◄ درباره طرح پایلوت کاهش تصادفات
حلقه مفقوده برنامههای کاهش تصادفات، «خواست و اراده» مردم و «حضور معنیدار» عوامل مداخلهگر است.
۲۱ خرداد اولین روز اجرای طرح پایلوت کاهش تصادفات در 2 محور پرحادثه استان آذربایجان غربی بود. طرح پیچیدهای نیست ولی بر پایه این فرض شکل گرفته است که: فعلاً پول کافی برای ایجاد تغییرات موثر نداریم. برفرض که پول هم داشتیم زمان زیادی صرف اجرای تغییرات خواهد شد و تا آن زمان نمیشود دست روی دست گذاشت و شاهد جنگ خاموش و خونین در جادهها بود. حداقل میتوانیم میزان مراقبت و توجه را بیشتر کنیم.
حلقه مفقوده برنامههای کاهش تصادفات، «خواست و اراده» مردم و «حضور معنیدار» عوامل مداخلهگر است.
چرا این را میگویم؟:
اکثر مقالات یا سخنرانیهای مربوط به ایمنی با این موضوع شروع میشود که عوامل اصلی تصادفات عبارتند از: انسان، خودرو و راه!
بعد سراغ متولیان این سه عامل و اقداماتی که در رابطه هر عامل باید انجام بشود، میروند.
اعلام میشود که برای کاهش تلفات:
-راهها باید توسعه پیدا کنند و برای کاربران از نظر تابلو و علایم گویا و از نظر طراحی هندسی بخشنده باشند (یعنی اشتباهات رایج و ساده رانندگان تاوان سنگینی معادل مرگ یا معلولیت دایم یا جراحتهای شدید نداشته باشد و سیستم ایمنی راه، این اشتباهات را جبران کند)، استاندارد خط کشی روکش و...خلاصه همه چیز رعایت بشود.
-خودروها باید ایمن باشند و از یک سن و سالی بیشتر، از رده خارج بشوند، بازرسیهای ایمنی دورهای واقعی داشته باشند و....
-انسانها (کاربران جاده اعم از رانندگان، سرنشین، عابران و ساکنان حاشیه راهها، مهندسان طراح راه و خودرو نیروهای پلیس و...)
در واقع همه جامعه!
مهندسان خودرو را میشناسیم، مهندسان راه را می شناسیم، اما مهندسان «کاربر ایمن» کدام نهاد است؟ چه ویژگیهایی در انسانها نیاز به تعمیر و بازسازی و تعویض و ...دارد که خروجیش یک انسان متوجه و مراقب باشد؟
یک قسمت مربوط به جایگاه قانون و ارزش و اعتبار آن در فرهنگ غالب جامعه است. عامل و ناظر قانون هر دو باید به برقراری آن چه از طریق آموزش و درک شخصی چه از طریق سازوکارهای محکم و شفاف و گریزناپذیر، باور داشته باشند.
ساز و کارها میتوانند سیستمهای هوشمند باشند که کمک میکنند خطای انسانی و سلیقه و نظر اشخاص را فیلتر و دور زنندگان قانون را منصرف و ناامید کنند.
خب این کار خیلی خیلی سخت و پیچیده و زمانبر و عمیق است. بنابراین راحتتر هستیم که رها کنیم و فقط صحبت اشیا ملموسی مانند راه و خودرو را مطرح کنیم.
وارد داستان خودرو نمیشوم...
و اما راه....
راه و هزینههای ساخت و نگهداری مستمر، تناسبی با اعتبارات و منابع ندارد و سرعت تخریب، از سرعت بهسازی بسیار بسیار بالاتر است و این 2 دونده به این زودیها به هم نخواهند رسید.
وارد داستان مشکلات دستگاههای دخیل و نحوه بهکارگیری نیروی انسانی و برنامهریزیها و .. هم نمیشوم.
این خلاصهای بسیار بسیار ساده و سطحی از برخی سرفصلهای کتاب «ایمنی جادهای یک محصول است و نیاز به فرآیند تولید دارد» است که در همه جا خوانده میشود ولی هنوز کسی آن را بهطور کامل ننوشته است.
با این اوصاف ناامید کننده و پرهزینه، چرا انتظار داریم حوادث کاهش یابند؟
این مقدمه ورود به ماجرای طرح پایلوت استان آذربایجان غربی است که در میان همه این عوامل ریز و درشت فقط به 2 چیز تاکید کرده است:
1- برانگیختن حس مسئولیت اجتماعی در کاربران و اینکه به دیگری توجه کنند.
2- دستگاههای مداخلهگر، باید مداخلات هدفدار و با معنی داشته باشند. در این طرح فقط روی یک مداخله کار خواهد شد: حضور و مراقبت در مسیر