتهایی مثل راه آهن، رجا و شركت مادر تخصصى متاسفانه و در مواردى خوشبختانه برنامه ریزی ها هم تغییر می كند و سراغ اختراع چرخ می رویم.
مجید صباغی کارشناس حمل و نقل:
برنامه ریزی استراتژیك نیازمند مدیر استراتژیست و آینده نگر است نه مدیر گذشته نگر و قطار دودی. از زیرساختارهای ضروری و اصلی گسترش و توسعه هر اجتماعی امکان سازی برای دسترسی با هدف بهره مندی است و در این راستا راه آهن جزو اصلی در پازل توسعه قرار می گیرد. جهت دستیابی به این مقصود می باید دو کار انجام شود:
1- مدیران و دست اندرکاران باالفعل را به طور افتخاری (باارایه 40 سال سابقه داشته یا نداشته) بازنشسته نمود.
2-سپردن امور به قشر جوان و متخصص با دانش و ریسک پذیز.
رضوی:
موافق نیستم. در دولت قبل در بخش هاى مختلفى این داستان جوان گرایی را دیدیم نمونه اش مدیر عامل سایپا كه همین الان عضو هیات رییسه مجلس هم هستند. البته به مدیریت فسیلى هم اعتقاد ندارم.
میزانی:
انرژی و علم جوانى زمانى كه با تدبیر و تجربه پیری تركیب شود برایند بهترى دارد. تركیب پیر و جوان = برایند بهتر
صباغی:
مدیری كه تمام استراتژی و آینده نگریش حقوق ماهیانه و صاحب خانه شدن و دوره بازنشستگی خودش است و ترجیح می دهد دست به هیچ پروژه ای نزند تا جوابگوی سازمان بازرسی نباشد، برای فردا صبح راه آهن می تواند برنامه ریزی كند؟
میزانی:
اگر در سازمان ها چه دولتى چه خصوصی برنامه ریزی استراتژیك وجود نداشته باشد بدان معنی است که آن سازمان ها اصلا نمی دانند به چه سمتى دارند حركت می كنند و خودشان را به دست باد سپرده اند. آینده یك سازمان از چشم اندازش شروع می شود و به ماموریت و اهداف می رسد. ولى اگر اهداف درست تعریف و پایش نشوند یعنى عملیاتى شدن استراتژی فقط یک حرف است.
صباغی:
اول از همه باید انتخاب مدیران راه آهن و صنایع بر اساس شایسته سالاری و توان علمی و مدیریت افراد باشد نه دوستی سیاسی. حتی اگر چنین فردی در كشور وجود ندارد مثل مربی فوتبال می شود از خارج آورد. این كار در خیلی از كشورها انجام می شود.
میزانی:
فرض كنید همه مدیران درست انتخاب شدند! چه كنیم كه استراتژی درست عملیاتى شود؟ آیا باید همه سطوح سازمان درك كامل و شفاف از استراتژی ها داشته باشند یا فقط سطوح مدیران و برخى كارشناسان خبره؟
صباغی:
مدیر اگر درست انتخاب شده، مدیریت هم بلد بوده و استراتژی درست داشته باشد سیستم هم به مرور خود را با آن تنظیم می كند.
دلقوی کارشناس حمل و نقل ریلی:
برنامهریزی استراتژیک را میتوان تلاشی منظم و سازمانیافته برای تصمیمگیری و مبادرت به اقدامات بنیادین تعریف کرد که به موجب آنها، مشخصاتی از قبیل ماهیت یک سازمان و نوع فعالیتهای آن مشخص خواهد شد. تعریفی دیگر که برنامهریزی استراتژیک را برنامهریزی در مورد هدفهای بلندمدت سازمان و انتخاب فعالیت لازم برای تحقق آنها بیان میدارد. با تعریفی که از استراتژی وجود دارد باید برای هدفهای بلند مدت برنامه ریزی داشت.
میزانی:
خیلی ها در سازمانها فكر می كنند كه برنامه ریزی استراتژیك فقط یک اسم بزرگ است و در نهایت یک نقشه استراتژی می شود و می رود روی دیوارها و یک داشبورد آنلاین هم روی صفحه كامپیوتر مدیر می شود براى كنترل شاخص ها ! در صورتی كه لین فقط ظاهر داستان است.
عدالت حقی:
استراتژی در فضایی که فهم روشن از چشم انداز وجود ندارد نمی تواند برنامه ریزی ارایه بدهد. چرا مدل های توصیفی را به جای مدلهای تجویزی انتخاب نکنیم؟ شاید بهتر باشد عوض توصیف جزییات مقصد و تعداد منازل و کیفیت مصائب سفر، فقط جهت را بگوییم و یک قطب نما دست واحدهای تجاری استراتژیک بدهیم.
دلقوی:
چشم انداز راه آهن مشخص است:
آرمان و چشم انداز راه آهن: ایجاد یك سیستم حمل و نقل ریلی پیشرفته و پیشرو و كارآمد. اکنون باید با توجه به این چشم انداز برنامه ریزی مناسب صورت گیرد. خوشبختانه در راس راه آهن هم اکنون مدیری است که تحول در راه آهن ایجاد کرده است.
میزانی:
آخرین مرحله كار در برنامه ریزی استراتژیكى كه به دنبال تحول گرایی باشد تغییر ساختار است. راه آهن ما چه دولتى چه خصوصی باید داراى یك ساختار چابك و تازه باشد وگرنه همه كارها در بروكراسی ادارى محو می شود.
دلقوی:
فعال کردن بخش خصوصی در راه آهن و امتیاز خاص برای ورود این بخش در راه آهن از اقداماتی است که نشانه دمیدن روح در بدنه بی تحرک راه آهن است.
عدالت حقی:
موافقم. مدیریت راه آهن به دنبال توانمند سازی حوزه های تجاری استراتژیک در داخل و خارج راه آهن است.
تفویض اختیارات، حمایت از سرمایه گذاری و مشارکت خبرگان.
لیلی کریمی کارشناس ریلی:
برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی موثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقا چگونه خواهد بود و در آینده نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
دو پایه و اساس برنامه ریزی راهبردی افراد و منابع هستند. در خصوص این دو در سازمان ما چه اقداماتی صورت گرفته است؟ نیروهای موجود دلایل انگیزشی خودشان را در طول زمان دارند از دست می دهند. تزریق نیروی جدید و منابع جدید ساده ترین راه حل است. مهم افزایش بهره وری و بهبود نگهداشت وضع موجود است.
دلقوی:
راه آهن در چشم انداز خود در بعد منابع انسانی این اهداف را تبیین کرده است.
در بخش سیستم و منابع انسانی:
كاركنان شركت از كاركردن در این شركت احساس افتخار كنند و تعصب سازمانی قوی داشته باشند و همه با هم متحد به دنبال هدف واحد باشند.
كار كردن در این شركت یكی از آرزوهای اساتید، متخصصین و فارغ التحصیلان نخبه دانشگاه های درجه اول كشور باشد.
حاكمیت ضابطه و شایسته سالاری و سلامت در كلیه امور با وجود امكان برابر رشد علمی، تخصصی، مادی و معنوی برای همه افراد.
رضایت كامل كلیه بخش های خصوصی و دولتی مرتبط با راه آهن در زمینه اجرا، پژوهش، آموزش و ... و تمایل به استمرار و انجام فعالیت.
الگو بودن راه آهن به لحاظ سرعت انجام امور اداری و كلیه امور ارجاعی.
دستیابی به هدف خرابی حداقل (حاكمیت پیشگیری بجای تعمیرات)، تاخیر صفر، نارضایتی صفر، ... در همه ابعاد.
دارای قویترین كادر مدیریتی و منابع انسانی و رعایت اصول مدیریت سیستماتیك در كلیه زمینه ها.
در بخش تزریق نیروهای جدید اکنون راه آهن پروژه قابلیت سازی را دارد. برای نیروهای قدیم هم نظام انگیزشی تعیین کرده تا تحرک بین نیروهای قدیمی نیز حاصل شود.
کریمی:
برنامه ریزی راهبردی قطعا برای راه آهن بسیار حیاتی است. اما به شرط اینكه فقط در كاغذ و اسناد ثبت نشود و الزام اجرایی هم داشته باشد و واقعا بر اساس اصول تدوین و حتی به جزییاتش هم توجه شود.
علی احمد کارشناس حمل و نقل ریلی:
ضرورت وجود استراتژی بر همه معلوم است ولی چرا هیچ وقت عملیاتی نمی شود؟ این موضوع ریشه در نگاه ملی دارد. آیا ما در زمینه منابع انسانی در سطح كشور راهبردی داریم ؟
میزانی:
مدیران ارشد دست به دست همدیگر بدهند و با بدنه تعامل دوستانه داشته باشند اجرا می شود.
صباغی:
آیا برای راه آهن این همه نیروی اداری لازم است؟ شاید یكی از استراتژی ها باید تعدیل و كار آمد كردن نیروها باشد.
کریمی:
مثال دیگر سعی و تلاش بسیار زیاد همكاران بنده در اداره كل بازرگانی و بدنه مدیریت برای تحقق حمل بار برنامه ریزی شده است. اما آیا مشخص است كه سهم سایر ادارات و اركان سازمان در این حركت رو به جلو چیست؟؟ برای تحقق این حمل امكانات سخت افزاری آن چقدر موشكافی شده؟این مسائل باید در سند راهبردی مشخص باشد.
احمدی:
ما هنوز نمی دانیم كاركنان راه آهن كم هستند یا زیاد چه برسد به استراتژی. در زمینه حوزه فناوری چه استراتژی داریم كه یكی ار بخش های پیشرو در تحولات است. ساختار حقوقی - مالی - انسانی - تشكیلاتی دارای چه جهتی هستند ؟
میزانی:
جواب این سوالات با بنچ مارك به راحتى دبه دست می آید. احتیاج به اكتشاف و كلی بحث و وقت تلف كردن هم نیست . وقتی برخی كشورهای درست و حسابی خیلی قبلتر از ما نشستند فكر كردند و براى راه آهن و ساختارش و روش انجام كارش كلی برنامه ریزی كردند، چرا ما از تجربیات و علمشان استفاده نكنیم و به قول دوستمون چرخ را از اول اختراع كنیم؟
عدالت حقی:
مخالفین این ایده این گونه استدلال می کنند که راه حل های دیگر کشورها تابع مولفه ها و مشخصات کلان بازار، فناوری و سیاسی آن کشورها است و دلیل ندارد برای ماهم جواب بدهد. در ضمن هنوز موفقیت و راه حل واحدی در اختیار نیست.
میزانی:
اگر بخوام جمع بندی كنم نتیجه نظریات دوستان تغییر در ساختار راه آهن و كوچك سازى و ساختار منابع و ساختار نیروى انسانی است و همچنین استفاده از افراد جوان و تحصیلكرده و اینكه روح استراتژی توسط لایه هاى ارشد سازمان باید در همه لایه ها دمیده شود و اینكه ما مشكلات فرهنگى و ملى در درك استراتژی داریم!
یک کارشناس ریلی:
برنامه ریزی استراتژیک اصلی ترین برنامه مدون هر سازمانی بالاخص سازمانهایی است که به ارائه خدمات و یا فروش محصول مشغولند. دراین راستا راه آهن متاسفانه از اجرای مدیریت استراتژیک عقب مانده است. تمامی ادارات کل و ادارات باید با دانستن فرصت ها و تهدیدها و نقاط ضعف و قوت خود برنامه داشته باشد. برنامه فعلی ناکارآمد است.